دانلود و خرید کتاب هتل پنج بلوط؛ جلد سوم کلی جرج ترجمه زینب خامه‌یار
تصویر جلد کتاب هتل پنج بلوط؛ جلد سوم

کتاب هتل پنج بلوط؛ جلد سوم

معرفی کتاب هتل پنج بلوط؛ جلد سوم

کتاب رقابت بهاری نوشته کلی جرج که با ترجمه زینب خامه‌یار منتشر شده است، جلد سوم کتاب هتل پنج بلوط است. این کتاب را انتشارات پرتقال برای بچه‌های علاقه‌مند به داستان منتشر کرده است.

درباره کتاب رقابت بهاری؛ هتل پنج بلوط؛ جلد سوم

طوفان شدید خانه مونا موشه‌ را خراب می‌کند، او در جنگل سرگردان می‌شود تا این که خیلی اتفاقی راهش به هتل دل‌گشا می‌رسد. هتل دل‌گشا با تمام هتل‌های دیگر فرق دارد. در این هتل یه دنیای شگفت‌انگیز در جریان است. این هتل یک پیشخدمت کم دارد و مونا تصمیم می‌گیرد در آن مشغول به کار شود. به این ترتیب مونا در بزرگ‌ترین هتل جنگل فِرن‌وود استخدام می‌شود. همه‌ی حیوانات از راه‌های دور و نزدیک به این‌جا می‌آیند تا یک شب در این هتل بمانند و استراحت کنند.

بهار رسیده و آقای دلگشا می‌خواهد به سفر برود. مونا موشه این جنب و جوش را با سبیل هایش حس می‌کند. بهار شده و مهمان‌ها و کارکنان و حتی شاخ و برگ‌های هتل در جنب و جوشند. آقای دلگشا مسئولیت اداره‌ هتل را به مونا و دیگر کارکنان هتل می‌سپارد. خبرهایی در جنگل می‌پیچد. انگار قرار است یک هتل باشکوه دیگر هم به زودی افتتاح شود. مونا و دوستانش باید ثابت کنند هتل دل‌گشا، بهترین و مجهزترین هتل جنگل است. به خاطر همین، جشن بهاری بزرگی برپا می‌کنند اما همه چیز به همین سادگی نیست.... مهمان‌های ناخوانده‌ای کار را خراب می‌کنند و جشن را هم به هم می‌ریزند.

آیا مونا می‌تواند از پسِ مشکلات تازه برآید و کارکنان و مهمان‌های هتل را نجات دهد؟

خواندن کتاب رقابت بهاری؛ هتل پنج بلوط؛ جلد سوم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کودکان بالای هشت سال علاقه‌مند به داستان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب رقابت بهاری؛ هتل پنج بلوط؛ جلد سوم

مونا و تیلی دنبال هِنری رفتند پایین و وارد آشپزخانه شدند که بین ریشه‌های هتل قرار داشت.

زیرزمین هتل هم مثل طبقه‌های بالای آن کلی اتاق داشت. مونا همهٔ اتاق‌ها را دوست داشت، از اتاق مجلل روی بام گرفته تا اتاق‌های مخصوص زمستان‌خواب‌ها زیرِ زمین. آشپزخانه یکی از جاهای مورد علاقه‌اش بود.

کارکنان هتل همیشه آن‌جا دور هم جمع می‌شدند. جای تعجب هم نداشت، چون آن‌جا همیشه پُر از بوهای اشتهابرانگیز بود، مثل بلوط بوداده و کِرامبِل با پنیر کِش‌دار. خانم پریکِلز هم همیشه آن‌جا بود و تندتند این‌طرف و آن‌طرف می‌رفت و قالب‌قالب از آن کیک‌های زیرهٔ معروفش درست می‌کرد. با این‌که نمی‌توانستی خانم پریکِلز را بغل کنی، ولی خودش می‌گفت آغوشِ غذاهایش به روی همه باز است.

اما آن روز وقت ناهار توی آشپزخانه خبری از آغوشِ باز نبود. همه دست‌به‌سینه نشسته بودند و دُم‌هایشان سیخ ایستاده بود.

ژیل، مارمولک مسئول پذیرش، جای آقای دل‌گشا نشسته بود و نشانِ مدیر را، که حرف م رویش دیده می‌شد، به سینه‌اش زده بود.

کنار ژیل خانم هیگینز و همسرش آقای هیگینزِ باغبان نشسته بودند. تونی هم آن‌جا بود.

هِنری فریاد زد: «اگه گفتین چی شده! اگه گفتین چی شده!»

ژیل همان‌طور که داشت پاپیونش را صاف می‌کرد، گفت: «لازم نکرده چیزی بگیم. همه می‌دونین که در نبودِ آقای دل‌گشا من مدیر این‌جام.»

خانم هیگینز گفت: «فکر نمی‌کنم لازم باشه این‌قدر یادآوری کنی. همه می‌دونیم که آقای دل‌گشا استراحت نیاز داشت. فکر کنم برای همین نتونست درست تصمیم بگیره.» بعد با اخم نگاهی به نشانِ ژیل انداخت.

𝒌𝒆𝒓𝒎 𝒌𝒆𝒕𝒂𝒃📚🕊️
۱۴۰۰/۰۲/۰۷

زیبا و دوست داشتنی👌🏿❤️

رضا
۱۴۰۰/۰۲/۰۹

مثل جلدهای قبلش عالی🏅🏅🏅. ممنون از طاقچه که به بینهایت اضافه کردی 🏅❤❤❤🌺🌷

گمشده در دنیای کتاب ها :(
۱۴۰۲/۰۵/۲۱

خیلی عالیه حتما این مجموعه رو بخونید( ˘ ³˘)♥

کاربر ۳۰۹۴۸۴۵
۱۴۰۰/۰۲/۱۴

خیلی قشنگ و عالی ممنونم از طاقچه ی بی نهایت که این همه کتاب خوب دارن 🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗

کاربر ۳۶۷۰۶۲۶
۱۴۰۰/۰۸/۱۷

خیلی خیلی عالی و جذاب است .امیدوارم شما هم بخونید و لذت ببرید.

رازها را بهتر است با یکی در میان گذاشت و چه بهتر که آن یک نفر یک دوست باشد.
یك رهگذر
احساس‌ها این‌طوری‌اند دیگر؛ بعضی وقت‌ها هر کاری هم بکنی، نمی‌توانی جلویشان را بگیری.
یك رهگذر
وقتی عصبانی هستی، فکر می‌کنی به همه دارد خوش می‌گذرد غیر از تو.
یك رهگذر

حجم

۱٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۱٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۲۴,۸۰۰
تومان