تا ۸۰٪ تخفیف خرید اشتراک ۴۶هزار کتاب | با هم برای کتابخانه‌ها در ۱۰سالگی طاقچه

کتاب اسیر سرنوشت

نویسنده:کالین هوور

مترجم:محمدجواد شجاعی

انتشارات:نشر مصدق

دسته‌بندی:

امتیاز:

۳.۸از ۵۷ رأیخواندن نظرات

۳٫۸

(۵۷)

خواندن نظرات

معرفی کتاب اسیر سرنوشت

کتاب اسیر سرنوشت نوشته کالین هوور با ترجمه محمدجواد شجاعی که توسط انتشارات مصدق منتشر شده است رمانی عاشقانه است. اسیر سرنوشت با عشق و عاشق و معشوق از ابتدا همراه می‌شود و سرنوشت آن‌ها را نشان می‌دهد.

درباره کالین هوور نویسنده کتاب اسیر سرنوشت

کالین هوور (متولد ۱۱ دسامبر ۱۹۷۹) نویسنده پرفروش نیویورک تایمز برای ۷ رمان و یک رمان کوتاه است. رمان‌های هوور در زمینه ادبیات بزرگسالان و جوانان است و عموما موضوعی عاشقانه دارد.

او اولین رمانش با نام، بسته، را در ژانویه ۲۰۱۲ منتشر کرد. از آن به بعد، تمام رمان‌هایش بخشیاز بهترین فروش‌های نیویورک تایمز شدند.

کالین هوور در سال 2011 به نویسندگی را آغاز کرد و رمان «اسیر سرنوشت» را نوشت. هوور قصد انتشار این رمان را نداشت اما به دلیل استقبال اطرافیانش این کار را انجام دارد و نتیجه، بیش از حد انتظار خوب بود. رمان «اسیر سرنوشت» در صدر فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک‌تایمز قرار گرفت و از هر طرف نقدهای مثبت گرفت.

هوور در میان خوانندگان ایرانی نیز چهره‌ی محبوبی است.

درباره کتاب اسیر سرنوشت

اسیر سرنوشت داستان زندگی دختری جوان به نام «لیکن» است. این دختر پس از مرگ ناگهانی پدرش، سنگ صبور مادر و برادر کوچکترش می‌شود. او در ظاهر مقاوم و استوار به نظر می‌رسد اما از درون پر از اندوه و رنج است. در این میان با نقل مکان به شهری دیگر و آشنایی با پسر همسایه‌ی 21 ‌ساله و زیبا، دل او می‌لرزد و طبع شاعری در او شعله‌ور می‌شود. در اولین قرار مانند سایر زوج‌ها همه‌چیز خوب پیش می‌رود اما به مرور واقعیت‌هایی از زندگی هر یک برای دیگری آشکار می‌شود که آن‌ها را درگیر احساسات متناقضی می کند. از هم دور می‌شوند و دوباره به هم برمی‌گردند.

معرفی نویسنده

کالین هوور

کالین هوور در ۱۱ دسامبر ۱۹۷۹ در سولفور اسپرینگز در تگزاس به دنیا آمد و در سالتیلو در تگزاس بزرگ شد. هوور مدت‌ها پیش از اینکه هویت خود را درک کند، عاشق نوشتن بود. او خود درباره‌ی کودکی‌اش این‌گونه می‌گوید: «به یاد دارم که در کودکی احساس می‌کردم که داستان‌هایی برای گفتن دارم.»

چیزهایی که نمی‌توانیم بگوییم

کلی ریمر

تو

کرولاین کپنس

زندگی نه چندان عالی من

به خاطر دوشیزه بریجرتون؛ جلد اول

جولیا کویین

پیش از آنکه مال شما باشیم

لیسا وینگیت

یافتن لایلا

مگ الیسن

پیش از آنکه باران ببارد

شروعی دوباره در پاریس

مارک لوی

نظرات کاربران

مشاهده همه (۳۳)

أبوٰمُخلــــِـــٰـــصْ

۱۳۹۸/۱۰/۲۹

چیزی که سرنوشت انسان را می سازد "استعدادهایش" نیست "انتخابهایش" است . . .

کتاب ناب

۱۳۹۸/۱۱/۲۷

چرا انقدر این بشر خوب مینویسه!؟!!!! عالی درجه یک فوق‌العاده.... فقط تنها عیبش اینه که به نظرم پسری به خوبیِ ویل، اصلا وجود خارجی نداره😂 کتاب «ما تمامش میکنیم» از همین نویسنده، خیلییییییییییییییی... قشنگ تره

کتاب باز

۱۳۹۹/۰۳/۰۳

این موضوع خیلی تو سریالا و کتابای مختلف گفته شده. تکراریه! ولی کالین هوور حتی بدترین ایده ها رو یک کتاب محشر میکنه!

شیلا در جستجوی خوشبختی

۱۴۰۰/۰۴/۲۷

خوب بود ولی چون بقیه کتاب های این نویسنده رو خونده بودم یکم توقعم بیشتر بود، سطح این کتاب در برابر بقیه ی کتاب های این نویسنده خیلی پایینه، ولی بازم پیشنهاد میکنم بخونید چون قطعا ارزش یه بار خوندن

- بیشتر

انرژی مثبت

۱۳۹۹/۰۳/۱۰

سلام دوستان این کتاب با نام *بسته شده* توسط خانم فرشته افسری ترجمه شده . البته من نه ترجمه ی خانم افسری رو خوندم و نه ترجمه ی آقای شجاعی رو . خود متن انگلیسی رو خوندم و به نظرم به عنوان اولین

- بیشتر

ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ

۱۳۹۹/۰۲/۱۰

یه داستان رمانتیک پراز فراز و فرود و باهمه سختی هایش که واقعا فوق العاده بود اصلا نمیشه رمان های کالین هوور رو بخونی و بعدش انگار احساسات آدم داره فوران میکنه و حس و حال عجیبی نداشته باشی. اولین

- بیشتر

olivereader

۱۴۰۰/۰۱/۰۹

اولین باری که یکی از کتاب های کالین هوور رو خوندم کلاس نهم بودم. ما تمامش میکنیم و از اون روز فهمیدم که قراره بره توی لیست نویسنده های مورد علاقم. الانم پیش دانشگاهیم و احتمالا باید بشینم پای درس‌.

- بیشتر

غزل

۱۴۰۱/۰۸/۰۸

کتاب خوبی است اما این نسخه نیاز به ویرایش داره

zohreh

۱۴۰۳/۰۲/۰۸

۱۴۰. یک داستان عاشقانه نوجوان پسند(!) و فانتزی که همزمان داستانهای فرعی ناراحت کننده‌ای رو روایت میکنه. لیکن و خانوادش بعد از فوت پدرش بعلت مشکلات مالی تصمیم به نقل مکان به شهر دیگری می‌گیرن. زندگی لیک بعد از آشنایی با ویل تغییر

- بیشتر

بِه بانو

۱۴۰۲/۰۱/۲۰

داستان کتاب در مورد انتخاب ها و اولویت های زندگی انسانه. اینکه بین اون چیزها و یا کسانی که دوستداری کدوم هارو با عقل و منطق اولویت خودت قرار بدی . ممکنه بین عشق و خانواده یکی رو انتخاب کنی

- بیشتر

بریده‌هایی از کتاب

مشاهده همه (۱۸۱)

هر چیزی که انسان از آن فرار کند، همان چیز به دنبالش می‌آید. آن چیز آن‌قدر با انسان می‌ماند تا این‌که بفهمد چه‌طور با آن رودررو شود

maryam

وقتی آدم خواب است اوضاع آن‌قدرها آزاردهنده نیست.

غزل

طبق فرهنگ واژگان، و طبق گفتهٔ خودم... برای واژهٔ خبیث بیش از سی معنا و جایگزین مختلف وجود دارد. (تند تند کلمات زیر را فریاد می‌زدم. تمام کلاس و ازجمله ویل یکه خورده بودند.) احمق، بی‌شعور، سنگدل، نامهربان، بی‌رحم، بدجنس، نفرت‌انگیز، بی‌عاطفه، رذل، کینه‌توز، سرسخت، ظالم، بدخواه، ستمگر، حرام‌زاده، وحشی، عبوس، درنده‌خو، بی‌احساس، منحط، نفهم، فاسد، بدطینت، ستمکار، سخت‌گیر، سازش‌ناپذیر، کینه‌ای، مخرب، خشن، مخوف، بی‌گذشت، یک‌دنده. و واژهٔ موردعلاقه‌ام، عوضی. همان‌طور که به سمت صندلی‌ام می‌رفتم زیرچشمی به ویل نگاه می‌کردم. صورتش سرخ شده بود، دندان‌هاش را به هم فشار می‌داد. ادی اولین کسی بود که دست زد و پشت سرش بقیهٔ دخترهای کلاس شروع کردند به تشویق کردن. دست به سینه نشستم و زل زدم به میزم. خاویر گفت: «ای بابا، کی ناراحتت کرده؟»

ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ

فقط دوست داشتم بخوابم. به نظرم دلیلش این بود که وقتی آدم خواب است اوضاع آن‌قدرها آزاردهنده نیست.

ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ

«دائم به خودم می‌گویم اوضاع بر وفق مراد می‌شود، آدم که نمی‌تواند همیشه همه را راضی نگه دارد.»

ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ

هر چیزی که انسان از آن فرار کند، همان چیز به دنبالش می‌آید. آن چیز آن‌قدر با انسان می‌ماند تا این‌که بفهمد چه‌طور با آن رودررو شود.

کتاب ناب

زیاد بخند. هرروز دست کم یک بار بخند.

83 FATEMEH❤️

اولین سؤال اینه که طرف همیشه با احترام باهات رفتار می‌کنه؟ سؤال دوم اینه که بیست سال دیگه این آدم همونی هست که امروز هست، هنوزم دلت می‌خواد با طرف ازدواج کنی؟ سؤال آخر هم اینه که آیا طرف تو رو تشویق می‌کنه که انسان بهتری باشی؟ یه نفر رو پیدا کن که بتونی به هر سه تا سؤال جواب مثبت بدی، اون موقع است که آدم مناسب رو پیدا کردی.

دختر پاييزي

از این‌که خنده‌اش را دوست داشتم متنفر بودم.

HENRI

«همیشه یادت باشد که هیچ چیز مثل عشقی که اجازه می‌دهد اسم مان را با هم سهیم شویم، ارزش سهیم شدن را ندارد.»

بِه بانو

«اولین سؤال اینه که طرف همیشه با احترام باهات رفتار می‌کنه؟ سؤال دوم اینه که بیست سال دیگه این آدم همونی هست که امروز هست، هنوزم دلت می‌خواد با طرف ازدواج کنی؟ سؤال آخر هم اینه که آیا طرف تو رو تشویق می‌کنه که انسان بهتری باشی؟ یه نفر رو پیدا کن که بتونی به هر سه تا سؤال جواب مثبت بدی، اون موقع است که آدم مناسب رو پیدا کردی.»

استودیوس

هیچ چیز همیشگی نیست. تنها چیزی که میان همهٔ ما مشترک است همان امر گریزناپذیر است. سرانجام همهٔ ما خواهیم مرد.

غزل

«بازنده‌ها بر اساس شنیده‌هایشان با گفتن یک مشت حرف‌های گزنده حقیقت می‌سازند و من به خودم می‌آیم و می‌بینم دارم از ایشان دفاع می‌کنم.»

شیلا در جستجوی خوشبختی

«دلم دوستانی می‌خواهد، که بگذارند تنهای تنها باشم، آنگاه که تنهایی تنها چیزی است که می‌خواهم.» برادران آوِت، آزادی تمام عیار

نیومون

«... من هیچ جایی نیستم، می‌توانی جایی به من بیفزایی؟» برادران آوِت، سالینا

پویا پانا

وقتی کسی عزیزی را از دست می‌دهد پنج مرحله سوگ را پشت سر می‌گذارد: انکار، خشم، چانه زنی، افسردگی، پذیرش.

Parinaz

«سنگینی دروغ شانه‌ات را خم خواهد کرد، شهر به شهر به دنبالت خواهد آمد چون چیزی نیست که این‌جا اتفاق بیفتد و آنجا نیفتد.»

ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ

«قلبت می‌گوید دوباره نه، این چه‌طور مخمصه‌ای است که من را در آن گرفتار کردی؟ اما وقتی احساسی وجود دارد، همان احساس آدم را از زمین بلند می‌کند و به هرجایی می‌برد.» برادران آوِت، واقعیت عشق

ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ

زندگی را خیلی سخت نگیر. آن زمانی که لازم است یک مشت محکم توی صورتش بزن. به زندگی بخند. - و زیاد بخند. هرروز دست کم یک بار بخند.

بِه بانو

زندگی را خیلی سخت نگیر. آن زمانی که لازم است یک مشت محکم توی صورتش بزن. به زندگی بخند.

پویا پانا

حجم

۲۰۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۷۵ صفحه

حجم

۲۰۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۷۵ صفحه

قیمت:

۴۹,۰۰۰

تومان