کتاب هوش عاطفی در محیط کار

کتاب هوش عاطفی در محیط کار که از کتاب‌های مجموعه مدرسه زندگی نوشته آلن دوباتن است، به معرفی ۲۰ مهارت عاطفی برای موفقیت شغلی و شکوفایی در محیط کسب و کار می‌پردازد.

این اثر را می‌توانید با ترجمه محمدهادی حاجی ‌بیگلو بخوانید.

درباره کتاب هوش عاطفی در محیط کار

تا پیش از این افراد بسیاری در سراسر جهان به کارهای انفرادی مشغول بودند یا با وجود تمام موانع و مشکلاتی که بر سر راهشان بود، با وجود تمام اختلاف نظرها با رئیسان یا همکاران خود، به کارشان ادامه می‌دادند و اجازه نمی‌دانند چیزی در روند کاری آن‌ها خللی ایجاد کند. اما امروزه شرایط بسیار متفاوت است: آدم‌ها در محیط کاری مرتب به ایجاد تعامل و ارتباط برقرار کردن با افراد دیگر تشویق می‌شوند، قرار است خلاق باشند و مدام به همکارانشان بازخورد بدهند. اما برای اینکه از بروز چالش در محیط کاری جلوگیری کنیم لازم است چه کار کنیم؟

هوش عاطفی در محیط کار بیست مهارت عاطفی را به ما معرفی می‌کند که برای موفقیت شغلی هر فردی لازم است. در این کتاب ما یاد می‌گیریم راه‌حل‌هایی پیدا کنیم که به ما برای حل مشکلات میان خود و همکارانمان کمک کنند. می‌آموزیم از طریق کلاممان تاثیرگذار باشیم، چگونه به بهترین نحو و به صورت صادقانه به دیگران بازخورد بدهیم و ...

آلن دوباتن کتاب هوش عاطفی در محیط کار را بر اساس تجربیات عملی نوشته است که در بخش یادگیری و توسعه دانشکده زندگی به دست آمده است. این سازمان در جهت تغییر فرهنگ سازمانی فعالیت می‌کند.

کتاب هوش عاطفی در محیط کار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

هوش عاطفی در محیط کار کتابی عالی برای تمام کسانی است که دوست دارند در محیط کاری خود پیشرفت کنند. مدیران تیم‌ها و تمام کسانی که به کار گروهی علاقه دارند یا به آن مشغولند نیز می‌توانند از این کتاب و مهارت‌های آن استفاده کنند. کتاب صوتی هوش عاطفی در محیط کار هم در طاقچه در دسترس است.

درباره آلن دوباتن

آلن دوباتن ۲۰ دسامبر ۱۹۶۹ به دنیا آمد. او نویسنده، فیلسوف، موسس مدرسه زندگی و مجری تلویزیونی ساکن بریتانیا است. او در سال ۲۰۰۳ ازدواج کرده است و دو فرزند پسر دارد.

آلن دوباتن در سال ۲۰۰۸ به عضویت هیئت مؤسس یک سازمان جدید آموزشی با نام مدرسه زندگی درآمد. او در دانشگاه در رشته فلسفه تحصیل کرده بود اما دوره دکتری را نیمه تمام رها کرد تا بتواند به نوشتن کتاب‌های فلسفی ساده بپردازد. اولین کتابی او، جستارهایی درباب عشق بود. این اثر در سال ۱۹۹۳ زمانی که او ۲۴ سال داشت، منتشر شد و به سرعت در لیست کتاب‌های پر فروش قرار گرفت و بیش از دو میلیون نسخه از آن به فروش رفت.

بسیاری از آثار آلن دوباتن به فارسی ترجمه و منتشر شده‌اند. یک هفته در فرودگاه، اخبار، تسلی بخشی‌های فلسفه، جستارهایی در باب عشق، سیر عشق، هنر سیر و سفر، در باب اعتماد به نفس و پروست چگونه می‌تواند زندگی شما را دگرگون کند، از مشهورترن آثار او است.

بخشی از کتاب هوش عاطفی در محیط کار

«آموزش» یعنی هنر بی‌نهایت پیچیده انتقال یک ایده، دریافت، عاطفه یا مهارت از مغز یک فرد به مغز فرد دیگر. موضوع آموزش هر چه باشد، الزامات اصلیِ این کار عموماً یکسان است. نخستین و مهم‌ترین لازمه آموزش این است که کسی که قرار است به او آموزش دهیم دچار ترس، عصبانیت یا ناراحتی نباشد. تا وقتی دچار احساس تحقیر، سرافکندگی، تهدید یا بی‌احترامی باشیم نمی‌توانیم چیزی یاد بگیریم. معدودی از ما هستند که حتی وقتی احمق و ابله خوانده شوند کماکان بتوانند ایده‌های جدیدی را بیاموزند. ذهن ما در حالت پذیرنده و گشوده خود قرار نخواهد گرفت، مگر زمانی که با صبر تمام به ما آرامش دهند، بر ارزش ما صحه بگذارند و امکان خطا و اشتباه را پذیرا شوند.

دومین لازمه اصلیِ آموزش این است که آموزگار نیز دچار دستپاچگی و آشفتگی نباشد. یک آموزگار هیجان‌زده از همان ابتدای کار امکان دستیابی به اهدافش را از دست داده است. واقعیت تناقض‌آمیز این است که تلاش‌هایمان برای آموزش معمولاً بیشتر مواقعی به نتیجه می‌رسد که کمتر دل‌نگران نتیجه کار باشیم. بهترین راه برای تضمین این‌که با دانش‌آموزمان صبورانه رفتار کنیم و آموزشمان به نتیجه برسد این است که بیش از حد دل‌نگران این نباشیم که آیا درس‌های ما تأثیر مطلوب و مورد نظرمان را خواهند داشت یا خیر. این احساس که همه چیز در خطر است و پایان جهان نزدیک است ـ که در قلمروِ روابط شخصی و نیز محیط کار به کرات دچارشان می‌شویم ـ قطعاً باعث خواهد شد در آموزش فاجعه‌بار عمل کنیم.

هر آموزگار خوبی همچنین می‌داند که زمان‌بندی یکی از جنبه‌های حیاتیِ آموزش موفق و نتیجه‌بخش است. ما معمولاً ناخودآگاه گرایش داریم که به محض بروز یک مشکل همان جا درس‌های مرتبط با آن را بدهیم، به جای این‌که آن درس‌ها را به زمانی موکول کنیم که احتمال اثرگذاریِ آن‌ها بیشتر است (که چه بسا این زمان مناسب چند روز بعد باشد). به همین دلیل است که معمولاً درست در مواقعی به آموزش ظریف‌ترین و پیچیده‌ترین مسائل می‌پردازیم که بیش از همیشه هراسان و آشفته هستیم و «دانش‌آموز» ما نیز بیش از همیشه خسته و عصبی است. باید بیاموزیم همچون ژنرالی زیرک عمل کنیم که می‌داند باید آن‌قدر صبر کند تا شرایط و فرصت مناسب برای حرکت بعدی‌اش فراهم شود. چه بسا لازم باشد مکتبی تأسیس کنیم که کارش آموزش زمان‌بندی درست برای پرداختن به مسائل بغرنج باشد، و قصه‌هایی حکیمانه را نسل به نسل منتقل کنیم در این باب که چگونه پس از سال‌ها ناکامی بابت حملات بی‌فکرانه و شاخ به شاخ، آن معلم خوب چطور با صبر تمام کنار ماشین ظرفشویی ایستاد تا این‌که سرانجام همسرش روزنامه را کنار گذاشت، بعد با دقت تمام نکته‌ای را گوشزد کرد که پیشاپیش در ذهنش آن را حلاجی کرده بود، و سرانجام به پیروزی‌ای سرنوشت‌ساز دست یافت.