دانلود و خرید کتاب وضع بشر هانا آرنت ترجمه مسعود علیا

معرفی کتاب وضع بشر

کتاب وضع بشر نوشتهٔ هانا آرنت و ترجمهٔ مسعود علیا است. نشر ققنوس این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر به دفاع از شرایط ایدئال کلاسیک کارکردن، شهروندی و اقدامات سیاسی در برابر آنچه که وسواسی تحقیرآمیز برای رفاه صرف می‌دانند، پرداخته است. گفته شده است که این کتاب نیز مانند بسیاری از آثار هانا آرنت متأثر از دیدگاه‌های فلسفی «مارتین هایدگر» است.

درباره کتاب وضع بشر

کتاب وضع بشر در سال ۱۹۷۴ نوشته شده است. هانا آرنت در این اثر مشهور خود روایتی متفکرانه و تفکربرانگیز دربارهٔ وضع بشر را ارائه کرده است. آنچه در این کتاب وجود دارد فلسفهٔ سیاسی نیست؛ در حقیقت بخش زیادی از کتاب [ظاهراً] اصلاً به سیاست مربوط نمی‌شود. تحلیل‌های مفصل نویسنده دربارهٔ زحمت و کار و لوازم و پیامدهای علم مدرن و رشد اقتصادی، به جای خود سیاست با زمینه و محیط آن سروکار دارند. حتی بحثی که دربارهٔ عمل می‌آید، تنها تا حدودی به اَعمال مشخصاً سیاسی مربوط می‌شود. خود آرنت اندکی پس از انتشار وضع بشر، این کتاب را «نوعی مدخل» بر اثر منظومه‌وارتری در باب نظریهٔ سیاسی خواند که طرح آن را ریخته بود (اما هرگز تکمیل نشد). او شرح داد که چون «فعالیت سیاسیِ محوری عمل است»، لازم شده بود که ابتدا مشقی مقدماتی در ایضاح و روشن‌سازی صورت بگیرد «برای جداسازیِ مفهومیِ عمل از سایر فعالیت‌های بشری که معمولاً با آن‌ها خلط می‌شود، نظیر زحمت و کار.»

مشخص‌ترین اصل نظام‌بخش این کتاب در تحلیل پدیدارشناسانهٔ آن دربارهٔ ۳ شکل فعالیت است که در بنیاد وضع بشر جای دارند: «زحمت» که متناظر است با حیات زیستی (یا بیولوژیک) انسان از آن حیث که نوعی حیوان است؛ «کار» که تناظر دارد با جهان مصنوع اشیایی که آدمیان بر روی زمین می‌سازند و «عمل» که متناظر با تکثر ما در مقام افرادی متمایز از یکدیگر است. هانا آرنت استدلال می‌کند که این تمایزها در سنت فکری‌ای که اولویت‌های فلسفی و دینی به آن شکل بخشیده‌اند، نادیده گرفته شده است. بااین‌حال، آنچه در کتاب او هست بسیار بیشتر از این تحلیل پدیدارشناسانه و حتی بیش از نقد آرنت بر سوءتفسیر فلسفهٔ سیاسی سنتی از فعالیت بشر است.

کتاب وضع بشر حاصل درسگفتارهای «بنیاد چارلز آر. والگرین» است که هانا آرنت در آوریل ۱۹۵۶ در دانشگاه شیکاگو ایراد کرد. خود این درسگفتارها برآمده از طرح بسیار بزرگ‌تری در باب «عناصر تمامیت‌خواهانه در مارکسیسم» بود. آرنت این طرح را پس از اتمام نگارش «سرچشمه‌های تمامیت‌خواهی» آغاز کرده بود که حاوی مطالب بسیاری دربارهٔ سوابق یهودستیزی و نژادپرستی نازی است، اما مطلبی دربارهٔ زمینهٔ مارکسیستی روایت مرگبار استالین از پیکار طبقاتی در بر ندارد.

خواندن کتاب وضع بشر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران فلسفه و علوم سیاسی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره هانا آرنت

هانا آرنت با نام کامل «یوهانا کوهن آرنت» در ۱۴ اکتبر ۱۹۰۶ در هانوفر آلمان و در خانواده‌ای روسی‌تبار، یهودی و سکولار به دنیا آمد. او که در هانوفر و کونیگسبرگ روسیه بزرگ شد، در کودکی به‌دلیل یهودی‌بودن از مدرسه اخراج شد؛ با‌این‌حال تحصیلات سطح بالاتر خود را با موفقیت پشت سر گذاشت. هانا آرنت در آغاز سال ۱۹۲۴ در دانشگاه‌های ماربورگ، دانشگاه آلبرت لودویگ فریبورگ و دانشگاه هایدلبرگ به تحصیل در رشتهٔ فلسفه پرداخت و دکتری رشتهٔ فلسفه را در سال ۱۹۲۸ و با تز «مفهوم عشق در سنت آگوستین» از دانشگاه هایدلبرگ دریافت کرد.

این اندیشمند آلمانی طی سال‌های تحصیلش با اساتید و فلاسفهٔ بزرگی از جمله «مارتین هایدگر»، «کارل یاسپرز»، «رودولف بولتمان» و «ادموند هوسلر» تبادل فکری می‌کرد. او در سال ۱۹۲۵ با مارتین هایدگر وارد یک رابطهٔ احساسی شد. اگرچه بخش عاطفی این رابطه در همان سال به اتمام رسید، بااین‌حال ارتباط آرنت با هایدگر به‌نوعی تا پایان عمر آرنت ادامه یافت و تأثیر بسیاری بر زندگی او گذاشت.

آرنت در سال ۱۹۳۳، با به‌قدرت‌رسیدن هیتلر، پیوستن هایدگر به حزب نازی و شروع فعالیت‌های او به‌عنوان رئیس فرایبورگ، به‌دلیل جمع‌آوری شواهدی مبنی بر تبلیغات یهودستیزانهٔ نازی‌ها در کتابخانهٔ دولتی پروس توسط گشتاپو دستگیر و بازجویی شد. پس از سپری‌کردن مدتی کوتاه در زندان، آرنت بازجوی خود را فریب داد و به پاریس مهاجرت کرد. او در فرانسه به سایر یهودیان تبعیدی پیوست و در سازمان‌های پناهندگان یهودی مشغول به کار شد. این سازمان‌ها مهاجرت به فلسطین را تشویق و همچنین به افرادی که در تبعید می‌زیستند، کمک‌ می‌کردند. پس در سال ۱۹۴۱، او بار دیگر به‌عنوان یک فراری از فرانسهٔ تحت‌اشغال نازی‌ها به ایالات‌متحده مهاجرت کرد و به‌همراه همسرش «هاینریش بلوچر» ساکن این کشور شد.

آرنت در نیویورک به‌عنوان مدیر تحقیقاتی کنفرانس ارتباطات یهودیان (۴۶ - ۱۹۴۴)، سرپرست ویراستاری انتشارات شوک آلمان (۴۸ - ۱۹۴۶) و همچنین مؤسسه‌ٔ تجدید فرهنگ یهودی (۵۲ - ۱۹۴۹) که به‌دنبال جمع‌آوری نوشته‌های یهودیان و جلوگیری از نابودی آن‌ها توسط نازی‌ها بود، مشغول به کار شد و از سال ۱۹۶۳ تا ۱۹۶۷ در دانشگاه شیکاگو و پس از آن در مدرسهٔ جدید تحقیقات اجتماعی در نیویورک مشغول به تدریس شد.

شهرت هانا آرنت به عنوان یک متفکر سیاسی بزرگ، به وسیلهٔ کتاب «ریشه‌های تمامیت‌خواهی» (۱۹۵۱) تثبیت شد که در آن به موضوعات دیگری از جمله یهودی‌ستیزی، امپریالیسم و نژادپرستی پرداخته شده بود.

کتاب وضع بشر (۱۹۵۸) از دیگر نوشته‌های مشهور آرنت است که در آن نگاهی گسترده و سیستماتیک به آن‌چه که خود زندگی فعال می‌نامید، داشته است.

آرنت در اثر بسیار بحث‌برانگیز «آیشمن در اورشلیم» (۱۹۶۳) که بر اساس گزارش او از محاکمهٔ «آدولف آیشمن» نازی در سال ۱۹۶۱ بود، جنایات آیشمن را نه ناشی از شخصیتی شرور و فاسد، بلکه ناشی از بی‌فکری محض خواند. او آیشمن را یک بوروکرات بلندپرواز می‌دانست که نمی‌توانست در مورد عظمت اقدامات خود تفکر کند. آرنت نقش آیشمن در کشتار دسته‌جمعی یهودیان را ابتذالی هولناک و ناگنجودنی در کلمات و افکار دانست؛ ابتذالی که در آن زمان در سراسر اروپا نیز گسترش یافته بود.

از دیگر آثار مهم این متفکر و نویسنده می‌توان به فهرست زیر اشاره کرد:

میان گذشته و آینده (۱۹۶۱)، درباره‌ٔ انقلاب (۱۹۶۳)، مردان در زمان‌های تاریک (۱۹۶۸)، خشونت (۱۹۷۰) و بحران‌های جمهوری (۱۹۷۲). کتاب مسئولیت و قضاوت (۲۰۰۳) نیز مجموعه‌ای از مقالات و سخنرانی‌های آرنت در باب موضوعات اخلاقی مربوط به سال‌های پس از چاپ کتاب «آیشمن در اورشلیم» است.

هانا آرنت سرانجام پس از یک زندگی پرفرازونشیب، در سال ۱۹۷۵ و درحالی‌که مشغول کار بر روی کتاب «حیات ذهن» بود، بر اثر سکتهٔ قلبی در خانهٔ خود در منهتن درگذشت.

درباره مسعود علیا

مسعود علیا در سال ۱۳۵۴ به دنیا آمده است. او مترجم و پژوهشگر ایرانی حوزهٔ فلسفه و نیز استادیار گروه فلسفهٔ هنر در «دانشگاه هنر تهران» است. کتاب «جنبش پدیدارشناسی» با ترجمهٔ او برندهٔ جایزه‌ٔ کتاب سال شد. او دورهٔ کارشناسی زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه تهران و دورهٔ کارشناسی‌ارشد فلسفه را در دانشگاه شهید بهشتی گذراند.

از میان موضوعاتی که مسعود علیا برای پژوهش‌های خود به‌سراغ آن‌ها رفته است می‌توان به گستره راز و تقلیل آن به مسئله در فلسفهٔ گابریل مارسل و نیز موضوع اصالت تجربه و دگرگونی در منابع مابعدالطبیعه در فلسفه گابریل مارسل اشاره کرد.

 او در تیرماه ۱۳۸۷ دورهٔ دکتری فلسفه را با نگارش رساله‌ای تحت‌عنوان «شرط امکان اخلاق در اندیشه‌ٔ لویناس» به راهنمایی عبدالکریم رشیدیان در «مؤسسه حکمت و فلسفه» به پایان برد.

بخشی از ترجمه‌های مسعود علیا عبارت‌اند از:

«هنر به منزله تجربه» نوشتهٔ جان دیویی، «وضع بشر» نوشتهٔ هانا آرنت، «آشنایی با هگل» نوشتهٔ پل استراترن، «الفبای فلسفه» نوشتهٔ نایجل واربرتون، «اگزیستانسیالیسم و اخلاق» نوشتهٔ مری وارنوک، «هرمنوتیک فلسفی و نظریه ادبی» نوشتهٔ جوئل واینسهایمر، «مسیح و اساطیر» نوشتهٔ رودلف کارل بولتمان، «دیباچه‌ای بر فلسفه قرون وسطی» نوشتهٔ فردریک چارلز کاپلستون.

بخشی از تألیفات مسعود علیا عبارت‌اند از:

فرهنگ توصیفی فلسفه اخلاق، کشف دیگری همراه با لویناس، عطار، سهروردی، فرزانگان خاک.

بخش‌هایی از کتاب وضع بشر

«کار دست‌هایمان، به تمایز از زحمت بدنمان ــ انسان سازنده (homo faber) ای که می‌سازد و به معنای تحت‌اللفظی کلمه faber «روی[ چیزی ]کار می‌کند» به تمایز از حیوان زحمتکش (animal laborans) که زحمت می‌کشد و «در می‌آمیزد» ــ مجموعه متنوع بی‌کم و کاست و بی‌کران اشیایی را می‌سازد که سرجمع آن‌ها صناعت بشری را تشکیل می‌دهد. این اشیا عمدتا، ولی نه منحصرا، اشیایی هستند که مورد استفاده قرار می‌گیرند و دوامی را که لاک برای استقرار مالکیت لازم می‌شمرد و «ارزشی» را که آدام اسمیت برای بازار مبادله ضروری می‌دانست دارا هستند و گواه مولد بودن[ یا کیفیت مولد ]اند که، به اعتقاد مارکس، ملاک و میزان طبیعت بشر است. استفاده خاص آن‌ها موجب نمی‌شود که از بین بروند؛ این اشیا صناعت بشری را از ثبات و استحکامی برخوردار می‌کنند که بدون آن این صناعت نمی‌توانست تکیه‌گاهی داشته باشد تا موجود بی‌ثبات و میرایی را که انسان باشد در خود منزل دهد.

ثباتِ صناعتِ بشری مطلق نیست؛ استفاده‌ای که از آن می‌کنیم، گرچه آن را به مصرف نمی‌رسانیم، شیره[ مصنوعات ]این صناعت را تا ته می‌مکد. روند زندگی، که در کل هستی ما جاری است، به آن نیز هجوم می‌برد، و اگر از اشیای جهان استفاده نکنیم، آن‌ها نیز سرانجام می‌پژمرند و به درون روند طبیعی فراگیری بازمی‌گردند که از آن بیرون کشیده شده‌اند و آن‌ها را در برابر آن برپا داشته‌اند. صندلی اگر به حال خود گذاشته یا از جهان بشری بیرون انداخته شود، بار دیگر چوب می‌شود، و چوب می‌پوسد و به خاکی بازمی‌گردد که درخت از بطن آن سر برآورده بود پیش از آن‌که بریده شود تا به صورت ماده‌ای درآید که روی آن کار کنند و با آن چیزی بسازند. با این حال، اگرچه ممکن است این پایانِ محتومِ یکایک اشیا در جهان باشد و نشانه این‌که محصولاتِ سازنده‌ای فانی هستند، اما تردیدی نیست که سرنوشت نهایی خود صناعت بشری چنین چیزی نیست، صناعتی که در آن هر شیئی پیوسته ممکن است با تغییر نسل‌هایی که می‌آیند و ساکن جهانِ ساخته انسان می‌شوند و می‌روند، جای خود را به شیئی دیگر دهد. از این گذشته، اگرچه استفاده به ناگزیر شیره این اشیا را تا ته می‌مکد، این اتمام به همان صورتی سرنوشت آن‌ها نیست که نابودی پایان ذاتیِ همه چیزهایی است که به مصرف می‌رسند. چیزی که استفاده آن را می‌فرساید دوام است.»

معرفی نویسنده
عکس هانا آرنت
هانا آرنت
آمریکایی | تولد ۱۹۰۶ - درگذشت ۱۹۷۵

آرنت با نام کامل یوهانا کوهن آرنت، در ۱۴ اکتبر ۱۹۰۶ در هانوفر آلمان، در خانواده‌ای روسی‌تبار، یهودی و سکولار به دنیا آمد و در هانوفر و کونیگسبرگ روسیه بزرگ شد. او در کودکی به دلیل یهودی بودن از مدرسه اخراج شد، با این حال تحصیلات سطح بالاتر خود را با موفقیت پشت سر گذاشت. آرنت در آغاز سال ۱۹۲۴ در دانشگاه‌های ماربورگ، دانشگاه آلبرت لودویگ فریبورگ و دانشگاه هایدلبرگ به تحصیل در رشته‌ی فلسفه پرداخت و دکتری رشته‌ی فلسفه را در سال ۱۹۲۸ و با تز مفهوم عشق در سنت آگوستین از دانشگاه هایدلبرگ دریافت کرد.

Hemmat
۱۳۹۵/۰۲/۰۲

خانم ( آرنت ) در ایران شخصیت شناخته شده ای است. او با کتاب ( انقلاب ) در ایران پایش به دانشکده های علوم اجتماعی کشیده شد.اما بعدها نشان داد که علاقه به او و

- بیشتر
Fatemeh.Idealistic
۱۳۹۵/۱۱/۱۹

هانا آرنت فیلسوف و متفکر آلمانی تبار در سال 1906 در هانوفر آلمان متولد شد و در سال 1975 درگذشت. پاتریشیا آلتنبرند در کتاب فلسفه های هانا آرنت که نوشته خودش است میگوید: گویی پایداری جهان در دوام هنر به شفافیت می

- بیشتر
minoo
۱۳۹۹/۰۷/۲۷

چه خبرتونهههه ؟ چهههه خبرتونهههه ؟ حتی نصف قیمت چاپیشم نیس

Mash
۱۳۹۸/۰۹/۰۳

شاهکار

جستجوگر
۱۴۰۱/۰۷/۰۲

این کتاب محور نگاه آرنت به جهان بشریت است. وضع بشر از زمین که در دهه پنجاه میلادی همزمان با نوشتن کتاب، اولین ماهواره به فضا پرتاب شده بود و موقعیت نگریستن به زمین، خاستگاه انسان، از زاویه ایی دیگر فراهم

- بیشتر
m.a.m
۱۳۹۴/۱۱/۲۱

ممنون طاقچه این کتاب واقعا عالیه

Han
۱۳۹۸/۰۹/۰۳

ممنون از ترجمه عالی دکترعلیا. لطفا باتخفیف قراربدهید.

الناز باقرزادگان
۱۴۰۳/۰۷/۲۳

من صوتی رو گوش دادم. گوینده خیلی خوب نبود.راوی های دیگه بهترمیتونستن بخونن کتاب خیلی خیلی سختیه و من خودم شخصا خیلی متوجه نشدم بنظدم باید دولار خوند ولی جملهدی پایانی کتاب شاهکار کتابه

mehraneh
۱۳۹۴/۱۱/۲۳

خوب بود دستتون درد نکنه

بیات
۱۳۹۸/۰۹/۰۳

بییییی نظییییر

به تعبیر سیاسی، اگر مردن همان «بیرون شدن از جمع انسان‌ها» باشد، تجربه آنچه ابدی است نوعی مرگ است، و یگانه چیزی که آن را از مرگ واقعی متمایز می‌کند این است که چنین مرگی قطعی و نهایی نیست زیرا هیچ موجود زنده‌ای نمی‌تواند دیرزمانی آن را تاب آورد.
رضا عابدیان
تنها چیزی که می‌تواند ما را قادر سازد واقعیت را از هر طرف ببینیم و حس مشترکی پیدا کنیم این تجربه است که جهان بشری مشترکی را با دیگران شریکیم ــ دیگرانی که از منظرهای متفاوت به آن می‌نگرند. بدون آن هر یک از ما به جانب تجربه شخصی خودمان واپس رانده می‌شویم که در آن تنها احساسات، خواست‌ها و امیالمان واقعیت دارند.
Mahla R
از زمان ارسطو، تمایز میان قرار و بی‌قراری، میان کناره جستنِ تقریبا مشتاقانه از تحرک فیزیکی خارجی و هر نوع فعالیت، حساس‌تر و سرنوشت‌سازتر از تمایز میان شیوه سیاسی و شیوه نظری زندگی بوده است، زیرا در نهایت می‌توان آن را درون هر سه شیوه زندگی پیدا کرد. این تمایز همانند تمایزِ میان جنگ و صلح است: همچنان که جنگ به خاطر صلح درمی‌گیرد، هر نوع فعالیتی، حتی روندهای تفکر محض، نیز باید به قرار و آرامش مطلق نظرورزی منتهی شود. (۱۱) هر گونه حرکتی، حرکات بدن و نفسْ افزون بر حرکات سخن و تعقل، باید پیش ِ روی حقیقت متوقف شود.
رضا عابدیان
همه فعالیت‌های بشری مشروط به این واقعیتند که انسان‌ها با هم به سر می‌برند، اما تنها عمل است که خارج از جامعه انسان‌ها حتی قابل تصور هم نیست. فعالیت زحمت مستلزم حضور دیگران نیست، گو این‌که موجود زحمتکشی که در انزوای کامل به سر می‌برد نه انسان بلکه animal laborans[ حیوان زحمتکش ]به حقیقی‌ترین معنای کلمه است. کسی که کار و تولید می‌کند و جهانی را می‌سازد که تنها مسکون خودِ اوست همچنان سازنده است اما ]homo faber انسان سازنده یا ابزارساز ]نیست: او کیفیتِ اختصاصا بشری‌اش را از کف داده و به بیان دقیق‌تر نوعی خداست ــ البته نه خدای خالق، بلکه صانعی الهی آن‌چنان که افلاطون در یکی از اسطوره‌هایش او را توصیف کرده است. تنها عملْ امتیاز انحصاری انسان است؛ نه حیوان و نه خدا هیچ کدام توانایی عمل ندارند، (۱) و تنها عمل است که به تمامی در گرو حضور پیوسته دیگران است.
رضا عابدیان
آرنت مؤکدا انکار می‌کرد که نقش او در مقام متفکری سیاسی این است که طرحی کلی برای آینده پیشنهاد کند یا به کسی بگوید که چه باید کند. او با رد عنوان «فیلسوف سیاسی»، استدلال می‌کرد که خطای همه فیلسوفان سیاسی از افلاطون به این طرف غافل شدن از وضع و حال و شرط اساسی سیاست بوده است: این‌که سیاست در میان انسان‌های متکثر جریان دارد که هر کدام می‌توانند عمل کنند و جریان تازه‌ای به راه اندازند
Mahla R
در حقیقت، مشخص‌ترین اصلِ نظام‌بخش کتاب در تحلیل پدیدارشناسانه آن در باره سه شکلِ فعالیت است که در بنیادِ وضع بشر جای دارند: زحمت، که متناظر است با حیات زیستی[ یا بیولوژیک ]انسان از آن حیث که نوعی حیوان است؛ کار، که تناظر دارد با جهان مصنوع اشیایی که آدمیان بر روی زمین می‌سازند؛ و عمل، که متناظر با تکثر ما در مقام افرادی متمایز از یکدیگر است.
ahmad fazeli

حجم

۶۳۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۴۹۰ صفحه

حجم

۶۳۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۴۹۰ صفحه

قیمت:
۱۴۵,۰۰۰
تومان