دانلود و خرید کتاب یک گفت و گوی سه نفره درباره هویت شخصی و جاودانگی جان پری ترجمه زهره قلی‌پور
تصویر جلد کتاب یک گفت و گوی سه نفره درباره هویت شخصی و جاودانگی

کتاب یک گفت و گوی سه نفره درباره هویت شخصی و جاودانگی

معرفی کتاب یک گفت و گوی سه نفره درباره هویت شخصی و جاودانگی

یک گفت و گوی سه نفره درباره هویت شخصی و جاودانگی اثر جان پری است که با ترجمه زهره قلی‌پور در انتشارات خوب به چاپ رسیده است. مجموعه کتاب‌های یک گفتگوی سه نفره اثر جان پری به مباحثی در حوزه فلسفه، انسان‌شناسی و هستی‌شناسی می‌پردازند.

درباره کتاب یک گفت و گوی سه نفره درباره هویت شخصی و جاودانگی

کتاب یک گفت و گوی سه نفره درباره هویت شخصی و جاودانگی، شرح دیدار و تبادل نظر سه متفکر با دیدگاه‌های مختلف درباره چندوچون مسئلهٔ هویت و متعاقباً پرسش از وجود روح و ادامهٔ حیات است. این گفت‌وگوی دوستانه بستری برای بررسی دو موضع مختلف است: تجربه‌گرایی و باور به تداوم هویت از خلال جسم از یک سو، روح‌گرایی و باور به تداوم هویت به موجب وحدت روح از سوی دیگر. در این کتاب یادآوری آرای جان لاک و رنه دکارت دستاویزی می‌شود برای تأمل در کاستی‌ها یا نقاط قوت هر دو دیدگاه. 

جان پری، نویسندهٔ کتاب، شخصیت‌های خیالی‌اش را در بحثی مسالمت‌آمیز گرد هم آورده تا ضمن معرفی هر دو دیدگاه ضعف‌های آن‌ها را به پرسش گیرد و به خواننده‌ای که با تاریخ طولانی پرسش فلسفه دربارهٔ جاودانگی ناآشناست، درکی روشن اما عمیق از مسئله هویت، روح و بقا ببخشد. 

نکته قابل تأمل کتاب یک گفت و گوی سه نفره درباره هویت شخصی و جاودانگی انعطاف‌پذیری شخصیت‌ها در برابر پرسشگری و پرهیز از جزم‌اندیشی است که به خواننده مجال می‌دهد با قوه تشخیص خود و بدون حقنه عقیده نویسنده، درباره مسئله جسم و روح و نقش هر یک از آن‌ها در جاودانگی داوری کند؛ از این رو کتاب حاضر بیشتر از آنکه اثری آموزشی برای القای موضعی خاص باشد، بر آن است تا بر خلاف تفکر سنتی، که فلسفه و الهیات را مقابل هم قرار می‌دهد، از ظرفیت‌های هر دو برای پیشبرد گفت‌وگو درباره جسم و روح و پیوند آن‌ها بهره گیرد.

پری در یادداشتی بر کتابش آورده است:

 «هدف من در این کتاب، توضیح و دفاع از آرای خود دربارهٔ این‌همانی شخصی نبوده است؛ بلکه قصد داشتم به معرفی و بسط دیدگاه‌ها و استدلال‌هایی بپردازم که در پیشینهٔ ادبیات این موضوع به چشم می‌خورند».

خواندن کتاب یک گفت و گوی سه نفره درباره هویت شخصی و جاودانگی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به علاقه‌مندان به فلسفه، هستی‌شناسی و انسان‌شناسی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره جان پری

جان ریچارد پری زاده ۱۹۴۳ میلادی، استاد فلسفه دانشگاه استنفورد و استاد تمام فلسفه دانشگاه کالیفرنیا ریورساید است. پری در زمینه فلسفه زبان، متافیزیک و فلسفه ذهن نوشته‌ها و تحقیقات ارزشمند زیادی دارد که در قالب کتاب و مقاله‌های گوناگون به چاپ رسیده‌اند.

بخشی از کتاب یک گفت و گوی سه نفره درباره هویت شخصی و جاودانگی

کوهن: نمی‌توانم حرفت را باور کنم، گرچن. هوشیاری‌ات سر جایش است و به نظر نمی‌رسد درد شدیدی داشته باشی. باوجوداین، می‌گویی امیدی نیست؟

ویروب: این دم‌ودستگاه، در بهترین حالت، تا یکی دو روز دیگر من را زنده نگه می‌دارد. بعضی اندام‌های حیاتی‌ام چنان جراحت‌های عمیقی برداشته‌اند که دکترها از درمانشان عاجزند. درضمن، اقدام‌های خاص و اساسی روی من بی‌نتیجه بوده است. درد چندانی ندارم، اما، تا جایی که می‌دانم، این اصلاً نشانهٔ خوبی نیست. مغزم آسیب ندیده است و می‌توانم فکر کنم مثل همیشه هوش‌وحواسم سر جایش است. متأسفانه این وضعیت به‌کلی ناامیدکننده است. سم میلر هم اینجاست؛ شاید او بداند چطور من را سر شوق بیاورد.

میلر: عصر به‌خیر، گرچن! سلام دیو! فکر می‌کنم طفره رفتن دیگر فایده‌ای نداشته باشد، گرچن. دکترها می‌گویند تو رفتنی شدی. کاری هست که من بتوانم برایت انجام بدهم؟

ویروب: دست بردار سم! تو هر روز با آدم‌های درحال مرگ سروکار داری. به‌جز «متأسفم، شنیده‌ام رفتنی شدی» چیز دیگری برای گفتن نداری که مایهٔ دلگرمی باشد؟

میلر: خب راستش را بخواهی، من دقیقاً نمی‌دانم چه باید بگویم. اغلب آدم‌هایی که می‌بینم مثل خودم به خدا باور دارند. ما از امیدمان به بقا یا ادامهٔ حیات حرف می‌زنیم. من (به آن‌ها) یقین می‌دهم خداوند عادل و بخشنده این را عادلانه نمی‌داند که بعد از زندگی کوتاه در این دنیا هیچ‌چیزی در کار نباشد. من و تو سال‌ها دربارهٔ دین و موضوعات فلسفی گفت‌وگو کرده‌ایم. من هرگز نتوانستم در تو کمترین تمایلی برای ایمان به خدا پیدا کنم. درواقع، بعید است که تو بپذیری دوستانت طرز فکری دارند، یا آنکه دلیلی وجود دارد که می‌توانی دستت را مقابل صورتت ببینی یا باور کنی به هر دلیلی خورشید فردا طلوع خواهد کرد. چطور می‌توانم امیدوار باشم تو را با چشم‌انداز حیات بعد از مرگ تسلی بدهم، وقتی می‌دانم هیچ احتمالی برای وجود آن قائل نیستی.

ویروب: برای دلگرمی چیز زیادی نمی‌خواهم، سم. در موقعیت‌های خاص، حتی یک امکان بسیار بعید هم می‌تواند دلگرم‌کننده باشد. وقتی تنیس بازی می‌کردیم، در هر بیست دور فقط یک بار تو را شکست می‌دادم؛ نه بیشتر. اما همین کافی بود تا امکان شکست تو در هر موقعیتی برایم وجود داشته باشد، و من فقط با تمرکز بر این امکان مشتاق بازی بودم. فرض کن در زندانی با مراقبت‌های شدید حبس شده باشیم. با فکر کردن به وضعیت خود امیدمان را کاملاً از دست می‌دهیم اما اگر به ما بگویند امکانی، هرچند ناچیز، برای فرار وجود دارد، آن‌وقت، شعفی وصف‌ناپذیر به ما دست می‌دهد. امید مایهٔ دلگرمی است اما همیشه وابستهٔ احتمال (وقوع چیزی) نیست. فقط باید باور کنیم آنچه به آن امید بسته‌ایم، دست‌کم امکان دارد. بنابراین، کار تو را راحت‌تر می‌کنم. فقط قانعم کن که بقای من بعد از مرگ این جسم ممکن است و من هم قول می‌دهم کمی دلگرم شوم. چه موفق شوی و چه نشوی، تلاش‌های تو بی‌نتیجه نمی‌مانند، چون می‌دانی من بیشتر از هرچیز به گفت‌وگو دربارهٔ فلسفه علاقه‌مندم.

میلر: اما آیا امکان چیزی جز احتمال در چهارچوب عقلانی است؟

ویروب: منظورم از ممکن، شدنی۱۰ نیست؛ حتی سازگاری با قوانین شناخته‌شدهٔ فیزیک یا زیست‌شناسی مدنظرم نیست. منظورم از ممکن خفیف‌ترین حد معنایی این کلمه است؛ به معنای چیزی که با فرض وجود حقایق قطعی باورپذیر باشد. در دوسه‌روز آینده این جسم می‌میرد، دفن می‌شود و می‌پوسد. از تو می‌خواهم به من توضیح دهی با در نظر گرفتن این حقایق به چه معنای قابل‌فهمی می‌توان از تداوم وجود من حرف زد. فقط به من بگو وقتی بقا را تصور می‌کنم دقیقاً چه چیزی را باید تصور کنم که با حقایق پیشین همخوانی داشته باشد؛ آن‌گاه دلگرم می‌شوم.

میلر: به این سادگی هم نیست. تصورات زیادی دربارهٔ جاودانگی یا ادامهٔ حیات بعد از دفن وجود دارد که به نظر می‌رسد همگی معقول‌اند. بی‌تردید نه امکان، بلکه فقط احتمالی است که جای چون‌وچرا دارد. تصمیم با خودت است! مسیحیان به زندگی با جسم در آخرت اعتقاد دارند؛ البته میان فرقه‌های مختلف مسیحیت تفاوت‌هایی در جزئیات این عقیده به چشم می‌خورد. از سویی، براساس عقیده‌ای یونانی جسم یک زندان است که هنگام مرگ از آن می‌گریزیم و بنابراین بی‌جسم به حیات ادامه می‌دهیم. علاوه‌براین، تصوراتی هم وجود دارند که براساس آن‌ها، به تعبیری، با جریان هستی درمی‌آمیزیم...


نظری برای کتاب ثبت نشده است
امرسون گفته است اندکی فلسفه انسان را از دین روی‌گردان می‌کند، اما درک عمیق‌تر از فلسفه او را به دین بازمی‌گرداند
emroz

حجم

۵۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

حجم

۵۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

قیمت:
۲۱,۵۰۰
تومان