کتاب بدن خود را دوست بداریم (دوست من، تن من)
معرفی کتاب بدن خود را دوست بداریم (دوست من، تن من)
بدن خود را دوست بداریم (دوست من، تن من) اثری از لوئیز ال.هی نویسنده سرشناس آمریکایی حوزه موفقیت و خودیاری است.
درباره کتاب بدن خود را دوست بداریم (دوست من، تن من)
لوئیز که در کتابهایش معمولا تجربه خود از برخورد با دشواریهای زندگی اش و مبارزه با بیماری را بیان میکرد. این این کتاب از عشقورزی به بدنتان با شما حرف میزند. او در این کتاب برای هر بخش از بدن فصلی را اختصاص داده و از شما خواست است که آن عضو از بدنتان را عاشقانه دوست داشته باشید. مثل بچههای کوچک که هر ذره از بدن خود را دوست دارند. نه از آن احساس شرم میکنند، نه آن را با دیگری مقایسه میکنند.
او میگوید همه ما زمانی کوچک بودیم و چنین حسی به بدن خود داشتیم پس چه زیباست دوباره به همان سالها برگردیم و به اعضای بدنمان بی هیچ قضاوتی بنگریم و آنها را عاشقانه و خالصانه دوست داشته باشیم و برای داشتنشان شکرگزار باشیم.
اگر با بدن خود به خوبی رفتار کنیم، قطعا عملکرد بهتری در زندگی خود خواهیم داشت.
خواندن کتاب بدن خود را دوست بداریم (دوست من، تن من) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب به همه احساس زیبا بودن و مثبت بودن میدهد.
درباره لوئيز ال. هی
لوئيز ال. هی نویسنده کتابهای انگیزی و سخنران حوزه موفقیت و خودیاری است . او در هشتم اکتبر ۱۹۲۶ در لس آنجلس به دنیا آمد. او زندگی خانوادگی آرامی نداشت و مادرش تحت فشار اقتصادی با مردی خشن ازدواج کرده بود که آنها را آزار میداد. لوئيز به دلیل مشکلاتش و بدون این که دیپلم بگیرد به شیکاگو رفت تا با شغلهای کمدرآمد زندگیاش را بچرخاند. او در سال ۱۹۵۰ نامش را عوض کرد و وارد حرفه مدلینگ شد. و در این راه توانست موفق شود.
او با یک تاجر انگلیسی ازدواج کرد اما پس از چهارده سال از او جدا شد. در این زمان با آموزشهای قدرت تفکر آشنا شد و با کارورزی وارد فعالیت در این حوزه شد. زمانی که دچار سرطان شده بود این آموزهها کمک زیادی به تکمیل درمانش کرد.
او کتاب شفای زندگی را نوشت که خاستگاه متافیزیکی بیماریهای گوناگون را بررسی میکرد . کتابش خیلی زود در لیست پرفروشهای نیویورکتایمز قرار گرفت و میلیونها نسخه فروخت. او توانست موسسه انتشاراتی خانه هی را در سال ۱۹۸۴ تاسیس کند. کتابهای هی معمولا سرشار از امید به زندگی و روشهای مبارزه با ناملایمات است.
لوئيز سرانجام در سن نود سالگی در خانه خودش از دنیا رفت.
بخشی از کتاب بدن خود را دوست بداریم (دوست من، تن من)
من چشمهایم را دوست دارم
من حس بینایی عالیای دارم. من همه سو را به روشنی میبینم. من گذشته، حال و آینده خود را با عشق میبینم. ذهن من دیدگاه من را به زندگی برمیگزیند. من با چشمی دیگر به جهان مینگرم. من در همه چیز و همه کس جز خیر نمیبینم. من اکنون عاشقانه زندگیای که دوست دارم شاهد آن باشم را میسازم. من چشمان زیبایم را دوست دارم و قدرشان را میدانم!
****
من انعطافپذیریام را دوست دارم
خدا به من انعطافپذیری بخشیده است تا مانند درخت بیدی خود را به جریان زندگی بسپارم. من همیشه میتوانم خم و راست شوم. افکاری در من جاری است که نیروی انعطافپذیری و سازگاری را در من تقویت میکنند. من انعطافپذیریام را دوست دارم و قدرش را میدانم!
****
من گوشهایم را دوست دارم
من با تمام هستی در تعادل و آرامش و یگانگی هستم. من افکاری را برمیگزینم که در اطراف من هماهنگی ایجاد کند. من عاشقانه به خوبیها و خوشایندیها گوش میدهم. من ندای طلبِ مهر را که در سخنان هر فردی پنهان است، میشنوم. من میخواهم دیگران را درک کنم و به آنها مهر بورزم. من از توانِ شنیدنِ نغمه هستی شادمانم. من ذهنی پذیرا دارم. من مشتاقِ شنیدن هستم. من گوشهای زیبایم را دوست دارم و قدرشان را میدانم!
حجم
۴۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۴
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۴۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۴
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
نظرات کاربران
عالیه، من از این کتاب یاد گرفتم که خودمو دوست داشته باشم و به خودم افتخار کنم.
فقط میتونم بگم عالی