کتاب مجموعه آثار چخوف؛ جلد دهم (نامهها ۳)
معرفی کتاب مجموعه آثار چخوف؛ جلد دهم (نامهها ۳)
سومین کتاب از نامههای چخوف، جلد دهم از مجموعه آثار آنتوان چخوف است که به همت انتشارات توس منتشر شده است. چخوف در وصیتنامهاش آورده بود که نامههایش را برای نوههایش به ارث میگذارد تا بخوانند و از آنچه بر او گذشته باخبر شوند.
چخوف در سال ۱۹۰۴ درگذشت و بلافاصله چاپ نامههایش در مطبوعات آغاز شد. این نامهها همچون آثار دیگر چخوف که امضای او زیر آنها بود به سرعت منتشر شد و مورد استقبال خوانندان قرار گرفت.
درباره مجموعه نامههای چخوف
نشر توس مجموعه نامههای چخوف را در سه جلد برای علاقهمندان به این نویسنده و آثارش منتشر کرده است. نسخه کامل مکاتبات آنتون پاولویچ چخوف تقریبا شامل چهار هزار و پانصد نامه به دوستان و قریب ده هزار یادداشت و مکاتبه با افراد متفرقه است که زمان زندگیاش تنها تعداد معدودی از نامهها که جنبه اجتماعی داشتند منتشر شدند. اما نامههای نوشته شده به او، تنها پس از مرگش از سال ۱۹۰۴ به بعد به چاپ رسیدند. نویسندگان یادبودها، به نامههایی که به عنوان موثقترین منبع اطلاعات دربارهٔ زندگی چخوف و روابط او با معاصرینش محسوب میشدند روی آوردند.
در سالهای ۱۹۱۶ - ۱۹۱۲ دوره شش جلدی نامههای آنتوان چخوف زیر نظر ماریا پاولونا چخووا با شمهٔ مختصری از شرح حال هریک از افراد طرف مکاتبه، به چاپ رسید. در سال ۱۹۷۴ اولین جلد از مجموعه کامل سی جلدی مجموعه آثار و نامههای آ. پ. چخوف، چاپ فرهنگستان علوم، از چاپ بیرون آمد. دوازده جلد از این مجموعه به مکاتبات چخوف اختصاص داشت. دراین چاپ کلیه نامهها با اصل آن مطابقت داده شده و در موثق بودن تاریخهای آن دقت کامل به عمل آمده است.
دوره سه جلدی نامهها که ترجمه حاضر از آن برگرفته شده، منتخبی از این چاپ است.
خواندن مجموعه نامههای چخوف را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم
علاقهمندان به چخوف و آثار او و دوستداران شرح احوال و زندگی بزرگان ادبیات جهان را به خواندن این اثر دعوت میکنیم.
بخشی از کتاب نامههای چخوف
چخوف به لیدیا آلکسیونا آویلووا
۲۱ فوریه ۱۸۹۲، مسکو
لیدیا آلکسیونای گرامی، داستان شما را دریافت کردم۱۸۳ و آن را خواندم راستش را بخواهید، به دلیل این که نخواستهاید مرا ببینید، باید به داستانتان سخت بتازم، ولی خوب، خدا شما را ببخشد.
داستانتان خوب است. حتا میشود گفت خیلی خوب است، ولی اگر من نویسنده یا ویراستار آن بودم، یکی دو روز دیگر هم روی آن کار میکردم. اول در مورد معماری آن: بایستی درست با این کلمات آغاز کرد. «او به طرف پنجره رفت»... دیگر اینکه هیچ لزومی ندارد که شخصیت داستان و سونیا در راهرو صحبت کنند. آنها میتوانند این کار را در بلوار نفسکی انجام دهند. گفتگو را باید از میانههای آن شروع کنید تا خواننده تصور کند آنها مدت مدیدی است صحبت میکنند آنطور که دونیا را توصیف کردهاید او باید یک مرد باشد نه یک زن. در مورد سونیا باید بیشتر صحبت شود. هیچ لزومی ندارد که قهرمانان شما دانشجو یا معلم سرخانه باشند اینها دیگر کهنه شدهاند. شخصیتتان را کارمندی از اداره اخذ مالیات و دونیا را افسر و یا چیزی از این ردیف انتخاب کنید. نام فامیل باریشکینا، نام زیبایی نیست. «بازگشت» نام لطیفتری برای داستانتان است... آنطور که پیداست نتوانستهام خودداری کنم و دارم از شما، بهسبب این که دارید همچون دوشیزگان خجالتی عصر امپراتریس کاترین رفتار میکنید و نخواستهاید به طور رو در رو باهم گفتگو کنیم، و تمایل دارید تا نقد خود را به طور کتبی برایتان بنویسم، انتقام میگیرم.
حجم
۶۰۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه
حجم
۶۰۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه