کتاب سان ست

کتاب سان‌ ست نوشته کلاوس مودیک است که با ترجمه مریم مویدپور منتشر شده است. کلاوس مودیک در این رمان کوتاه و فوق‌العاده، دو مرد، دو دوست، دو تصویر متفاوت از دنیا، دو نویسنده با شهرت جهانی، برتولت برشت و لیون فویشت وانگر، را به تصویر می‌کشد.

درباره کتاب سان ست

سان‌ست زیباترین رمان کلاوس مودیک است؛ رمانی که خواننده را با زندگی حیرت‌انگیز نویسندگان آلمانی در تبعید و زندگی شخصی و سیاسی ـ تراژیک آن‌ها آشنا می‌کند. رمان سان‌ست اثری است بدیع و خلاقانه که دستمایه‌اش زندگی و دوستی برتولت برشت و لیون فویشت وانگر، دو نویسنده‌ی سرشناس آلمانی با شهرت جهانی است. دوستی این دو نویسنده در مونیخ سال‌های ۱۹۲۰ آغاز شد و پس از فرار از آلمان، به دلیل مخالفت با هیتلر، در تبعید ادامه یافت. برشت و فویشت وانگر در کالیفرنیا زندگی می‌کردند و با نویسندگان سرشناس دیگری که آن‌ها هم در تبعید به سر می‌بردند همچون توماس مان ، هاینریش مان و فرانتس ورفل و نیز معروف‌ترین روشنفکران، تهیه‌کنندگان، کارگردانان و هنرمندان هالیوود در ارتباط بودند. این کتاب روایتی جذاب از سرنوشت مشهورترین نویسندگان دوره جنگ آلمان است.

خواندن کتاب سان ست را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی یپشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب سان ست

نرمش شنا را آغاز می‌کند. می‌شمرد، با ضعف خود می‌جنگد و با باتلاق پیری که روزبه‌روز هولناک‌تر می‌شود. این باتلاق هر چه بیش‌تر او را در کام خود فرومی‌کشد، هراس و وحشتِ بیش‌تر و تیره‌تری به سویش یورش می‌آورد. درست مانند هراس و وحشت آن کودکی که هنگام پیاده‌رَوی در باتلاقی گیر کرد، با فریاد کمک خواست، ناله و التماس کرد و پاسخش فقط تمسخر، تحقیر و قهقهه‌ای بود که از دیدن درماندگی او مست لذت شده بود. درحالی‌که غروب مرطوب از میان درختان تیرهٔ جنگل باواریا که دور باتلاق را احاطه کرده بود نفوذ می‌کرد، آن کودک توانست بدون کمک دیگران خودش را نجات بدهد. آن ضربهٔ روحی تا مغز استخوانش نفوذ کرد و در حافظهٔ ذره‌ذرهٔ وجودش ثبت شد. خاطراتی که گاه به شکل تصاویری به یادش می‌آیند که به طرز دردناکی شفاف‌اند. از میان پایه‌های قطور و فشردهٔ نرده‌های تراس غلظت مه تا حدودی کم‌تر شده است.