کتاب ۶۰ درس سرنوشتساز که در مدرسه به دانشآموزان نمیآموزند
معرفی کتاب ۶۰ درس سرنوشتساز که در مدرسه به دانشآموزان نمیآموزند
کتاب ۶۰ درس سرنوشتساز که در مدرسه به دانشآموزان نمیآموزند نوشته اندرو ماتیوز است، او در این کتاب گوشههای از زندگی واقعی و پرحادثه یک نوجوان را روایت میکند که درسهای زیادی در آن نهفته است.
درباره کتاب ۶۰ درس سرنوشتساز که در مدرسه به دانشآموزان نمیآموزند
کتاب بسیار جذاب و خواندنی برای نوجوانان، جوانان و همهٔ بزرگسالانی است که میخواهند در زندگی بدرخشند. اندره متیوس نویسندهٔ مشهور استرالیایی در این کتاب برجسته مهمترین درسهای زندگی را با زبان ساده اما قدرتمند با ما در میان گذاشته است. درسهایی حیاتی که متأسفانه در مدرسه یا به آن پرداخته نمیشود و یا کمتر توجه میشود.
این کتاب را همراه فرزندانتان بخوانید. دربارهٔ هر درس با هم گفتوگو کنید و از این طریق تعامل سازندهای با آنها ایجاد کنید. معلمان میتوانند به عنوان یک منبع کمک درسی از این کتاب استفاده کنند و مطالب آن را برای دانشآموزان به اشتراک گذارند. بیشک محتویات این کتاب حاوی مطالب ارزشمندی است. در صورتی که نوجوانان و جوانان درسهای سرنوشتساز زندگی را فرا بگیرند آیندهٔ پرثمر و درخشانی در انتظار آنهاست.
ماتیوز در این کتاب به شما یاد میدهد که چگونه دیدگاه خود را به زندگی تغییر دهید و الگوها و عاتهای خود را مشخص کنید، به تواناییهای خود اگاه شوید و بتوانید بر مشکلاتتان غلبه کنید، هدف خود را از زندگی تعیین کنید و زندگی شادتری داشته باشید.
اندرو ماتیوز در کتاب ۶۰ درس سرنوشت ساز که در مدرسه به دانش آموزان نمیآموزند به موضوعات مهمی مثل ارتباط با والدین و دوستان، مسائل و مشکلات مدرسه، مواجهه با مشکلات و دردسرهای زندگی، قدرت ذهن، مقابله با مواد مخدر، قوانین و مقررات زندگی و هدفهای کوچک و بزرگ پرداخته است.
خواندن کتاب ۶۰ درس سرنوشتساز که در مدرسه به دانشآموزان نمیآموزند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به کتابهای انگیزشی و موفقیت از این کتاب لذت خواهند برد.
بخشی از کتاب ۶۰ درس سرنوشتساز که در مدرسه به دانشآموزان نمیآموزند
اگر همان کار قبلیتان را ادامه دهید ...
در سیزدهسالگی، پسربچهای دهنلق بودم ـ و این موضوع همیشه برایم دردسرساز بود ...
سال بالاییها فکر میکردند که باید درسی به من بدهند. آنها در دستشویی سرم را در آب فرو میبردند یا مرا در کمد زندانی میکردند. تونی فرگوسن همیشه مرا با سر درون چالهها آب میانداخت. سخت است که بخواهی بامزه به نظر برسی در حالی که درون یک چالهٔ آب افتادهای.
حتی معلمها نیز فکر میکردند که باید به من یاد بدهند که هوای زبانم را داشته باشم. آنها مرا نزد ناظم میفرستادند. او چوب بزرگی داشت ...
«متیوس، اینجا چه کار میکنی؟»
«آقای استوارت گفت که من بیانضباطم، آقا!»
«آیا بیانضباط هستی؟»
«بله، آقا!»
«تو هفتهٔ پیش هم اینجا نیامده بودی؟»
«بله، آقا!»
«چرا؟»
«به علت بیانضباطی.»
«خم شو!»
شترق، شترق (صدای ضربهٔ چوب)
«حالا میدانی که چطور رفتار کنی؟»
«بله، آقا!»
یک هفته بعد ...
«اینجا چه کار میکنی متیوس؟»
«آقای رابرت گفت که من بیانضباطم، آقا!»
«تو هفتهٔ پیش هم اینجا نیامده بودی؟»
«بله، آقا!»
«چرا؟»
«به علت بیانضباطی.»
«خم شو!»
شترق، شترق! (صدای ضربهٔ چوب)
«حالا میدانی که چطور رفتار کنی؟»
«بله، آقا!»
از تمام این ماجرا درسی گرفتم، آموختم اگر در همهٔ طول عمر کارهای قبلیتان را تکرار کنید، به همان نتیجهٔ قبلی خواهید رسید!
در یک کلام
اگر میخواهید زندگیتان را تغییر دهید، باید رفتارتان را عوض کنید.
درد
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
نظرات کاربران
60 تا نکته ای ک همگی باهاش سرو کار داشتیم و داریم همچنان ولی احتمالا بی تفاوت از کنارش رد شدیم همیشه. خوبیش اینه ک هر نکته ای چند صفحه بیشتر نیست و این باعث میشه کسل کننده نباشه و مثلا
یک کتاب کوتاه و مختصر از تمام نکاتی که لازمه هرروز به خودمون یاداوری کنیم تا ارامش بیشتری نسبت به شرایط پیرامون، ارتباط با ادما و ناراحتی هامون بدست بیاریم. به نظرم باید همه تیتر های پررنگ کتاب رو به