کتاب هدایت در هندوستان
معرفی کتاب هدایت در هندوستان
کتاب هدایت در هندوستان نوشته ندیم اختر است. یکی از علایق صادق هدایت، غیر از مطالعه، سفر بود. او در طول عمر کوتاه خود بسیار سفر کرد و نه فقط در ایران بلکه به هر جای این دنیا که رفت، تأثیرات آن مکان را در آثار خود بازتاب داد و از این طریق، روش خاصی را در ادبیات فارسی رواج داد و باعث شد که آثارش فقط داستان صرف نباشد. داستانهای او حقایق و بازتابِ جهان ماست. در این کتاب سعی شده است سفر او به هندوستان و تاثیر این سفر بر او بررسی شود. بوف کور را نتیجه سفر او به هند و آشناییاش با فرهنگ و اعتقادات و باورهای مردم هندوستان میدانند. همانطور که در کتاب هم کاملا مشخص است او این باور را در بخش زیادی از کتاب جای داده است.
خواندن کتاب هدایت در هندوستان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به صادق هدایت و ادبیات داستانی پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب هدایت در هندوستان
کشور رنگارنگ هندوستان هدایت را همیشه به طرف خود میکشاند و تأثیر و آشنایی هدایت با هند، در آثارش بارها انعکاس یافت. هدایت در شاهکار خود، بوفکور، هجدهبار نام کشور هند را میآورد و علاوهبراین چندینبار نمادهای دیگر کشور هند را بهزیبایی در بوفکور شرح میدهد. علاوهبر بوفکور، در دو داستان دیگر سامپینگه و لوناتیک که به زبان فرانسه نوشته بود، باز هم فلسفهٔ هندو و اسم خدایان هندو را در این دو داستان وارد میکند. هدایت در داستان سامپینگه سفرش به جنوب هند و تجربهاش در شهر بنگلور و میسور را بهدقت شرح میدهد و در داستان لوناتیک تجربهٔ شهر بمبئی را بیان میکند. ولی دلیلی که عشق او به هندوستان را بیشتر میکند این است که هدایت هندوستان را فقط در سفر خود نشناخت بلکه از همان آثاری که از ابتدا نوشته بود، معلوم میشود با هندوستان بهخوبی آشنا بود
بنابر گواهی آثاری همچون «فوائد گیاهخواری» و «انسان و حیوان» واضح است که هدایت پیش از سفر به هندوستان، با فرهنگ و مسائل این کشور آشنایی داشت و مذهب تناسخ و پرستش و احترام به حیوانات و آزار ندادن آنها از جاذبههای هند برای او بود. هدایت در «انسان و حیوان» با حمایت از گیاهخواری اهمیت خاصی به هند و مردم هند میدهد و با بیان اینکه گوشت خاصیتی برای قوای بدن ندارد، چاپارهای هندی را مثال میزند و میگوید: «چاپارهای بومی مکزیک که خیلی پُرزور و قویبنیه میباشند، در بین راه فقط دانهٔ ذرت میخورند. چاپارهای هندی فقط برنج میخورند و در روز چندین فرسخ راه میروند.» (هدایت، ۱۳۹۰: ۳۹) و در صفحهٔ دیگری از همین اثر چنین مینویسد: «ایراد دیگر آن است که هندیها چندین هزار سال است نباتیخوار میباشند و کار عمدهای از آنها سر نزده. در جواب میگوئیم: اول آن که وحشیهایی که گوشت آدم را میخورند به همان حال بربریت باقی هستند و ترقی و تمدن از آنها دیده نشده، و اگرچه هندیها اختراع راه آهن نکردهاند ولیکن تمام علوم و فلسفه مدیون این قوم بوده و میباشد...»
حجم
۹۰۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۹۰۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه