کتاب جادوی درون

کتاب جادوی درون نوشته اورسولا کی لگویین است. این کتاب که با ترجمه علی جعفری منتشر شده است یک داستان پرهیجان از زندگی قبایلی در سرزمین شمال است که هرکدام قدرت‌های جادویی و ترسناکی دارند و می‌توانند کارهای خطرناکی کنند.

درباره کتاب جادوی درون

زندگی در منطقه‌ شمال با خشونت و جنگ جریان دارد، قبایل به هم حمله می‌کنند و با قدرت‌های عجیبشان همدیگر را از بین می‌برند، در این میان اورک نمی‌تواند قدرت‌هایش را کنترل کند و به همین دلیل چشم‌هایش را می‌بینند تا در مسیر زندگی به اطرافیان و عزیزانش آسیبی نرساند،‌ او با دوستش گری همراه می‌شود تا مسیری سخت را طی کنند. در این سرزمین هرکس توانایی منحصر به فرد و خاصی دارد از جابه‌جایی زمین تا آتش‌های بزرگ برپا کردن در یک چشم به زدن. اما اورک توانایی خطرناکی دارد او می‌تواند با نگاه اطرافیانش را از بین ببرد ام او چه مسیری را در پیش خواهد داشت؟ کتاب جادوی درون شما را با او و توانایی‌هایش همراه می‌کند. 

خواندن کتاب جادوی درون را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستان‌های فانتزی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره اورسولا کی لگویین

 اورسولا کی لگویین متولد ۲۱ اکتبر ۱۹۲۹ است وو در سال ۲۰۱۸ در سن ۸۸ سالگی فوت کرد. لگویین در بركلی، كالیفرنیا، متولد شد مادرش نویسنده‌ای شناخته شده به نام  تئودورا كروبر و پدرش انسان‌شناس مشهوری به نام آلفرد لویی كروبر بود. 

لگویین پس از اخذ مدرک کارشناسی ارشد در زبان فرانسه، تحصیلات دکترا را آغاز کرد اما پس از ازدواج در سال ۱۹۵۳ با مورخ شارل لگویین، تحصیلاتش را رها کرد. او در اواخر دهه ۱۹۵۰ نوشتن را به صورت تمام وقت آغاز کرد و با کتاب جادوگر زمین خاکی ۱۹۶۸  و دست چپ تاریکی ۱۹۶۹  که توسط هارولد بلوم به عنوان شاهکارهای وی توصیف شده است، به موفقیت‌های مهم تجاری و ادبی دست یافت. لگویین بررای کتاب دست چپ تاریکی برنده هر دو جایزه هوگو و نبیولا شد. او اولین زنی شد که این کار را انجام داد.

نوشته‌های داستانی و معمایی لگویین بسیار تأثیرگذار بود و مورد توجه شدید منتقدان قرار گرفت. او افتخارات بی‌شماری از جمله هشت جایزه هوگو، شش نبیولا و بیست و دو جایزه لوکوس را دریافت کرد و در سال ۲۰۰۳ به عنوان دومین زن مفتخر به عنوان استاد بزرگ نویسندگان داستان‌های علمی و تخیلی آمریکا شناخته شد. كتابخانه كنگره آمریكا در سال ۲۰۰۰ او را به عنوان یک افسانه زنده نام‌گذاری كرد و در سال ۲۰۱۴، وی برنده مدال بنیاد ملی كتاب برای سهم برجسته در آثار آمریكایی شد.

لگویین بر بسیاری از نویسندگان دیگر از جمله دیوید میچل، نیل گیمن و آیین بنک تأثیرگذار بود. جان کلوت، منتقد مشهور پس از مرگ او در سال ۲۰۱۸، نوشت که لگویین نزدیک به نیم قرن بر داستان علمی آمریکا ریاست کرده بود.

بخشی از کتاب جادوی درون

اينجا وقتی من می‌ديدم كه داره زيادی حرف مي‌زنـه خـودم ايـن بار را به دوش می‌كشيدم و او را بـراي يـک مـدتی از پـدرم دور نگـه می‌داشتم، ولی فقط برای اينكه می‌دانستم كانوک خيلی حوصـله او را نداره، نه برای اينكه نگران باشم كه نكند از قدرتش بدون دليل منطقی استفاده كند، كانوک كلاً آدمی بود كه به امون يـا هـركس ديگـه‌ا‌ی كـم توجهی می‌كرد! از روزی كه مادرم مرد، ذهن او با غم و اندوه، و خشم و كينه پر شد. اين اندوه كه تمام وجودش را فـرا گرفتـه بـود، اشـتياق خاصی را در درونش برای گرفتن انتقام پديد آورده بود. «گری» كـه تـا مايل‌ها آن طرف‌تر جای همه‌ی آشيانه‌های عقاب‌ها و پرنده‌های ديگر را بلد بود، يک بار يک لاشخورِ پدر را ديده بود كه داشت بـه بچـه‌هـای زشتش كه توی يک لانه بالای كوه‌های ستونی بودنـد، پـس از ايـنكـه یک شكارچی مادرشان را كه برای هردو بچه شكار ميكرد كشـته بـود، فكر می‌كرد. خوب، پدر من هم به فكر فرو مـی‌رفـت و احسـاس نيـاز شديدی می‌كرد.