دانلود و خرید کتاب بلگراد: جلد دوم؛ملکه‌ی جادو دیوید ادکینز ترجمه ناهید علیخانی
تصویر جلد کتاب بلگراد: جلد دوم؛ملکه‌ی جادو

کتاب بلگراد: جلد دوم؛ملکه‌ی جادو

امتیاز:
۴.۲از ۲۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بلگراد: جلد دوم؛ملکه‌ی جادو

«ملکه جادو» جلد دوم کتاب بلگراد نوشته دیوید ادکینز، نویسنده آمریکایی خالق رمان‌ای فانتزی است. این اثر افسانه‌ای از نبرد پادشاهی‌های غرب علیه فجیع‌ترین تاخت‌وتاز و شرارت کال‌توراک (ایزد شیطانی) بر اساس نبرد وومیمبر (نام شهری) را روایت می‌کند.

«در شروع خلقت دنیا، توراک ایزد شیطانی گوی‌آلدور را دزدید و فرار کرد و خواهان حکومت بر گوی شد. اما گوی مقاومت کرد و آتش پاکش توراک را با سوختگی وحشتناکی معلول کرد. اما توراک گوی را تسلیم نکرد؛ چون برایش ارزشمند بود.

بلگراث جادوگر -شاگردِ ایزدآلدور- پادشاه‌آلورنز و پسرانش را به پیش هدایت کرد و آن‌ها گوی را از برج آهنین توراک پس گرفتند. توراک خواست آن‌ها را تعقیب کند، اما خشم‌وغضب گوی، او را فراری داد و به‌عقب راند.

بلگراث، پادشاه چرک و پسرانش را فرمانروایی چهار پادشاهی پهناور در چهار نقطه از جهان کرد تا در حالت آماده‌باش همیشگی برعلیه توراک باشند. گوی را به ریوای جوان داد تا نگهبان آن باشد و به او گفت: «تا زمانی که یکی از نواده‌های ریوا گوی را حفظ کند، غرب در امان خواهد ماند.»

قرن‌ها بدون هیچ تهدیدی از سوی توراک از پی‌هم گذشت، تا اینکه در بهار سال ۴۸۶۵، وقتی دارسنیا توسط قبیله بزرگی از نادراک‌ها، تال‌ها و مارگوها مورد حمله قرار گرفت. در مرکز سپاه آنگاراک‌ها؛ خیمهٔ آهنی و بسیار بزرگی به نشانه کال‌توراک فرمانروا و ایزد قرار گرفت. شهرها و روستاها سوختند و با خاک یکسان شدند؛ چون کال‌توراک برای ویران کردن آمده بود؛ نه فتح کردن آن‌ها... مردمانی هم که زنده ماندند، برای قربانی شدن در مراسم‌های مذهبی وحشتناک آنگاراک‌ها به کاهنان نقاب‌آهنینِ که گرولیم نامیده می‌شدند، اهدا شدند. هیچ‌کدام از آن‌هایی که به آلگاریا فرار کردند یا از دهانهٔ رودخانهٔ آلدور توسط کشتی‌های جنگی چرک، منتقل شدند جان سالم به دَر نبردند.»

انتشارات طلوع ققنوس
۱۳۹۸/۱۲/۰۹

سلام دوستان خوب دست تنهام و وسط ترجمه کتاب سوم کلی کتاب برای ویرایش و بارخوانی رسید دستم. کتاب سوم عجیبتره این پسره هنوز خودش باور نکرده. مترجم و ناشر

R
۱۳۹۹/۰۲/۱۷

خیلی خوب بود لطفا جلد سومشم رو ترجمه کنید ...ممنون

A.S
۱۴۰۰/۰۳/۱۵

سلام لطفا جلد سوم کتاب را ترجمه کنید ممنون

soheill
۱۳۹۹/۰۳/۱۷

عالی یکی از فانتزی های قوی ایشالا جلد سوم هم سریع ترجمه شه

sepehr
۱۴۰۲/۰۱/۰۴

عالی بود جلد سوم کی میرسه

سارا محمدپور
۱۳۹۹/۰۸/۲۰

این مجموعه عالیه من از یه نشر دیگه جلد اولشو خوندم که ترجمه اش حرف نداشت ترجمه اینم خیلی خوب بود منتظر باقی جلدهام

Elaheh
۱۳۹۸/۰۵/۲۶

بهتر از جلد اوله و داستان حداقل جلو میره. هرچند که هنوزم به نظرم زیادی کش پیدا میکنه و باید جذابیت بیشتری برای همراه کردن مخاطب داشته باشه.

ksh
۱۴۰۱/۰۴/۱۳

سلام مجموعه واقعا خوبی هست اما چرا هنوز جلد سومش ترجمه نشده؟!

عالی عالی خیلی خوب
۱۳۹۹/۰۱/۰۵

عالی عالی

amir
۱۴۰۲/۰۳/۳۰

این کتاف واقعا عالیه کاش زودتر ادامشو بزارین خیلی وقته منتظریم

«به نام بلار من تو را به مبارزه دعوت می‌کنم، توراک. به نام آلدور من نفرتم را در دهانت می‌کوبم. بگذار خونریزی خاتمه یابد و این من هستم که تو را به مبارزه می‌طلبم تا جنگ یک‌باره شود. من برند هستم، محافظ ریوا. با من روبرو شو یا سپاه نفرت‌انگیزت را بردار و برو و هرگز علیه پادشاهی‌های غرب قیام نکن.» کال‌توراک از سپاهش جدا شد و فریاد زد. «کجاست کسی‌که جرأت کرده پادشاه جهان را با جسم فانی‌اش به مبارزه بطلبد؟ بنگر! من توراک هستم، پادشاه‌پادشاهان و رب‌الارباب. من تو ریوا را با صدای نکره‌ات نابود خواهم کرد. دشمنانم باید به هلاکت برسند، سراگیاسکا باید دوباره از آن من شود.»
انتشارات طلوع ققنوس
یک‌جایی در این دنیا، مردی بود که در میان تاریکی و قبل از طلوع آفتاب به داخل خانه‌ای کوچک در دهکده‌ای فراموش شده خزیده بود و والدین گاریون را به قتل رسانده بود؛ حتی اگر به اندازه تمام عمرش هم طول می‌کشید، او قرار بود این مرد را پیدا کند و وقتی او را پیدا می‌کرد، می‌کشت. نوعی احساس خوشایند عجیبی در این حقیقت محض وجود داشت. بادقت از روی خرابه‌های خانه‌ای که به داخل خیابان آوار شده بود بالا رفت و جستجوی دلگیرش را در شهر مخروبه ادامه داد.
انتشارات طلوع ققنوس

حجم

۳۴۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۸۲ صفحه

حجم

۳۴۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۸۲ صفحه

قیمت:
۴۲,۰۰۰
تومان