دانلود و خرید کتاب به پا خاستن برای انسانیت جان ایزو ترجمه امیرمحمد پهلونژاد
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب به پا خاستن برای انسانیت

کتاب به پا خاستن برای انسانیت

معرفی کتاب به پا خاستن برای انسانیت

کتاب به پا خاستن برای انسانیت نوشته جان ایزو است که با ترجمه امیرمحمد پهلونژاد و عباس صاحبی منتشر شده است. کتاب به پا خاستن برای انسانیت به این می‌پردازد چگونه مسئولیت‌پذیری موجب تغییرات ژرف در زندگی می‌شود.

درباره کتاب به پا خاستن برای انسانیت

مسئولیت‌پذیری یکی از بزرگ‌ترین مشکلات جامعه امروز است. در این کتاب، جان ایزو، نویسنده در کتاب به پا خاستن برای انسانیت، به موضوع مسئولیت‌پذیری و نقش آن در اصلاح خانواده، سازمان و اجتماع پرداخته است. ایزو برای تبیین بهتر این مسئله به روایتِ زندگی افراد معمولی‌ای پرداخته که با پیش‌قدم‌شدن، به‌سادگی توانسته‌اند فلک را سقف بشکافند و طرحی نو دراندازند.

«مسئولیت‌پذیری» تک‌تک افراد جامعه در موقعیت فردی خود؛ به این معنا که اگر هر کسی در هر جا، چه خانه، چه محل کار و چه اجتماع، با ظلم، اجحاف، سوءرفتار، قانون‌شکنی و سوءاستفاده از یک انسان و یا امکانات جامعه روبه‌رو شد، لازم است برای دفع شر پیش‌قدم شود و اخلاقی و مسئولیت‌پذیرانه بپاخیزد و دست به اقدام بزند. البته شرط لازمِ چنین اقدامی رفتارِ مسئولیت‌پذیرانه و اقدام مستقیم خود فرد است. اگر همه افرادِ جامعه از کودک تا بزرگسال، یاد بگیرند، به‌جای آنکه منتظر اقدام دیگران باشند، در حد توان خود، در برابر هر نوع رفتارِ خارج از انصاف و قانون پیش‌قدم شوند و بپاخیزند، آن‌گاه شرایط زندگی فردی و اجتماعی همه جهانیان بسیار بهتر از این خواهد شد.

خواندن کتاب به پا خاستن برای انسانیت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای همه کسانی است که می‌خواهند در اجتماع خود، سازمانی که در آن کار می‌کنند یا تمام دنیا تغییرات بزرگ‌تری ایجاد کنند. همچنین برای آن‌هایی است که می‌خواهند ازدواج بهتر یا آینده شغلی و حرفه‌ای موفق‌تری داشته باشند. این کتاب مخصوصِ همه مدیران و صاحبان کسب‌وکار است که دوست دارند کارکنانشان همچون صاحبان کار رفتار کنند. این کتاب برای همه کسانی است که به قدرتِ تک‌تک افراد برای ایجاد تغییر معتقدند و یا برای پذیرش چنین باوری آمادگی دارند.

بخشی از کتاب به پا خاستن برای انسانیت

فصل اول: محدوده پنج ردیفی مسئولیت پذیری

هر یک از ما فقط در محدوده پنج‌قدمی خودمان قدرت نفوذ و اثرگذاری داریم.

اما در همین محدوده نیز دنیا تغییر می‌کند!

مسئولیت‌پذیری همه‌چیز را دگرگون می‌کند و نقطه آغاز آن لحظه‌ای است که در شرایط خاص قرار می‌گیریم و به این نتیجه می‌رسیم که ما تنها کسی هستیم که توانایی و مسئولیت تغییر وضعیت را دارد. در این کتاب خواهیم دید که اگر در محدوده پنج‌قدمی مسئولیت‌مان هر آنچه از دستمان برمی‌آید را انجام دهیم، می‌توانیم باعث بهبود شرایط زندگی مشترک، شغل، موقعیت سازمانی، زندگی و دنیای اطرافمان شویم.

اگر خودمان را فردی مسئول و توانمند بدانیم که می‌تواند منشأ تغییر باشد، ورق برمی‌گردد و همان اتفاقی رخ می‌دهد که در بازی دوران کودکی‌مان، «گرگم به هوا»، بارها شاهد آن بوده‌ایم؛ گرگ دنبال بقیه می‌دود و سعی می‌کند آن‌ها را بگیرد و لحظه‌ای که دستش به کسی می‌خورد، جریان بازی تغییر می‌کند. 

خب، شما گرگید. شما مسئول شادمانی خود، خشنودی در روابط با همکاران، موفقیت سازمانی و بهبود شرایط زندگی‌تان هستید. شما حتی نسبت به همسایه‌ها، اهل محل، فقرا و بی‌خانمان‌ها و گرم‌شدن کره زمین هم مسئولید.

بهتر است بگویم همه ما عامل تغییریم. اگر هریک از ما، نسبت به کاری که برعهده گرفته‌ایم، مسئولانه رفتار کنیم و بهترین کاری را که از دستمان برمی‌آید انجام دهیم، هم اوضاع بهتر می‌شود، هم کار و زندگی رضایت‌بخش‌تر و مفرح‌تری خواهیم داشت و هم به موفقیت بیشتری دست می‌یابیم.

البته منظورم این نیست که عوامل بیرونی بر زندگی، شادمانی و موفقیت ما اثر قابل توجهی ندارند. گاهی مدیران مستبد، همسران بسیار سرزنشگر، والدینی که نمی‌توانند شرایط خوبی برای موفقیت ما فراهم کنند یا شرایط خاصی که با آن روبه‌رو هستیم (مثل گرم‌شدن زمین) چنان اوضاع را بغرنج و پیچیده می‌کنند که ترجیح می‌دهیم فکر کنیم نمی‌توانیم کاری انجام دهیم؛ زیرا یک قربانی نمی‌تواند به‌سادگی تغییر ایجاد کند. اما وقتی انتخاب می‌کنیم که بر این پرسش‌ها تمرکز کنیم: «من چه‌کار می‌توانم بکنم؟» و «من چگونه می‌توانم اقدام کنم؟» ناگهان احساس توانمندی می‌کنیم.

درباره «بار مسئولیت» صحبت نمی‌کنم. بسیاری از ما همین الان هم احساس مسئولیت زیادی داریم؛ احساس نیاز به اصلاح همه چیز. مسئولیت‌پذیری مورد نظر من، رهایی‌بخش است؛ یعنی انتخاب کاری که می‌توانید در محدوده اثر و نفوذتان انجام دهید، بدون آنکه نگران اقدامات دیگران باشید! 

محدوده پنج ردیفی مسئولیت پذیرییکی از ساده‌ترین و عمیق‌ترین تجربه‌های زندگی من در ژانویه ۲۰۰۲، در یک هواپیما رخ داد. در یکی از روزهای سرد و برفی کلیولند، چند لحظه قبل از اینکه درِ هواپیما بسته شود، خودم را به پرواز رساندم. خیلی سریع متوجه شدم همه کسانی که در اطرافم نشسته‌اند، حال مناسبی ندارند و عصبانی به‌نظر می‌رسند. به‌محض اینکه نشستم، خانمی که کنارم بود، گفت: «رئیسم آدم احمقیه که منو فرستاده به این خرابه. مشتری‌ها اینجا هیچی نمی‌خرن و هیچ‌وقت هم نخواهند خرید. رئیسم آدم احمقیه». مردی آن‌طرف‌تر، بعد از شنیدن این جمله‌ها، گفت: «خانم! فقط رئیس شما نیست که احمقه، همه آن‌هایی که این خط هوایی را مدیریت می‌کنند هم احمق‌اند. ببینید: جای پا به اندازه کافی نداریم؛ مثل همیشه تأخیر داریم؛ به یخِ روی بال‌ها نگاه کنید؛ احتمالاً قراره همه ما توی این پرواز بمیریم». 

سارا
۱۴۰۱/۰۷/۲۲

نام مترجم برام کافی بود تا بخونمش. و وقتی خوندمش تو دلم هی میگفتم کاش زودتر میخوندمش

bud
۱۴۰۱/۱۰/۰۵

این کتاب راجع به مسئولیت پذیریه (و برای من جذاب بود)

وحید
۱۴۰۱/۱۰/۲۸

پر از مطالب تکراری و کلیشه‌ای و غیرکاربردی

دقت داشته باشید که در چه محدوده‌ای می‌توانید اقدام کنید و در اطرافتان چه کسانی ممکن است تحت تأثیر رفتارها و اقداماتتان قرار گیرند. تصور کنید اگر از این به‌بعد بیشتر بخندید، چند نفر در اطرافتان به شما لبخند خواهند زد!
هدی✌
وقتی صدای منفی می‌گوید: «چرا من؟» آن را با «چرا من نه؟» جایگزین کنید.
هدی✌
پرسش اصلی همیشه این است: «به‌رغم همه محدودیت‌های موجود، تصمیم داری چه‌کار کنی؟»
هدی✌
به‌اندازه‌ای ساده باشید که تصور کنید می‌توانید امور را تغییر دهید.
هدی✌
باید مطمئن شویم که قدر خودمان را می‌دانیم. اگر به سختکوشی علاقه‌مند و تا حد ممکن خلاق باشیم، از آنچه فکرش را می‌کنیم پیشرفتِ بیشتری و دستاوردِ بزرگ‌تری خواهیم داشت.»
هدی✌
افرادِ با شیوه نگرش ایستا بر این باورند که دارای ویژگی‌ها و استعدادهای ثابت و غیرقابل تغییرند، اما افرادِ با شیوه نگرش پویا بر این باورند که می‌توانند رشد کنند و مهارت‌های جدیدی بیاموزند.
هدی✌
به‌جای آنکه دیگران را برای یک مشکل سرزنش کنید، مچ خود را بگیرید. از خودتان بپرسید: «من در شکل‌گیری این مشکل چه نقشی داشته‌ام؟» و «برای بهترشدن اوضاع چه‌کار می‌توانم بکنم؟»
هدی✌
هر بار که کسی می‌گوید: «هیچ‌وقت چیزی تغییر نخواهد کرد»، به چالش‌کشیدن او را مأموریت خود قرار دهید.
هدی✌
خیلی از ما انسان‌ها به‌دلیل نقاشی‌هایی از موانع که در واقعیت وجود ندارند، برای تغییردادن اوضاع بپانمیخیزند. در حقیقت خودمان آن‌ها را در ذهنمان کشیده‌ایم.
هدی✌
صاحب شرکت زباله‌ای را جلوی در مغازه دید؛ خم شد و آن را برداشت. سپس ته‌سیگاری را از روی زمین برداشت و بعد شروع کرد به کندن آدامسی که در پیاده‌رو افتاده بود. هوارد به او گفته بود: «نیازی نیست شما این کار را انجام بدهید. یک نفر را صدا می‌زنم که بیاید و این کار را انجام دهد». صاحب مسن شرکت مستقیم به چشمان هوارد نگاه کرده و گفته بود: «هوارد! اگر من نه، پس چه کسی؟ اگر الان نه، پس کی؟»
هدی✌
هر بار از درون سرتان صدایی می‌شنوید که می‌گوید: «اگر اقدام کنم، هیچ‌چیز فرقی نمی‌کند»، به آن اعتنا نکنید و به هر حال بپاخیزید و اقدامتان را انجام دهید.
هدی✌
حتی اگر موفق هم نشوی، ممکن است تلاشت الهام‌بخش دیگران باشد.
هدی✌
دنیا به انسان‌های شجاعی نیاز دارد که وضعیت موجود را به چالش بکشند.
هدی✌
اگر تصمیم بگیریم در هر نقطه و مرحله‌ای که هستیم تلاش کنیم و از آنجا کار را ادامه دهیم، پیشرفت بیشتری خواهیم کرد.
هدی✌
باید باور داشته باشید که می‌توانید.
هدی✌
وقتی حضور خود را دریافتم دیدم تمام جاده‌ها از من آغاز می‌شود (شفیعی کدکنی)
هدی✌
نگاه‌کردن به آینه بهتر از سرزنش‌کردن دیگران است؛ یعنی بر آنچه خود می‌توانیم انجام دهیم تمرکز کنیم نه بر کار دیگران
هدی✌
یک روز در اتوبوس، کنار خانمی نشسته بودم که به‌شدت مشغول مطالعه یک کتاب بود. بین راه، کتاب را روی پاهایش گذاشت، رو به من کرد و گفت به‌نظر می‌رسد شما نیاز دارید صحبت کنید.
هدی✌
شیوه نگرش ایستا را به چالش بکشید. این جمله را کامل کنید: من.................. نیستم. ممکن است بگویید من رمانتیک نیستم، اهل معاشرت نیستم، پدر یا مادر خوبی نیستم، با دل و جرئت نیستم و... . حال جمله را تغییر دهید: با تلاش می‌توانم رمانتیک‌تر، معاشرتی‌تر، بادل‌وجرئت‌تر و... باشم. تسلیم‌نشدن در برابر شیوه نگرش ایستا را انتخاب کنید و همین کار را برای دیگران و سازمانتان نیز انجام دهید.
هدی✌
پسر شانزده‌ساله یکی از دوستانم به خرید لباس‌های بسیار گرانقیمت عادت داشت و پول‌های هنگفتی را برای خرید عینک آفتابی و پیراهن صرف می‌کرد. والدینش از درخواست‌های مکرر او برای دریافت پول خسته شده بودند؛ برای همین تصمیم گرفتند مدیریت بودجه خرید لباس‌ها را به خودش واگذار کنند. آن‌ها در قدم اول حساب کردند که سالیانه چقدر می‌توانند برای لباس‌هایش هزینه کنند؛ سپس آن پول را در دو بخش (ابتدای زمستان و ابتدای تابستان) به او دادند و به پسرشان گفتند: «این کمک‌هزینه خرید لباس سالیانه توست. می‌توانی هرطور که دوست داری خرجش کنی، اما اگر تمام شد، پول بیشتری به تو نخواهیم داد». ناگهان رفتار پسرشان دگرگون شد و شروع کرد به خرید از فروشگاه‌های تخفیف‌دار. مثلاً، با هزینه خرید یک پیراهن مارک‌دار، پنج پیراهن ارزان می‌خرید. با مسئولیت‌دادن به او، مسئولانه عمل کرد.
هدی✌

حجم

۱۶۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

حجم

۱۶۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

قیمت:
۴۰,۵۰۰
تومان