دانلود و خرید کتاب امام حسین (ع)َ؛ قصه‌های زندگی جواد نعیمی
تصویر جلد کتاب امام حسین (ع)َ؛ قصه‌های زندگی

کتاب امام حسین (ع)َ؛ قصه‌های زندگی

معرفی کتاب امام حسین (ع)َ؛ قصه‌های زندگی

امام حسین(ع) اثر جواد نعیمی، جلد پنجم از مجموعه چهارده جلدی قصه‌های زندگانی چهارده معصوم (ع) است که به زندگی حضرت امام حسین(ع)، امام سوم شیعیان می‌پردازد.

مجموعه چهارده جلدی قصه‌های زندگانی چهارده معصوم (ع) به زندگی چهارده معصوم می‌پردازد و ادوار مختلف زندگانی آن بزرگواران را از بدو تولد تا پایان عمر با نثر داستانی بیان می‌کند.

این مجموعه شامل مینی‌مال‌ها و داستانک‌هایی با موضوعاتی نظیر ارتباط معصوم با مردم، حاکمان، دوستان و دشمنان است.

خواندن مجموعه قصه‌های زندگانی چهارده معصوم (ع) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این مجموعه به همۀ کسانی پیشنهاد می‌شود که می‌خواهند در قالب داستان‌های شیرین و خواندنی دربارۀ راه و روش زندگی ائمۀ معصومین بدانند و مشی ایشان را سرلوحۀ زندگی خود قرار دهند.

 بخشی از کتاب امام حسین (ع)

ابن‌عباس گفته است که یک‌بار، من در حضور پیامبر اکرم (ص) بودم. آن بزرگوار فرزندش، ابراهیم را روی زانوی چپ و نوه‌اش حسین (ع) را روی زانوی راست خود، نشانده بود. نگاهی به ابراهیم می‌افکند و نگاهی به حسین (ع) می‌انداخت. گاهی پسرش را می‌بوسید و گاهی نوه‌اش را. ناگهان جبرئیل فرود آمد و پیام خداوند را به آن بزرگوار رسانید و پر کشید و رفت.

رسول‌خدا (ص) به من نگریست و چنین فرمود:

- جبرئیل سلام خداوند را به من رسانید و گفت: «مقرر شده است که یکی از این دو پسر برایت بماند. میان ابراهیم و حسین، یکی را انتخاب کن تا دیگری فدای او شود!»

در این هنگام قطره‌های اشک، همچون شبنم بر گُل روی پیامبر دوید. آن بزرگوار، نگاهی به دو کودک انداخت و فرمود:

- اگر ابراهیم بمیرد، تنها من نگران و غمگین خواهم شد؛ اما مادر حسین، فاطمه است و پدرش علی. فاطمه پارهٔ تن من است و گوشت و خون من، گوشت و خون علی. به‌این‌سبب، هرگاه حسین فدای ابراهیم شود، دخترم، زهرا و پسرعمویم، علی به‌شدت ناراحت و غمگین خواهند شد. نه! نه! من غم و اندوه خود را بر غصه و ناراحتی آن دو ترجیح می‌دهم. این بود که گفتم: «ابراهیم را فدای حسینم می‌کنم.»

سه روز بیشتر از این ماجرا نگذشته بود که ابراهیم از دنیا رفت. ازآن‌پس 


رضا.صاد
۱۴۰۰/۰۶/۰۱

«کتاب پنجم از طرح مطالعاتی» داستان پردازی این مجموعه چهارده جلدی رو دوست دارم اما کتاب ها کوتاه و سبک هست جزئیات زیادی نداره ولی باز هم برای شروع مطالعه زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام خوبه

محمد علی
۱۴۰۲/۰۴/۲۹

عالییییییییییییییییییییییییییییی

Mehraban
۱۴۰۱/۰۴/۰۹

خیلی خوب بود ، بسیار زیبا

Amir10
۱۴۰۱/۰۵/۱۵

کتابی مختصر و کم حجم که به صورت کلی شما را با زندگانی امام حسین (ع) آشنا می‌سازد.

فطرس که آمادهٔ پرواز است، رو به پیامبر (ص) می‌کند و می‌گوید: «ای رسول‌خدا! چیزی نخواهد گذشت که افرادی از امت تو، حسینت را می‌کشند...؛ اما من که از برکت وجود او شفا یافته‌ام، تعهد می‌کنم که سلام و دعای همهٔ زائران را به حضرت حسین (ع) برسانم.»
ali__2003
- آری، فطرس. او یکی از فرشتگان خداوند است که در انجام مأموریت خود و اجرای فرمان خداوند کوتاهی کرده است. به‌همین‌جهت بالهایش شکسته است و او را به جزیره‌ای دورافتاده افکنده‌اند. فطرس صدها سال به نیایش خداوند پرداخته است؛ ولی به‌دلیل نافرمانی، سخت در عذاب است. یک روز، فطرس در همان جزیره، چشمش به جبرئیل می‌افتد که همراه هزار فرشته، به‌سوی زمین فرود می‌آید. می‌پرسد: «برادرم جبرئیل! عازم کجا هستی؟» و پاسخ می‌شنود: «نزد پیامبر اسلام (ص) می‌رویم تا از جانب خداوند و از سوی خویش، میلاد نوه‌اش، حضرت حسین (ع)، را به ایشان شادباش بگوییم.»
ali__2003
...همانا که من از روی کبر و غرور و سرمستی و به‌انگیزهٔ فساد و ستم، بیرون نیامده و به‌پا نخواسته‌ام؛ بلکه هدفم از این قیام، سروسامان‌بخشیدن به اوضاع پریشان امت جدّم رسول‌خدا (ص) است. می‌خواهم بر امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر تأکید کرده و بدان عمل کنم. اراده کرده‌ام که به سیرهٔ جدّم و روش پدرم رفتار کنم. بر این اساس هرکه مرا به قبولِ حق پذیرا شد، خداوند به‌حق شایسته‌تر است و هرکه اقدام مرا مردود دانست، صبوری پیشه می‌سازم تا خداوند خود، میان من و این جماعت به داوری بنشینید. بی‌گمان، او برترین حکم‌کنندگان است.
ali__2003
بنا به فرمایش امام‌باقر (ع)، هنگامی‌که آن مصیبتهای ناگوار بر حسین (ع) وارد آمد، بر پیکر مبارکش جای سیصدوبیست‌واندی ضربهٔ نیزه و تیر و شمشیر، یافت می‌شد. همچنین روایت شده است که تمامی این زخمها از روبه‌رو به آن حضرت وارد آمده است؛ زیرا امام‌حسین (ع) هرگز پشت به دشمن نمی‌کرد.
ali__2003
حسین‌بن‌علی (ع) به یاران دستور می‌دهد آمادهٔ بازگشت به‌سوی حجاز شوند. حر پیش می‌آید و نمی‌گذارد! امام با ناراحتی خطاب به حر می‌گوید: - مادرت به عزایت بنشیند! از جان ما چه می‌خواهی؟ حُر که به‌شدت عصبانی شده است، پاسخ می‌دهد: - اگر جز تو یا حسین، شخص دیگری نام مادرم را بر زبان می‌آورد، پاسخش را همان‌گونه می‌دادم؛ اما چه کنم که در حق مادر تو، جز با تواضع و احترام، نمی‌توان سخنی بر لب آورد.
ali__2003
رسول خدا (ص) می‌فرمودند: «از هرکسی به‌اندازهٔ شناخت و دانایی‌اش چیزی خواسته می‌شود.»
کاربر ۲۴۰۱۰۰۳
«چه کسی به‌پای من می‌رسد، حال آن‌که من آزادشدهٔ امام‌حسین (ع) و مادرش فاطمه (س) و جدّش حضرت محمد (ص) هستم.»
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
سوگند به آن‌که جانم در دست اوست که حسین در بهشت است و دوستان او نیز بهشتی‌اند!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
جبرئیل در گاهواره با من سخن گفته و اسرافیل به دیدار من شتافته است.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸

حجم

۳۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۳۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۸,۵۰۰
۲,۵۵۰
۷۰%
تومان