کتاب مغز شما همیشه گوش می دهد
معرفی کتاب مغز شما همیشه گوش می دهد
کتاب مغز شما همیشه گوش می دهد نوشته دانیل جی آمن و با ترجمه الهه علوی منتشر شده است. این کتاب مهار اژدهایان درونتان که خوشبختی، عادتها و تمایلات شما را کنترل میکنند به شما یاد میدهد.
دراباره کتاب مغز شما همیشه گوش می دهد
در زندگی شما اژدهاهای بسیاری وجود دارد که میتواند زندگیتان را نابود کند. اژدهای گذشته، اژدهای اعتیاد، اژدهای عادتهای بد بعضی از این موجودات است. تا زمانی که این تأثیرات را نشناسید و به آنها جهت درست ندهید، شادی را از شما میربایند، به روابطتان آسیب میزنند، سلامتی را از شما میدزدند، تواناییتان را برای مقابله با استرس (مانند شیوع ویروس کرونا) از شما میگیرند و سرنوشتتان را محدود میکنند.
خبر خوب این است که به محض آگاه شدن از این تأثیرات و مهار اژدهایان و نابود کردن مورچهها، میتوانید عادتهای بد خود را بشکنید، افکار خودتخریبی را دور بریزید، تواناییتان را برای رویارویی با تردید تقویت کنید، نقطهضعفتان را در برابر خیالبافی کم کنید و اعتیادتان را بهبود ببخشید. درواقع مهار اژدهای درون برای سلامت ذهن شما بسیار ضروری است؛ چون وقتی اژدهایی ذهن شما را کنترل کند، کل زندگی شما تحتالشعاع قرار میگیرد و آسیب خواهید دید.
این کتاب به شما کمک میکند زندگیتان را تغییر دهید و در جهت آرامش و آسایش قدم بردارید.
خواندن کتاب مغز شما همیشه گوش می دهد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کسانی که بهدنبال خوشبختی هستند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مغز شما همیشه گوش می دهد
آخرینباری که پای جیمی به بخش اورژانس بیمارستان باز شد درست دو هفته قبل از زمانی بود که فهمید باید برای یکی از بزرگترین مشتریان شرکتشان جلسه معارفه برگزار کند. جیمی بسیار وحشت کرده بود. به من گفت: «اگر بخواهم ترسم را توصیف کنم شبیه این است که در بند اعدامیها هستی و زمان اعدامت فرا رسیده است. نگهبان در را باز میکند و تو باید اولین قدم را برداری. یک چنین ترسی در بندبند استخوانهایم جاری است.»
جیمی از دوران متوسطه تحصیلی، به بیماری گلوسوفوبیا (ترس از صحبت کردن در جمع) مبتلا بود. ما در یک تمرین، با عنوان «پیوندهای گذشتهات را بشکن»، که بعداً برایتان توضیح خواهم داد، فهمیدیم این ترس از ۱۲ سالگی جیمی شروع شده است؛ درست روزی که مادربزرگش او را مجبور کرده بود در دیوان عالی لوسآنجلس شهادت بدهد که چرا پدرش، سردسته باند خلافکار، نباید به خاطر قتل یک زن باردار به اعدام محکوم شود. اژدهای اضطراب جیمی روی مراکز ترسش در مغز جوان او آتش دمیده بود و مورچهها (افکار منفی خودکار) به او حمله کرده بودند؛ افکاری مانند: «اگر نتوانم در دادگاه صحبت کنم و نتوانم پدرم را از اعدام نجات بدهم چه اتفاقی میافتد؟»
با اینکه جیمی خاطرهاش را سرکوب کرده بود، اما اژدهای اضطراب کل دوران متوسطه تحصیلی، دبیرستان و دانشگاه او را تسخیر کرده و با او به دوران بزرگسالیاش وارد شده بود. جیمی تا آنجا که میتوانست تلاش کرده بود تا این اژدها را بیدار نکند و همیشه سعی میکرد از معرفی و سخنرانی در جمع طفره برود تا اینکه حدود شش سال پیش، ناظر شرکت از او خواسته بود در محل کار سخنرانی کوتاهی داشته باشد و نقش خودش را در شرکت توضیح دهد. او عاشق شغلش بود، اما چندین روز فکرش مشغول این بود که چگونه باید افکارش را در قالب کلام دربیاورد، حتی بعد از سخنرانی، مورچهها (افکار منفی خودکار)، چندین برابر شده، یکییکی روی هم تلنبار شده و به او حمله کرده و افکار مخرب دیگری را وارد ذهنش کرده بودند.
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۶۴ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۶۴ صفحه
نظرات کاربران
میشه تو بی نهایت قرارش بدید ،لطفا،🙏
مطالب جالبی داره اما ی جاهاییش از واقعیت دور میشه. اما در کل خوندنش سودمنده.
این کتاب به زبانی ساده و قابل درک،مفاهیم روانشناسی رو توضیح داده و راهکارهای بسیار خوبی رو ارائه داده.از نظر من بهترین کتابه و مطالعه اون رو توصیه میکنم.
اژدها های دیگران مسری هستند