دانلود و خرید کتاب شازده کوچولو برای بزرگ‌ترها روبرتو لیمانتو ترجمه فروغ کیان‌زاده
تصویر جلد کتاب شازده کوچولو برای بزرگ‌ترها

کتاب شازده کوچولو برای بزرگ‌ترها

معرفی کتاب شازده کوچولو برای بزرگ‌ترها

شازده کوچولو برای بزرگ‌ترها، کتابی با موضوع موفقیت، نوشته روبرتو لیماتو، با تصویرگری جولیانا ترلیتسی لیمانتو است. 

درباره کتاب شازده کوچولو برای بزرگ‌ترها

روبرتو لیماتو، مدیرعامل، مذاکره‌کننده و سیاستمدار موفق، در این کتاب، خیلی خوب دلیل موفقیتش را به ما نشان می‌دهد. تز او در این راه گفتگوی درونی با نیروی درون است. قابلیت گفت‌وگویی توانمندانه با ناخودآگاه که کارل گوستاو یونگ، روانکاو خبره سوئیسی آن را دایمون (از ایزدگونه‌های اساطیر یونان که صاحب نیرویی فوق‌العاده بود) می خواند. به گفتۀ کارل گوستاو یونگ، همۀ ما در اعماق ناخودآگاهمان نیرویی راهنما داریم؛ یک «دایمون»، اگر با دایمون درونمان ارتباط برقرار کنیم، به پاسخ بسیاری از پرسش‌های مهم وجودمان خواهیم رسید.

یونگ ابداع‌کنندۀ روش تخیل ارادی بود. با این روش می‌توانیم با بخش بسیار خلاق ناخودآگاهمان ارتباط برقرار کنیم: با خویشتن. در این کتاب، شازده کوچولو نمادی از خویشتن است. او کودکی جادویی است و از همین رو منبع بی‌پایان تخیل و خلاقیت است و می‌تواند مسائل را حل کند.

در این کتاب هم راوی خلبانی است که در بیابانی سقوط کرده است. شاید بشود گفت او خود سنت اگزوپری است که حرف‌های دلش را می‌زند.

شازده کوچولو برای بزرگ‌ترها به ما می‌آموزد که چگونه می‌توانیم ارتباطمان را با خویشتن بهتر کنیم و از الهام‌هایی که دریافت می‌کنیم نهایت بهره را ببریم.

خواندن کتاب شازده کوچولو برای بزرگ‌ترها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به کتاب‌های حوزه موفقیت و رشد فردی را به خواندن این کتاب جذاب دعوت می‌کنیم.

 بخشی از کتاب شازده کوچولو برای بزرگ‌ترها

وسط بیابان بودم و تا دوردست‌ها خبری از هیچ شهر و آبادی‌ای نبود. تک و تنها، آواره، دورافتاده و ترسیده بودم. می‌خواستم هرچه زودتر مشکل را حل کنم، اما باید صبر می‌کردم صبح شود. تصمیم گرفتم بخوابم. کف بیابان پتویی پهن کردم، دراز کشیدم و پتوی دیگری را هم رویم انداختم. اولش شن‌ها هنوز داغ بودند، اما طولی نکشید که سوز سرمای بیابان تا عمق استخوان‌هایم رسوخ کرد.

بعد از چند لحظه، وقتی که دیگر داشت خوابم می‌برد، صدای کودکانه‌ای غافلگیرم کرد. انگار خواب می‌دیدم! چشمانم را که باز کردم، جا خوردم. کنارم پسری را دیدم با موهای طلایی، شالی زرد دور گردنش و سر و وضعی مثل یک شاهزادۀ کوچولو. اولش ترس بَرم داشت که به حتم دارم شبح می‌بینم. از شدت تپش‌های بی‌امان قلبم که انگار با مغزم مسابقه گذاشته بود، فکرم کار نمی‌کرد.

اما او چقدر دلنشین بود! وای! لبخندش! بی‌درنگ مرا مجذوب خود کرد. آیا فرشته بود؟ نکند مرده بودم و به بهشت رفته بودم! لبخند بچه‌ها را زیاد دیده بودم؛ همه زیبا، همه شیرین، اما این خنده، شیرین‌تر از عسل و تابناک‌تر از خورشید بود. نکند این موجود بی‌مانند پیشکشی از سوی ایزدگونه‌ها بود! این لبخند می‌توانست هر آدم آوارۀ بیابانی را وادارد بار دیگر به زندگی ایمان بیاورد و در برابر صاحب تمام این چیزهای دلپذیر تسلیم شود.

بلند شدم و روی رختخواب من‌درآوردی‌ام نشستم. با من صحبت کرد. اولش نمی‌فهمیدم چه می‌گوید.

مجبور شد تکرار کند: «آقا، می‌شه برام برّه بکشی؟»

کتاب باز
۱۳۹۹/۰۸/۰۱

اگر شازده کوچولو رو نخوندید، این رو هم نخونید.🌟🌟🌟 مدام هایلایتش میکردم، پر از جمله های قوی و پرمفهوم بود. ولی در نهایت با وجود اینکه مثلا میخواست نکته های پنهان شده درون شازده کوچولو رو بگه، شازده کوچولو حرف بیشتری

- بیشتر
ن. عادل
۱۴۰۰/۰۱/۲۵

شازده کوچولو بزرگ کوچیک نداره و وقتی هم اینو خوندم ، اصلا جذاب نبود😐

AS4438
۱۳۹۹/۱۲/۰۶

حرفی برای گفتن نداشت، شازده کوچولو یک شاهکارابدیست، این کتاب فقط اقتباسی ازاسامی وروایات شازده کوچولو و الهه های باستانی بود، خسته کننده وعاری از مطالب مهم.درهرحال؛ ممنون ازطاقچه.

اوپا
۱۴۰۰/۱۱/۰۵

کتاب خوبی بود

ف_حسنپوردکان
۱۴۰۲/۱۲/۰۸

سلام کتاب شازده کوچولو برای بزرگترها، علاوه بر اشاره به زندگی‌نامه‌ی آنتوان دوسنت اگزوپری، می‌خواهد برای خواننده بُعد روانشناختی شخصیت این نویسنده‌ی مشهور را هم بررسی کند. او معتقد است آنتوان دوسنت اگزوپری دچار بیماری به نام کودک ابدی است، نویسنده‌ می‌‌خواهد

- بیشتر
مرجان غایب دوست
۱۴۰۲/۰۴/۱۹

برای آشنایی با نظریه یونگ و بیشتر فکر کردن به داستان اصلی شازده کوچولو مناسب هست. ولی حتما قبلش داستان اصلی رو بخونید.

کاربر ۳۲۴۸۸۸۷
۱۴۰۲/۰۳/۲۸

این کتاب رو دارم،برای همین اینجا گوش نمیکنمش...خودم هم نویسنده هستم

Ehsan Nezami
۱۴۰۱/۰۲/۱۴

بِگُذارید هَمین جا بِگویم که در کِتاب پیش رو هَرجا به خُدا اِشاره کَردم مَنظورم خُدای رَوان شِناختی اَست؛ خُدایی که دَر ذِهن ناخود آگاه مان داریم"

رشد کردن درد دارد، رشد نکردن نابود می‌کند.
فاطیما
«اما وقتی ناآگاه باشی، اذیت هم نمی‌شوی.» «بله درست است. اذیت نمی‌شوی، اما زندگی هم نمی‌کنی. بودایی‌ها می‌گویند حتی وقتی آگاه باشی، اگر چیزی نخواهی، ناراضی هم نخواهی بود. آنچه ما را ناراضی می‌کند، آرزوهای ناکام‌ماندۀ ماست.»
yasamin
شازده کوچولو با کنجکاوی پرسید: «قربان، شما با سرعتی بیش از سرعت نور سفر می‌کنید؟» پاسخش را پیرمرد دانا داد: «دانشمندان فکر می‌کنند نور بیشترین سرعت را دارد. از سرعت فکر غافل‌اند.»
0014
«بله، درست است. شاید بهتر بود من هم هرگز به دنیا نمی‌آمدم.» «این وضعیت را نمی‌توانی تغییر بدهی. باید پذیرفت که تا دنیا بوده، بشر برای دوام نسلش، ناچار بوده است دوران وابستگی محض به مادر را پشت سر بگذارد. نوزاد یا همان انسان، باید بالاخره فردیت خود را به عنوان موجودی جدا از مادر تجربه کند. لازم است رشد کند تا قوی و مستقل شود.»
کتاب باز
انسان‌ها از کجا آمده‌اند؟ او گفت انسان‌ها ریشه ندارند و باد آن‌ها را این‌وَر و آن‌وَر می‌بَرد.»
bad girl
«زندگی باید ادامه یابد. زندگی سفری است به سوی رشد. اگر از مسیرت منحرف شوی خداوند نشانه‌های ظریفی برایت می‌فرستد. اگر بی‌اعتنا باشی تو را در میان بیابان قرار می‌دهد.»
فاطیما
نویسندگان آنچه را به شکل خودآگاه و ناخودآگاه در ذهن دارند بر کاغذ می‌نگارند.
کتاب باز
خویشتن؟ این دیگر چیست؟» «خب، به بیان ساده‌تر، بخش ملکوتی انسان است. خویشتن حاوی تمام خِرَد انسان‌هاست که در طول زمان به دست آمده. همۀ غرایز انسان را هم دربر دارد. خویشتن، همان کلّ است.»
yasamin
انگار فقط در آسمان خشنود بود: پرواز، به خطر انداختن جانش
کتاب باز
از شازده کوچولو پرسیدم: «آن همسایه‌ات که گفتی سراسر سیاره‌اش را بائوباب‌ها گرفته‌اند حالا چطور زندگی می‌کند؟» «زندگی فلاکت‌باری دارد و همیشه زیر سایۀ تاریک بائوباب‌هاست. برای دیدنِ دمیدن خورشید، مجبور است از آن درخت‌ها بالا برود، اما چون تنبل است این کار را هم انجام نمی‌دهد. تا حالا فکر کرده‌اید زندگی بدون تماشای طلوع، چه شکلی می‌شود؟»
فاطیما
«بچگیِ شادی داشتی؟» «اتفاق‌های دردآور برایم رخ می‌داد، اما همیشه توی عمیق‌ترین غارهای ذهنم خوب قفلشان می‌کردم تا دیگر هرگز به آن‌ها فکر نکنم. یاد گرفته بودم که اگر با زور هم خود را از آن قفل‌ها رها کنند و بیرون بیایند، باز خودم را به آن راه بزنم و سرم را با چیزی گرم کنم
mina
پرسش‌هایم کوتاه نیایم؛ «می‌خواهید بگویید که من با دانش تمام بشریت در روانم به دنیا آمده‌ام؟ یعنی همه‌چیز را می‌دانم؟» «بله، تو این‌جوری به دنیا آمده‌ای، اما از همۀ آن آگاه نیستی. تمام این خرد در ناخودآگاه توست و با پرورش بخش خودآگاه شخصیتت به بخش‌هایی از آن دسترسی پیدا خواهی کرد، اما هرگز از تمام اطلاعات آن باخبر نخواهی شد؛ فقط از بخشی از آن.»
رقیه بهرمن
دانشی که در ذهن باشد ارزشی ندارد، مگر آن‌که به عمل درآید.»
AS4438
زود می‌میرند یا روان‌نژند می‌شوند. شایستۀ انسان نیست که به شیوه‌ای زندگی کند که از جست‌وجو برای بالا بردن آگاهی‌اش صرف نظر کند.
فاطیما
محدودۀ اختیار انسان به اندازۀ ظرفیت او در کسب آگاهی است. هرچه دانش ـ و آگاهی ـ بیشتری کسب کند اختیار بیشتری خواهد داشت.»
کاربر ۱۱۸۹۶۲۱
«بی‌شک این طبیعت تمام مخلوقات است که در تکاپو هستند تا همانند خدا شوند.»
bad girl
شازده کوچولو پرسید: «اگر سیبی نخورده بودند چه؟» پیر دانا پاسخ داد: «آنان باید سیبی را که بهشان دانشِ تشخیص خوب و بد را می‌داد، می‌خوردند؛ سیبی که آن‌ها را آگاه می‌کرد، آن‌ها را متوجهِ برهنگی‌شان می‌کرد.»
بهنام
«اما وقتی ناآگاه باشی، اذیت هم نمی‌شوی.» «بله درست است. اذیت نمی‌شوی، اما زندگی هم نمی‌کنی. بودایی‌ها می‌گویند حتی وقتی آگاه باشی، اگر چیزی نخواهی، ناراضی هم نخواهی بود. آنچه ما را ناراضی می‌کند، آرزوهای ناکام‌ماندۀ ماست.»
parya.prz
بزرگ‌ترها درست درک نمی‌کنند
parya.prz
نکند هربار که لازم است کار سختی را، مثل همین برّه کشیدن، انجام دهی احساس خفگی می‌کنی؟
Marziyyehh

حجم

۲۱۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

حجم

۲۱۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

قیمت:
۶۷,۰۰۰
تومان