دانلود و خرید کتاب نبرد خدایان (جلد اول؛ فرستاده اهریمن) مرتضی رضایی
تصویر جلد کتاب نبرد خدایان (جلد اول؛ فرستاده اهریمن)

کتاب نبرد خدایان (جلد اول؛ فرستاده اهریمن)

نویسنده:مرتضی رضایی
انتشارات:نشر موج
امتیاز:
۳.۷از ۵۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب نبرد خدایان (جلد اول؛ فرستاده اهریمن)

کتاب نبرد خدایان کتابی تخیلی و فانتزی نوشته‌ی مرتضی رضایی نویسنده بااستعداد ایرانی است. او این کتاب را با ذهن خلاق و با قلمی شیوا و دل‌نشین برای نوجوانان نوشته است. دنیایی که «نبرد خدایان» در آن اتفاق می‌افتد، حکومت‌ها، آئین‌ها و مردمانی از نژادهای مختلفی دارد. این کتاب داستان سرزمینی است که درگیر جنگ داخلی و خارجی، خیانت و بسیاری سختی‌های دیگر است.

درباره کتاب نبرد خدایان

نبرد خدایان نوعی فانتزی حماسی است. دنیای این کتاب دنیایی خلاق و زاده‌ی ذهن نویسنده است. ماجرای کتاب از اوج خود شروع می‌شود؛ سرزمینی در حال گسیخته شدن که اعضای خاندان پادشاهی آن باهم مشکل دارند، در یک سمت این دعوا و جنجال فرخ همایون، شاهنشاه کیانی و در سمت دیگر آن آمیستریس، میهن‌بانوی این سرزمین و دخترعموی پادشاه است. آمیستریس بسیار دوست دارد که پسرعمویش سرنگون شود و بمیرد. در بحبوحه‌ی این دعواها که به خیانت و خونریزی‌های زیادی منجر می‌شود؛ لشکری بزرگ به فرماندهی موجودی عجیب و مهیب به این سرزمین حمله می‌کند. این موجود که خودش را «انگره سار» می‌نامد؛ در مسیر این سرزمین، بسیاری از حکومت‌های دیگر را نابود کرده و حکمرانان را مغلوب خودساخته است. انگره سار خودش را فرستاده‌ی اهریمن می‌داند که آمده تا فرمان خدایش را در جهان جاری سازد و با از میان برداشتن خدایان دیگر، مردم را مجبور کند که فقط خدای او را بپرستند.

روزهای سخت و پر استرسی در راه این سرزمین است. افسانه در حال تبدیل شدن به واقعیت هستند و اهریمن به این سرزمین نزدیک است. پدرام دوشین پیرجادوگر این سرزمین در برج خاموش به دنبال یافتن سرزمین‌های افسانه‌ای است که درهای دوزخ از آنجا باز شده‌اند. پسر او «سوشان» فکر می‌کند راه نابودی انگره سار را پیدا کرده است ولی رازی بزرگ در برابر چشمانشان پنهان مانده است. این جادوگر پیر سعی دارد تا فردی به نام هوشیدر را بشناسد، هوشیدر هزاران سال پیش بر فرستاده اهریمن پیروز شده و او را شکست داده است. در این میان دعوا و کشمکش شاهنشاه و میهن بانو ادامه دارد و زمینه‌ساز ناسازگاری‌ها و خیانتی بزرگ می‌شود. همه‌ی این مشکلات باعث شده‌اند تا رویدادهای ناگوار بسیاری در کتاب نبرد خدایان رخ می‌دهد و همه‌چیز در آستانۀ نابودی قرار گیرد تا وقتی که مردم شروع می‌کنند به پرسیدن سوال‌هایی مانند: آیا خدایان مرده‌اند؟ چرا کسی ما را یاری نمی‌کنند؟ این مردم که ناامید شده‌اند از خود و یکدیگر می‌پرسند چگونه می‌توان «فرستاده» را از میان برد؟ سوشان، قهرمان کتاب نبرد خدایان قبل از اینکه آخرین امیدها هم از بین برود، باید جواب این پرسش را پیدا کند.

نبرد خدایان یک مجموعه سه جلدی است: جلد اول این کتاب فرستاده اهریمن، جلد دوم آن بامداد تاریک و جلد سوم آن مرگ خدایان نام دارد. این مجموعه در دنباله هم نوشته شده‌اند و برای درک بهتر هر کتاب از این مجموعه بهتر است همه‌ی آن‌ها را باهم بخوانیم.

چرا باید کتاب نبرد خدایان را مطالعه کنیم؟

این کتاب در دسته رمان های فانتزی و تخیلی است که ذهن کودکان و نوجوانان را مشغول می‌کند و قدرت تخیل و تجسم آن‌ها را بهتر می‌کند. این مجموعه سه جلدی از مجموعه‌های موفق در حوزه‌ی کتاب‌های تخیلی برای نوجوانان از یک نویسنده ایرانی است. مرتضی رضایی این کتاب را به سبکی نوشته است که با خواندن آن می‌توانیم خودمان را در آن سرزمین و وسط جنگ احساس کنیم.

کتاب نبرد خدایان برای نوجوانان و جوانان نوشته شده و معمولا در دوران نوجوانی علاقه به خواندن این سبک کتاب‌ها در نوجوانان زیاد می‌شود اما اگر شما جزو بزرگسالی هستید که فارغ از سنتان به خواندن رمان‌های فانتزی ایرانی علاقه دارید این اثر از مرتضی رضایی می‌تواند برای شما سرگرم‌کننده باشد.

فهرست کتاب نبرد خدایان

کتاب نبرد خدایان دارای سی و دو فصل است.

تکه هایی از کتاب نبرد خدایان

کوه بلندی بود. هزاران درخت، چنان سبزش کرده بودند که چون زمردی بر پهنه زرین دشت میمانست. تاج سنگی کوه بر فرازش، آن را شاه کوهستان‌ها می‌نمایاند، بر دامان کوه شهری گسترده شده بود. همچون کمان، از سوی راست کوه تا سوی چپ آن می‌رسید. دیواره گرد شهر، مرز میان شهر و دشت بود. شهر، زیبا و شاهانه می‌نمود.

در میانه کوه، جایی در سوی راست، بسیار بالاتر از شهر، برجی ساخته بودند. برج نیز بلند و استوار بود. از فراز برج همه شهر دیده می‌شد. آن را سراسر از سنگ سپید برکشیده بودند. راه باریکی آن را به شهر پیوند می‌داد. در آن بامداد زیبای بهاری، همه‌چیز خاموش و بی‌جنبش می‌نمود. تنها دست‌های پرنده، آسمان شهر را می‌شکافتند و بر بام برج می‌نشستند. پرنده‌ای کوچک بر دریچه بازی در میانه دیوار برج نشست.

از بانگ آن پرنده، مردی درون تالار برج سر بلند کرد. به پرنده لبخندی زد و باز به پیرامونش نگریست. تالاری بزرگ بود. بامش بر هفت ستون استوار بود. بر ستون‌ها از بن تا تاج، نوشته‌هایی تراشیده بودند. دهها گنجه در آن تالار بزرگ، کتاب‌ها و نوشته‌های فراوانی را در خود جای داده بود. از خاک نشسته بر آن نوشته‌ها و پوستینه‌ها پیدا بود سال‌هاست کسی به آنجا نیامده است.

monir2027
۱۳۹۸/۱۲/۲۹

زبان فارسی به همچین نویسنده هایی نیاز داره، خیلی جالب و جذابه، در مورد نثر کتاب هم فقط چند صفحه اول کتابه که کمی سخته ولی کم کم به نثرش عادت میکنی، ذهن خلاق نویسنده و اطلاعات جالبی که لابلای

- بیشتر
یا حیدر کرار
۱۳۹۸/۰۶/۱۸

داستان خیلی جذابی بود امیدوارم در جلد های بعد جذاب تر هم بشود.

کتاب دوست
۱۳۹۹/۰۱/۱۴

نویسنده خیلی خوب توانسته دشمنان و دوستان اسلام را به شیوه ای هالیوودی خلق کند و داستانی جذاب را شکل دهد . این ذهن خلاق و قلم توانای او را نشان می دهد . این دقیقا همون کاری است که

- بیشتر
sourina
۱۳۹۷/۰۹/۲۷

کتابی بسیار زیبا و جذاب که با زبانی ساده، جذاب، داستان گونه و با قلمی خیلی قشنگ که اعتقادات مردمان ایران زمین، ادیان دیگر مخصوصا زرتشت و افسانه های این سرزمین رو به تصویر کشونده

AVA
۱۳۹۹/۰۵/۱۵

کتاب خیلی خوبیه شاید اولش نثرش براتون سخت باشه ولی بعدش روون میشه جلد اول کتاب آشنایی با افراد و آیین و جایگاه هاشونه ولی اینم جذابه خوبیش اینه که از وقایع به سادگی نگذشته و کلی پر و بال داده بهش افرادی

- بیشتر
soheill
۱۳۹۹/۰۱/۳۰

یه فانتزی وطنی عالی صحنه های جنگ عالی توصیف شده فقط به نظرم اتفاق های اصلی داستان خیلی زود و پشت هم اتفاق میوفته

Hesam Ashoor
۱۳۹۸/۰۶/۱۶

داستان ِرمان خوبه ولی نوع نگارشش یه کم اذیت میکنه.

mahdi mahdavi
۱۳۹۸/۰۵/۲۹

این کتابی با زبانی ساده برای تمام سنین و کسانی که به دنبال رمان وداستان جذاب هستند نوشته شده که اثری عالی است از مرتضی رضایی . اگر می شد ٢٠ تا ستاره می دادم . پیشنهاد می کنم شما

- بیشتر
shadow of mordor
۱۴۰۰/۰۴/۱۸

داستان نسبتا خوبی داشت ولی متنش برای اثار فانتزی یکم ثقیل بود و کشش نداشت. از نظر من متن کتاب فانتزی هر چقدر روان تر باشه بهتره. البته این نظر سلیقه ای هست و چیزی از ارزش های این کتاب

- بیشتر
یک فنجان قهوه☕️
۱۴۰۱/۰۴/۱۰

پتانسیل بهتر شدن رو داشت. متاسفانه نویسنده عجله کرده🙄🙂

چنان در آن جامه مروارید و نگین‌های درخشان به کار برده بودند که در برابر روشنایی خورشید درخششی چون ستارگان شب می‌داشت.
Amir.M
ترس و نگرانی و امید، آمیخته به هم هوای شهر را دگرگون کرده بود. شاه آرام و اسبش شاه‌وار پیش می‌رفتند. اما هر کس نزدیکش می‌شد می‌توانست خشم فروخورده‌ای در چهره‌اش ببیند. با گذر شاه از دروازه، هزاران جنگجو از پی‌اش روان شدند. سرانجام سپاهیان راهی سپاهان شده بودند.
Amir.M
به گرز گران گردن آن گراز گردن‌فراز را بشکنید.
s.a.h
سپس رو به پدرام کرد. چنان از او بیزار بود که همهٔ کالبدش می‌سوخت. از نگاهش خون می‌چکید: - از گور مردگانت سگ استخوان بیابد و بر جان زندگانت خورشید نتابد، با این پیمانی که شکستی و بر شکستنش با خنده نشستی تا خواری ما را ببینی!
rezamahmoudi79

حجم

۵۲۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۸۹ صفحه

حجم

۵۲۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۸۹ صفحه

قیمت:
۱۳۳,۰۰۰
تومان