کتاب همه چیز بودن
معرفی کتاب همه چیز بودن
کتاب همه چیز بودن، نوشته امیلی واپنیک، راهنمایی است برای آنان که هنوز نمیدانند میخواهند چه کاره شوند.
درباره کتاب همه چیز بودن
کتاب همه چیز بودن برای کسانی است که نمیخواهند فقط به یک موضوع بپردازند و از دیگر علایقشان دست بکشند. شاید بهتر است بگوییم این کتاب برای آدمهای کنجکاو است؛ برای کسانی که با یادگیری چیزهای جدید و آفرینش و دگرگونیِ هویت، اشتیاق را تجربه میکنند.
شما مجبور نیستید یک چیز را انتخاب کنید! این همان راز بزرگی است که هیچکس به شما نمیگوید. این کتاب به شما نشان میدهد که به چه روشهایی میتوانید شغلی بسازید که نهتنها پایدار و نتیجهبخش باشد، بلکه به شما اجازه دهد تا آنجا که دلتان میخواهد کشف و جستوجو کنید یا بهعبارتی، چطور همهچیز باشید.
این کتاب به شما چهار الگوی کاری با چهار رویکرد متفاوت معرفی میکند و کمک میکند موانع دستوپاگیر رسیدن به اهداف شغلی خود را پیدا و برطرف کنید.
خواندن کتاب همه چیز بودن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کسانی که میخواهند برای خود شغلی انتخاب کنند که به نیازها و ارزوهایشان نزدیک باشد.
بخشی از کتاب همه چیز بودن
سؤال اینجاست که حرفهٔ ایدئال برای فرد چندپتانسیلی کدام است؟ آیا باید معمار شویم، چون که استفاده از هر دو نیمکرهٔ مغز را ممکن میکند و هنر و علم را در هم میآمیزد؟ آیا چون مدیریت پروژه به ما اجازهٔ تمرکز همزمان بر چند موضوع را میدهد، انتخابی درست برای ما به شمار میرود؟ یا بهتر است بهطور کلی اشتغال بهشکل متعارف را کنار بگذاریم و بهقصد بیشینهکردن آزادی و انعطافپذیری، کارفرمای خودمان باشیم؟ متأسفانه مسیر حرفهای یکتایی وجود ندارد که برای تمامی چندپتانسیلیها ایدئال باشد. چندپتانسیلیهای بسیاری بهعنوان معمار، مدیر پروژه و کارآفرین زندگیهای حرفهای رضایتبخشی دارند، اما برای افراد بسیاری نیز این شغلها انتخابی نامناسب خواهند بود. اشتراک ما کنجکاوی شدید دربارهٔ موضوعهای متعدد است، اما چندپتانسیلیها از یکدیگر بسیار متفاوت هستند و هر یک علاقهها و ارزشها و اولویتهای خود را دارند.
در حین مصاحبههایی که برای نوشتن این کتاب انجام دادهام به این حقیقت تلخ پی بردهام که چندپتانسیلیهای خوشحال را در هر نقش و هر صنعتی میتوان یافت، گاهی حتی در نمود ظاهری تخصصگرا؛ برای مثال، ممکن است خلبانی تخصصگرا به نظر بیاید، اما در تصویر بزرگتر خواهید دید که او درعینحال فیلمساز و فعال اجتماعی است. طراح فنی معماری را در نظر بگیرید که سابقهٔ تدریس حرفهای دارد و درنهایت رستورانی افتتاح خواهد کرد. اگر در میهمانی از این فرد بپرسند «چهکار میکنی؟» او ممکن است چنین پاسخ بدهد که «من طراح فنی معماری هستم». شاید در آن لحظه فکر کنید او تمرکز کاری نسبتاً محدودی دارد، اما وقتی تمامی حقایق در دسترستان باشد، درمییابید که آن شخص درواقع چندپتانسیلیای است که بهطور متوالی از علاقههایش عبور میکند.
مسئله اینجاست: اگر چندپتانسیلیها توانایی رشد در شغلهای بیشماری را دارند و آنچه برای یک نفر جواب میدهد الزاماً برای دیگری جواب نمیدهد، پس برای طراحی حرفههایمان باید از کجا شروع کنیم؟ برای پاسخ به این پرسش با صدها چندپتانسیلی که اظهارِ خوشحالی و آسایش مالی میکردند نظرسنجیها و مصاحبههایی ترتیب دادم. میخواستم بدانم آنان چطور از پسش برمیآیند. با اینکه شرکتکنندگان در نظرسنجیها و مصاحبهها حرفههای بسیار متفاوتی داشتند، چند شباهت مهم داشتند؛ همهٔ آنها زندگیهایی را طراحی کرده بودند که برایشان سه جزء مشترک فراهم میکرد: پول و معنا و تنوع (هر یک از آنان بهتناسب نیاز خودش به این موارد دسترسی داشت).
حجم
۴۳۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۴۳۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
نظرات کاربران
کتاب در مورد چند پتانسیلی هاست. آدمایی که دوست دارن کارهای مختلفی رو تجربه کنن. نویسنده میگه اینجور آدما دو دسته ان: دسته اول اونایی که تو یه بازهای یه کاری رو انجام میدن بعد میرن سراغ یه کار دیگه
این کتاب جالب و متفاوت و البته ارزشمند در مورد چند پتانسیلی هاست شخصیت های کمیابی که بقیه آچار فرانسه، همه کاره و هیچ کاره و... خطابشون می کنند. کسایی که هنوز نه تنها دیگران بلکه خودشون هم ارزش وجودشون رو
دنبال جواب این سوال بودم که آیا انجام کارهای مختلف باعث از دست رفتن تمرکز و پایین اومدن کیفیت انجامشون نمیشه؟! که این کتاب تا حد زیادی به این سوال پاسخ داد. ابتدا نویسنده افراد چند پتانسیلی رو دستهبندی میکنه
کتاب درباره "چندپتانسیلیها" ست. افرادی که نمیتونن توی یک کاری بند بشن! نویسنده خیلی خوب تونسته به این موضوع که تقریبا ناشناخته مونده بپردازه. تمرینهای گفته شده رو حتما انجام بدید و براش وقت بذارید تا بهترین نتیجه رو از
برای افرادی که دوست دارن چند تا کار و حرفه رو با هم پیگیری کنن قابل استفاده بود.
برای کسانی که فکر میکنند تنبل هستن، یا نمیتونن به یه کار متعهد بمونن، این کتاب واقعا راهنمای خوبیه. بهتون یاد میده از چیزی که هستید احساس گناه نداشته باشید و خودتون رو بابت امتحان کردن کارهای مختلف سرزنش نکنید.
این چند وقت به طرز جالبی، هر کسی که میومد باهام مشورت کنه و سردرگمی شغلی داشت، بعد از کمی صحبت کردن میفهمیدم چند پتانسیلیه! همین باعث شد که کنجکاو بشم و این کتاب و بقیه کتابای با موضوع چندپتانسیلی
نقل قولی در کتاب هست که میگه: "چیزی را پیدا کن که عاشق انجام دادنش هستی ان وقت یک روز هم در زندگیت کار نخواهی کرد." این جملهای که ظاهرا تخصص گرایی رو تشویق میکنه(و نمیگم اشتباهه) رو کسی گفته که اخر
ترجمه بهتری نیاز بود
کتاب متوسطی بود