کتاب رنج و عشق و موسیقی و بتهوون و موتسارت
معرفی کتاب رنج و عشق و موسیقی و بتهوون و موتسارت
کتاب رنج و عشق و موسیقی و بتهوون و موتسارت نوشتهٔ زهره زاهدی است. انتشارات اندیشه عالم این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی زندگینامهٔ دو تن از موسیقیدانان مشهور جهان.
درباره کتاب رنج و عشق و موسیقی و بتهوون و موتسارت
کتاب رنج و عشق و موسیقی و بتهوون و موتسارت دربردارندهٔ زندگینامهٔ دو موسیقیدان مشهور، بتهوون و موتسارت است. شایعههای زیادی دربارهٔ زندگی این دو موسیقیدان بیان شده است، اما با مطالعهٔ کتاب حاضر میتوانید به یک معرفی واقعی زندگی از «لودويگ ون بتهون» و «وولفانگ آماديوس موتسارت» دست پیدا کنید. لودويگ ون بتهون ناشنوايی بود که بهعنوان خبرهٔ هنر و موسيقی شناخته میشود و «وولفانگ آماديوس موتسارت» در اوج جوانی و در فقر و بيماری از دنیا رفت، درحالی كه بهعنوان نوازنده و آهنگسازی نابغه در جهان شناخته میشود. برای خواندن زندگینامهٔ این موسیقیدانان، کتاب حاضر را بخوانید.
خواندن کتاب رنج و عشق و موسیقی و بتهوون و موتسارت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ زندگینامهٔ هنرمندان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب رنج و عشق و موسیقی و بتهوون و موتسارت
«یک سال بعد، موتسارت دوباره عازم سفر شد. آنها به وین رفتند و در آن جا وولفگانگ سفارش تصنیف اولین اپرایش را به نام «لا فینتا سِمپلیسه» ردیف ۵۱، دریافت کرد. دسیسههای آهنگسازان حسود، مانع از اجرای اولین اپرای او شد. اما به هر ترتیب، یکی از آثار جذاب نمایشی اولیهٔ موتسارت به نام «باستین و باستینه» یک اپرای ضربی، در مقابل ابراز احساسات شدید حضار، در وین اجرا شد.
در اواخر سال ۱۷۶۹، موتسارتها به ایتالیا سفر کردند، سفری بسیار موفقیتآمیز. در مانتوا، آنها به تماشای اجرای کنسرت توسط ارکستر فیلارمونیک رفتند و ارکستر به افتخار حضور وولفگانگ تعدادی از آثار او را اجرا کرد. در میلان موتسارت سفارش تصنیف یک اپرا را برای سال بعد دریافت کرد. بالونا موتسارت را در ارتباط با مارتینی بزرگ قرار داد، که نابغهٔ جوان را با آغوش باز پذیرفت.
در رم، موتسارت به تماشای اجرای نه قطعهٔ معروف «میزِرِ» توسط آنتونیو آلگری رفت. این قطعات تنها در هفتهٔ مقدس (کریسمس) توسط گروه کر پاپ اجرا میشدند. به فرمان پاپ، اجرای این اثر در محلی غیر از واتیکان ممنوع اعلام شده بود و تنها نسخهٔ موجود آن شدیداً توسط گروه کر پاپ محافظت میشد. نسخهبرداری یا بازتولید هر یک از این قطعات، به هر شکل آن، مشمول حکم تکفیر میشد. موتسارت که آنها را تنها یک بار شنیده بود، در بازگشت به سالتسبورگ، کل آنها را بازتولید کرد و روی کاغذ نوشت. خلق دوبارهٔ این شاهکار بینظیر، موجب نجواهای شگفتزده در رم شد و به زودی شایعات به گوش شخص پاپ رسید. پاپ موتسارت را احضار کرد، اما به جای تکفیر او، بارانی از هدایای گرانقیمت بر سر نابغهٔ جوان ریخت. چند ماه بعد پاپ صلیب مربوط به فرقهٔ مهمیز طلایی را به موتسارت اعطا کرد.
از آن زمان به بعد، موتسارت جوان به طور مرتب مشغول اجرا یا نوشتن موسیقی شد. او مایهٔ افتخار اتریش بود و کنسرتهای زیادی از ساختههای خودش را به اجرا درآورد. خصوصاً او علاقهٔ زیادی به بداههنوازی در کنسرتها داشت. هر کجا ظاهر میشد، مردم با شگفتی به استعدادهای خداداد او خیره میشدند. در آغاز سنین نوجوانی، استاد پیانو، ویولون، و هارپسیکورد بود و قطعات فراوانی برای ردیف کلاویهها، اوراتوریو (قطعهای آوازی و چندبخشی با همراهی ارکستر و آواز جمعی) سمفونی و اپرا ساخته بود. اولین اپرای جدی و عمدهٔ او به نام «میتریداته» در سال ۱۷۷۰ در میلان به اجرا درآمد و در آن زمان او چهارده ساله بود. منتقدین محلی چنان با شگفتی تحسینش کردند، که او را با هندل بزرگ قابل قیاس دانستند.
در نظر بسیاری از ارادتمندان موسیقی موتسارت، ویژگیهای انسانی او، در نامههایش و خصوصاً نامههایی که به دخترعمویش ماریا آنا تِکلا مینوشت، آشکار است و این ویژگیها تا حدی ناراحتکنندهاند. تقریباً همهٔ این نامهها پُرند از شوخیهای خارج از نزاکت، بازی با کلمات مستحجن، و حرفهای رکیک. همچنین او نوشتههای معتبر دیگری هم به همین منوال از خود به جای گذاشته است، که چون شایستهٔ تصویری مفید از چنین آهنگساز برجستهای نبودند، «توقیف» شدند. اما چنین جنبههایی از شخصیت موتسارت را میتوان به حساب شوخطبعی ذاتی او گذاشت و جدی نگرفت.»
حجم
۲۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۲
تعداد صفحهها
۶۸ صفحه
حجم
۲۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۲
تعداد صفحهها
۶۸ صفحه