کتاب واپسین نگاه
معرفی کتاب واپسین نگاه
کتاب واپسین نگاه نوشته راس مک دونالد است که با ترجمه پرویز نصیری منتشر شده است. این کتاب یک داستان پلیسی جنایی است.دبیات جنایی نوعی راوی سرخوسیاه رویدادهایی خونین از ژرفای دهلیزهای تاریک افکار شیطانی است که برای واکاوی آنها باید دلایل تربیتی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی یک جامعه را تحلیل کرد.
ادبیات راستین جنایی نه تنها مروج خشونت و جنایت نیست که به کنکاش در ریشههای این دو پرداخته و سعی دارد تا با بررسی علل در قالب جذاب داستانی خوانندگان خود را به انسانهایی صبورتر و عاقلتر در مقابله با رویدادها تبدیل کند. این کتاب با داستانی جذاب و پرکشش و معمایی خواننده را با خودش همراه میکند.
خواندن کتاب واپسین نگاه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات معمایی و پلیسی جنایی پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب واپسین نگاه
«فکر میکنم بله. روکش طلا داشت و خیلی زیبا بود. در فلورانس ساخته شده در دوران رنسانس.» روی کلمه رنسانس تپق زد اما بالاخره درست ادا کرد: «روی درش عکس دو تا عاشق بود.»
«بیمه شده بود؟»
سرش را تکان داد و پایش را روی هم انداخت: «لازم نبود. ما هیچوقت اونو از گاوصندوق بیرون نمیآوردیم. هرگز به ذهنمون هم خطور نمیکرد که بشه به اون گاوصندوق دستبرد زد.»
از او خواستم گاوصندوق را نشانم دهد. خانم چالمرز نقاشی ابتدایی سرخپوستها و اسپانیاییها را پایین کشید. پشت تابلو درِ بزرگ گاوصندوق ظاهر شد که عمیقاً در دیوار جاسازی شده بود. رمز را چند بار چرخاند و آن را باز کرد از بالای شانهاش نگاه کردم. گاوصندوق به اندازه یک توپ به قطر چهل سانتیمتر و خالی بود.
«جواهرتون کجاست خانم چالمرز؟»
«جواهر زیادی ندارم، هیچوقت به این چیزها علاقه نداشتم. اون چیزی رو که دارم توی اتاقم در یه صندوق نگهداری میکنم. من صندوق رو با خودم بردم پالم اسپرینگ. زمانی که جعبه طلا را دزدیدن ما اونجا بودیم.»
«چه مدت از این دزدی میگذره؟»
«بذار ببینم، امروز سهشنبه است من پنجشنبهشب اونو اینجا گذاشتم. فرداش رفتیم صحرا. باید بعد از رفتن ما دزدیده شده باشه، یعنی چهار روز، یا کمتر
حجم
۲۱۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۵۴ صفحه
حجم
۲۱۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۵۴ صفحه
نظرات کاربران
خیلی کتاب زیبایی بود تا آخرین سطر شور و هیجان داشت