کتاب دختری که پادشاه سوئد را نجات داد
معرفی کتاب دختری که پادشاه سوئد را نجات داد
کتاب دختری که پادشاه سوئد را نجات داد داستانی جذاب از یوناس یوناسون است که کیهان بهمنی به فارسی ترجمه کرده است. این داستان درباره زندگی دختر سختکوشی است که در آفریقا متولد میشود اما مسیر و اتفاقات زندگیاش او را به سوئد میکشاند.
درباره کتاب دختری که پادشاه سوئد را نجات داد
داستان دختری که پادشاه سوئد را نجات داد، داستان زندگی نومبکو مایکی است. او در کلبهای کوچک در شهری بزرگ در آفریقای جنوبی به دنیا میآید. فقیر و یتیم است که شانس چندانی هم برای زنده ماندن ندارد، اما اینها باعث نمیشود که از نقشههای بزرگی که در سرش میکشد دست بردارد. نقشههایی که پای او را به ماجراهایی عجیب باز میکند: ماجراهایی مثل دزدین گنجینه الماس، مواجهه با دانشمندی دیوانه، سفر در سراسر جهان، رویارویی با دو قاتل خبیث و در نهایت نجات پادشاه! آن هم پادشاهی که به همراه نخست وزیرش که در جشنی بزرگ جلو چشم همه ناپدید شدند. بعدا گفته شد که هر دو، به بیماری دچار شده بودند اما حقیقت، چیز دیگری است.
یوناس یوناسون به خوبی توانسته است ماجراهای روز مانند جنگ، کمونسیم، مارکسیست، فاشیست، سلاح اتمی، صلح، نبرد، سازمانهای جاسوسی، طمع ابرقدرتها و ... را در داستانش بیاورد. اما به صورتی که اشتیاق مخاطبان برای ادامه داستان بیشتر شود و همراه نومبکو مایکی و تصمیمات او باشند و به او و شرایطی که برایش پیش میآید از ته دل بخندند و لحظاتی عالی برای خود بسازند.
کتاب دختری که پادشاه سوئد را نجات داد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از طرفداران ادبیات داستانی هستید، خواندن این کتاب را به شما پیشنهاد میکنیم.
درباره یوناس یوناسون
یوناس یوناسون ۶ جولای ۱۹۶۱ در سوئد متولد شد. او در رشتههای زبان سوئدی و اسپانیولی در دانشگاه گوتنبرگ تحصیل کرد. به کار روزنامهنگاری مشغول شد و روزنامه خودش رادر سال ۱۹۹۶ تاسیس کرد. او تا سال ۲۰۰۵ به کارش ادامه داد اما بیماری مانع از ادامه دادن او در این حرفه شد. او به سوئیس مهاجرت کرد و داستاننویسی را آغاز کرد. اولین اثر او به نام پیرمرد صد سالهای که از پنجره بیرون پرید و ناپدید شد در سال ۲۰۰۹ منتشر شد و او را به شهرت جهانی رساند. اثر بعدی او کتاب بیسوادی که حساب کتاب سرش میشد نام داشت که با نام دختری که پادشاه سوئد را نجات داد هم ترجمه شده است.
بخشی از کتاب دختری که پادشاه سوئد را نجات داد
از نظر علم آمار، احتمال این که یک آدم بیسوادِ بزرگ شده در سوئتوی دهه ۱۹۷۰ روزی متوجه شود با پادشاه و نخستوزیر سوئد در یک کامیون حمل سیبزمینی گرفتار شده است ۱ به ۴۵۷۶۶۲۱۲۸۱۰ است.
البته این درصد احتمال بر اساس محاسبات همان فرد بیسواد تخمین زده شده است.
نومبکو فردای روز تولد پانزدهسالگیاش تصادف کرد. اما زنده ماند. اوضاع بهتر خواهد شد. و البته بدتر. حالا بعدآ خواهید دید که اوضاع خیلی عجیب و غریب میشود.
بین میلیونها آدمی که نومبکو در آینده قرار بود با آنها مواجه شود، اینگمار کویست، اهل سودرتالیه سوئد، یعنی جایی در فاصله نُه هزار کیلومتری آفریقای جنوبی، کمترین احتمال را داشت که سر راه نومبکو قرار گیرد. اما سرانجام دست تقدیر با آخرین قدرت او را به سمت نومبکو کشاند.
دقیقآ نمیشود گفت اینگمار از چه زمانی دیوانه شد چون جنون او تدریجی بود. اما مشخص است که او تا پاییز سال ۱۹۴۷ مشکلی نداشت. از طرف دیگر باز مشخص است که تا آن زمان نه او و نه همسرش خبر نداشتند قرار است چه بلایی سرشان نازل شود. در دورانی که تقریبآ تمام دنیا هنوز درگیر جنگ بود اینگمار و هنریتا با هم ازدواج کردند و به مزرعهای در منطقه جنگلی خارج از سودرتالیه، جایی حدود سی کیلومتری جنوب غربی استکهلم نقل مکان کردند. اینگمار کارمند دونپایه دولت و هنریتا خیاطی ماهر و پُرکار بود که در خانه کار میکرد.
اینگمار و هنریتا اولین بار همدیگر را پشتِ درِ شعبه ۲ دادگاه منطقه سودرتالیه ملاقات کردند. دادگاه قرار بود به دعوای میان اینگمار و پدر هنریتا رسیدگی کند و موضوع دعوا هم این بود که اینگمار تصادفآ یک شب روی دیوار سالنِ نشستهای حزب کمونیست سوئد با حروف یک متری جمله «جاوید شاه!» را نوشته بود. خُب البته معمولا آب کمونیسم و خاندان سلطنتی توی یک جو نمیرود به همین خاطر طبیعی است که کله سحرِ صبح روز بعد، هنگامی که عضو اصلی کمونیستهای سودرتالیه، یعنی پدر هنریتا، نوشته روی دیوار را دید، جاروجنجال به راه انداخت.
حجم
۳۹۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۵۸۱ صفحه
حجم
۳۹۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۵۸۱ صفحه
نظرات کاربران
خیلی جالب و سرگرم کننده بود.
اسم دیگه کتاب (دختر بیسوادی که پادشاه سوئد را نجات داد) هستش؛ و خود کتاب هم دقیقا شبیه اسمشه. نویسنده سرنوشت شخصیت های داستانش رو به صورت عجیب غریبی به هم ربط داده. و این موضوع که قلم نویسنده طنز
دنبال کردن شخصیت اصلی کتاب شما را به خواندن کتاب و علم اندوزی در رشته های متفاوت جذب میکند و اینکه قلم نویسنده و نبوغ آن باعث می شود قسمت هایی از داستان از سر هیجان و ذوق فحشی نثار
شما را نمیدانم برای من اگر خواب را درنظر نگیری یک روز و نصفی ای تمام شد. البته به علاوه کلاس های درس که نمیشد کتاب دست بگیری حیف :(
خیلی کتاب خوبی هست برای من که جالب بود من 12 سالم و کلاس ششم هستم و برام خیلی جالب بود 🙂
یوناسون در این کتاب با نحوه بیان جالبش ما رو با دختری در آفریقا آشنا میکنه و سرنوشت عجیبش رو به اشتراک میذاره. در طول داستان با اتفاقات و شخصیت های سیاسی زیادی روبرو میشیم و ترجمه فوق العاده کتاب
نسخهی چاپی همین انتشارات رو خوندم کتاب بامزه و طنزی هست. دربارهی دختری از آفریقای جنوبی هست که بین کلی آدم احمق گیر افتاده و اونا براش دردسر درست میکنن برای آشنا شدن با تاریخ جهان هم خوبه! توش اطلاعات سیاسی زیادی
من بعد "پیرمرده صد ساله ای که از پنجره بیرون پرید و ناپدید شد" دوست داشتم این کتاب یوناس یوناسون رو هم بخونم. بخصوص با همین ترجمه دکتر کیهان بهمنی و انتشارات آموت. البته من نسخه چاپیاش رو خوندم. کلا شخصیت
این کتاب رو بیشتر به نوجوان ها توصیه میکنم. داستان جالب و طنز خوبی داره. بعضی جاها واقعا یه لحظه دست از خوندن بر میداری و شروع به خندیدن میکنی. یکم طولانیه ولی حوصله سربر نیست. در کل داستان جالب
من نسخه چاپی همین کتاب رو از انتشارات آموت خریدم و بالاخره خوندم. کتاب و توی سه روز تموم کردم، از اولش کشش خاصی داشت، داستان جالب بود، گاهی میخندیدم و کلی از تاریخ چیزای جدید یاد گرفتم.