کتاب دانشجویان کهکشان نیو؛ جلد اول
معرفی کتاب دانشجویان کهکشان نیو؛ جلد اول
دانشجویان کهکشان نیو یک رمان دوجلدی علمی- تخیلی نوشته آتوسا حسینی است که بیشتر موضوع کتاب حول محور دختری به نام آنیتا و گروهی از دانشجویان دانشگاه اسکای کهکشان نیو می چرخد. کتاب حاضر جلد اول رمان دانشجویان کهکشان نیو است.
درباره کتاب دانشجویان کهکشان نیو
حدود ۲۹۹ سال است که انسانهای زمین تحت سلطه موجودات فضایی به نام سارسارها قرار دارند. این موجودات با میکرو تراشهای که روی پیشانی انسانها میگذارند، آنها را بهطور کامل کنترل میکنند. آنیتا دختری ۱۸ ساله اهل زمین است که در روز انتخاب (روزی که هم میکرو تراشه کنترلکننده گذاشته میشود و همشغلی برای فرد انتخاب میشود) توسط انسانهای آزاد ربوده میشود. این انسانها بعد از حمله سارسارها به سیارهای در کهکشانی دیگر سفرکرده و در منظومهی بست زندگی میکنند. آنیتا به آنجا برده می شود و ....
جلد اول کتاب دستگاه زمان نام دارد و بیشتر در مورد آنیتا و دوستانش در دانشگاه اسکای کهکشان نیو است و نحوه تدریس استادان و حوادث و اتفاقاتی که با آن دست به گریبان میشوند ...
خواندن کتاب دانشجویان کهکشان نیو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به تمام کسانی که به کتابهای تخیلی و مهیج علاقه دارند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب دانشجویان کهکشان نیو
در زمین رنگ همهجا خاکستری و نقرهای بود و خانهها همه یکشکل و یک اندازه و یکرنگ بودند. مغازهها شکلهایی مانند هم داشتند و فقط با خواندن تابلوهایشان میشد فهمید که هرکدام چه میفروشند. انواع و اقسام کامپیوترهای مختلف، السیدیهای بزرگی تبلیغاتی در خیابانها وجود داشت و سفینههایی که دائم دررفت و آمد بودند ...
آنیتا با تعجّب گفت:"اینجا چقدر با «زمین» تفاوت دارد!"
اریک گفت:"البتّه اصلاً قابلمقایسه نیست. بیا بازار خرید را به تو نشان دهیم."
سپس همگی به سمت پاساژی رفتند که تابلویی با عنوان «هرچه شما میخواهید» داشت. این پاساژ چندطبقه بود که مطابق با اسمش همهچیز در آن پیدا میشد، واقعاً جالب بود! از لباس و پوشاک و خوراکی گرفته تا لوازمالتحریر، اسباببازی، وسایل خانه و ...
آنیتا یادش آمد هیچ پولی ندارد. با افسوس گفت:"ولی متأسفانه من پولی ندارم."
آیدا، آرمیتا و اریک به خنده افتادند.
آرمیتا گفت:" نگران نباش. در اینجا هر چیز که بخواهی، مجّانی و بدون پول به دست میآوری."
آنیتا با تعجّب بچهها را نگاه کرد و گفت:"یعنی اینجا هر چیز که بخواهیم، میتوانیم انتخاب کنیم؟ ولی این وسایل از کجا آورده میشوند؟ فروشندهها چطور زندگی میکنند؟"
آیدا گفت:"آنیتا تو خیلی عجله داری! پس فکر کردی ما برای چه روزی چند ساعت را به تحقیق و مطالعه میگذرانیم. نگران نباش. جواب سؤالهایت را میفهمی. بیا فعلاً باهم به کافیشاپ برویم و چیزی بخوریم."
سپس آنیتا را به سمت در کافیشاپ که در همان طبقه اوّل قرار داشت راهنمایی کرد. آنجا دور یک میز نشستند.
حجم
۲۷۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۴۸ صفحه
حجم
۲۷۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۴۸ صفحه
نظرات کاربران
عالی بود یعنی میشه گفت بی نظیره و حرف نداره حتما توصیه میکنم بخونیدش جلد دومشم دارم و خوندم اونم بسیار عالیه 👍
حیلی کتاب جذابیه اگه کتاب های تخیلی دوست دارید من که خیلی دوست دارم تا اینجایی که خوندنم. :)
با توجه به نحوه نگارش و موضوع مورد بحث و جهت رده سنی نوجوان و جوان یکی از بهترین کتاب های علمی تخیلی می باشد
یکی از قشنگترینای این ژانر😍
تا صفحهٔ بیست و هشت تونستم بخونم. روندش خیلی سریعه. تو همین بیست صفحه، کلی فضا و مکان معرفی میشه، اما از همهشون سرسری رد میشه که باعث شد من خواننده نتونم خوب تصورشون کنم و باهاش ارتباط برقرار کنم.
از اون کتابایی که وقتی دستت بگیری دلت نمیاد ولش کنی...
بسیار حوصله سر بر و تکراری