کتاب دور دنیا در هشتاد روز
معرفی کتاب دور دنیا در هشتاد روز
کتاب دور دنیا در هشتاد روز نوشته ژول ورن، پدر داستان علمی تخیلی جهان است. این کتاب که با ترجمه مجید ریاحی منتشر شده است داستان جذاب دارد درباره یک مرد خوشقیافه و ثروتمند انگلیسی است که در یک قرارداد تصمیم میگیرد دور جهان را در هشتاد روز سفر کنند و در این میان اتفاقات عجیب بسیاری برایش پیش میآید.
درباره کتاب دور دنیا در هشتاد روز
آقای فیلیز فاگ، مردی مشهور و ثروتمندی است که در خانه شماره هفت، خیابان سویل رو در محله برلینگتون گاردنز لندن، زندگی میکند. او عضو باشگاه اصلاحات بود و همه دوست داشتند درباره زندگی خصوصیاش بدانند اما او همه چیز را از همه پنهان میکرد. فقط یک خدمتکار داشت که تمام انتظارش از او نهایت دقت و وقت شناسی بود. فاگ با دوستانش و دیگر اعضای باشگاه بر سر ۲۰۰۰۰ پوند شرط میبندد که دور دنیا را در ۸۰ روز بپیماید و به همراهی خدمتکار وفادارش به نام ژان، معروف به پاسپارتو، راهی سفر میشود. سفر او شروع میشود اما این سفر چندان راحت نیست زیرا او را متهم به دزدی از یک بانک انگلیسی کردهاند. چندین نفر از اعضای باشگاه نمیخواهند فاگ به مقصد برگردد پس برای او و گروهش دردسرهای بزرگی درست میکنند.
خواندن کتاب دور دنیا در هشتاد روز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از خواندن داستانهایی با اتفاقات عجیب لذت میبرید این کتاب را از دست ندهید.
درباره ژول ورن
ژول ورن در ۸ فوریه ۱۸۲۸م در شهر نانت (یکی از شهرهای شرقی فرانسه) متولد شد. پدرش پی یر ورن در سال ۱۸۲۷م با دختری به نام سوفی الوت دالفری از نانت ازدواج کرد. خانواده ی دالفری بسیار از این ازدواج خرسند بودند، چرا که پی یر فرزند یکی از صاحب منصبان استان پروونس در فرانسه بود. پی یر ورن که دلبستگی به آموختن و خواندن داشت، به کار وکالت پرداخت. ژول ورن یه برادر به نام پل و سه خواهر به نامهای آنا، ماتیلد و ماری داشت. در سال ۱۸۳۹میلادی ژول ورن سوار بر کشتی پستی شد و به نخستین دریانوردی دور و درازش پرداخت و به هند رفت. پس از بازگشت، در سال ۱۸۴۴میلادی در دبیرستان نانت نامنویسی کرد و به آموختن سخنوری و فلسفه روی آورد.
او با الکساندر دوما آشنا شد. او که دلبستهی ذوق و قریحهی ژول ورن جوان شده بود، وی را زیر بال و پر خود گرفت و حتی برای دیدن نمایشنامهها او را به لُژ ویژهی خود میفرستاد. در سال ۱۸۴۹میلادی با الهام از الکساندر دوما سه نمایشنامه نوشت که یکی از آنها بسیار برای الکساندردومای پدر جذاب بود.
در سال ۱۸۶۶میلادی که ژول ورن به اوج نامآوری و کامیابی خود رسیده بود، برای خود یک کشتی گردشی خرید و آن را به نام پسرش سن میشل نام گذاری کرد. این قایق ماهیگیری دفتر کار و مرکز مطالعه او شمرده می شد و هنگامی که در دریای مانش دریانوردی یا در روی رودخانه سن کشتی میراند، درهمان هنگام به اندیشیدن میپراخت و دستاورد اندیشههای خود را به گونه اثرهای جاودانی به روی کاغذ میآورد
ژول ورن در ۲۴ مارس ۱۹۰۵میلادی بر اثر بیماری دیابت، در شهر امیان درگذشت. ژول ورن را پدر ادبیات علمی تخیلی میدانند.
بخشی از کتاب دور دنیا در هشتاد روز
کشتی دو روز زودتر از آنچه انتظار میرفت به بمبئی رسید. همه ی مسافران ساعت چهار و نیم بعدازظهر از کشتی پیاده شدند. قطار کلکته قرار بود ساعت هشت بمبئی را ترک کند. تصورش را بکنید، مادامی که آقای فیکس برای اطالع از این که آیا حکم جلب آقای فاگ به اداره پلیس آمده راهی آنجا شده و آقای فاگ به اداره ی گذرنامه رفته بود. آقای فیکس از شنیدن این که حکم به آنجا نرسیده است بسیار ناامید شد و از رئیس پلیس بمبئی درخواست حکم دستگیری برای آقای فاگ نمود. رئیس پلیس بمبئی با این درخواست موافقت نکرد و گفت که این موضوع مربوط به پلیس لندن میباشد. آقای فیکس با اطمینان از این که فاگ نمیتواند جلوتر از بمبئی برود منتظر رسیدن حکم از لندن شد. در همین زمان پاسپورتو میدانست که سفر آن ها به پایان نرسیده است. ارباب او گفته بود که قرار است با قطار بعدازظهر از کلکته خارج شوند و تازه اینجا بود که متوجه شد ماجرای شرط بندی جدی ً است و آن ها واقعا عازم این سفر طوالنی هستند. از آنجایی که او دوست داشت چیزهای دیدنی را تماشا کند، برای گردش به خیابان های بمبئی رفت ولی متأسفانه این کار او همیشه منجر به یک دردسر جدی برای اربابش میشد. او هنگام دور شدن از ایستگاه به آتشکده بزرگ ماالبار هیل رسید. نمای خارجی آن به قدری زیبا و جذاب بود که او بر آن شد به داخل آن رفته و از زیبایی های درون آن نیز لذت ببرد و همین کار را هم کرد. این تماشاگر فرانسوی دو چیز را نمیدانست. یکی این که خارجیان مجاز به رفتن به درون آتشکده های هندی را ندارند و دوم این که باید قبل از ورود به آنجا کفش های خود را در بیاورند و حتی خود هندی ها نیز اجازه آن را نداشتند که با کفش وارد آنجا شوند. پاسپورتو بدون این که کفش هایش را درآورد به درون آتشکده رفت.
حجم
۴۷۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۹ صفحه
حجم
۴۷۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۹ صفحه
نظرات کاربران
عالی و بی نظیر
عالیه
این کتاب جدا از اینکه اثر ژول ورن کبیر هستش،میشه گفت یکی از بهترین ها در نوع سفرنامه نویسی و همچنین مناظره است.وجود ژانر سفرنامه نویسی و همچنین استفاده از مناظرات کوتاه در دل متن باعث میشه از مطالعه این
در سبک خودش کتابی بسیار زیبا و داستانی زیباتر بود . با اینکه خلاصه وار بود و زیاد به جزئیات و فضا سازی توجه نشده بود اما این خود یک نقطه قوت بود چون غیر از این داستان حداقل ۱۰۰۰
عالی عالی عالی توصیه میکنم حتما بخونید