دانلود و خرید کتاب هر چه می‌شمارم یک فصل بیشتر نیست مهران صولتی‌هشجین
تصویر جلد کتاب هر چه می‌شمارم یک فصل بیشتر نیست

کتاب هر چه می‌شمارم یک فصل بیشتر نیست

دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب هر چه می‌شمارم یک فصل بیشتر نیست

هر چه می‌شمارم یک فصل بیشتر نیست مجموعه اشعار مهران صولتی هشتجین است که در فاصله سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۴۰۰ سروده است. او پیش‌تر بخشی از این شعرها را در وبلاگی به نام راز مگو در فضای مجازی منتشر کرده بود و اکنون سروسامانی به آنها داده و شعرهایش را قالب کتابی روانه بازار نشر کرده است.

در این مجموعه به دلیل این که اشعار شاعر را از دوره جوانی تا میانسالی دربر دارد به خوبی می‌تواند تحول نگاه او را نسبت به دنیای پیرامونش مشاهده کرد. مضامین اشعار از عاشقانه تا فلسفی و اجتماعی را شامل می‌شود.

خواندن کتاب هر چه می‌شمارم یک فصل بیشتر نیست را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 علاقه‌مندان به شعر معاصر فارسی را به خواندن این کتاب دعوت می‌کنیم.

شعری از کتاب هر چه می‌شمارم یک فصل بیشتر نیست

من معاصر خود نیستم

 دستانم صدساله‌اند

 به آشفته‌حالی بیست‌سالگی سخن می‌گویم

 ذهنم گسترده است از ساپی‌ینس تا انسان- ربات

 پاهایم در چرخش هزاره حا مانده

 و قلبم هنوز نوزاد است....

 نگاهت می‌کنم

 چشمانم تنها به چشمان تو هم‌روزگار است...

somaye.yaghoobi
۱۳۹۹/۰۸/۱۵

آروم آروم بخونید شعرهارو 😍👊🏻

پا در زنجیر دست در زنجیر گردن در زنجیر ذهن در زنجیر ...
somaye.yaghoobi
دیگر مرا نمی‌بینی من اینک نامرئی‌ام برای تو و این آخرین معجزه عشق است: استحاله انسان به هوای ناب
somaye.yaghoobi
پا در زنجیر دست در زنجیر گردن در زنجیر ذهن در زنجیر ...
somaye.yaghoobi
می‌دانم که از زندگی منصرف نخواهم شد از زنده‌بودن از انسان‌بودن این سان بودن اما امشب اعصاب من ویران است و من امشب سخت دلتنگم دلتنگ تو و آغوشی که مرا در پناه خود گیرد و از هرچه هست و نیست رهایی بخشد
somaye.yaghoobi
من به فردا می‌اندیشم به فردا که روز دیگری است و به نبرد بی‌افتخار دیگری که ناگزیر دوباره آغاز خواهد شد روی مرز ویرانی و شکست راه رفتن و دوباره به زندگی بازگشتن ... آه می‌دانم که از زندگی منصرف نخواهم شد از زنده‌بودن از انسان‌بودن این سان بودن اما امشب اعصاب من ویران است و من امشب سخت دلتنگم دلتنگ تو
somaye.yaghoobi
فرصت اندک بود عمر چون ماسه‌ای خشک فرو می‌ریخت از لابه‌لای انگشتان زمان همه با شتاب می‌دویدند دروازه‌ها بسته می‌شد زیردست‌وپاماندگان ضجه می‌زدند من آنجا ایستاده بودم و نگاه می‌کردم
somaye.yaghoobi

حجم

۱۱۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۲۲ صفحه

حجم

۱۱۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۲۲ صفحه

قیمت:
۱۸,۰۰۰
تومان