دانلود و خرید کتاب فلسفه تطبیقی چیست؟ رضا داوری اردکانی
تصویر جلد کتاب فلسفه تطبیقی چیست؟

کتاب فلسفه تطبیقی چیست؟

انتشارات:انتشارات سخن
امتیاز:
۴.۰از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب فلسفه تطبیقی چیست؟

کتاب فلسفه تطبیقی چیست؟ نوشته دکتر رضا داوری اردکانی توسط انتشارات سخن منتشر شده است. این کتاب به آرا فیلسوفان مختلف و اشاعره با هم می‌پردازد. فیلسوفانی مانند اسپینوزا، ملاصدرا، ابن سینا و ...

درباره کتاب فلسفه تطبیقی چیست؟

دکتر رضا اردکانی در فلسفه تطبیقی به‌ تحقیق در موارد اختلاف و اتفاق نظر میان فیلسوفان می‌پردازد. نویسنده در کتاب فلسفه تطبیقی چیست؟ به بعضی آرای مشابه اسپینوزا و اشاعره را آورده‌ است و فارابی و ابن‌سینا را با ارسطو، و ملاصدرا را با لایب نیتس و هوسرل قیاس کرده‌ است.  اگر برای مخاطب سوال باشد که چرا نظر دیوید هیوم درباره علیت را با قول اشاعره تطبیق نکرده‌است و از مشابهت شک غزالی با شک دستوری دکارت و انسان معلّق ابن‌سینا با کوژیتوی دکارت و عقل کل مولانا با روان مطلق هگل چیزی نگفته‌است توضیح می‌دهد که قیاس مسائل چیزی است و تطبیق مبادی چیزی دیگر. 

خواندن کتاب فلسفه تطبیقی چیست؟

این کتاب به تمام خوانندگان تخصصی فلسفه اسلامی و فلسفه غزب پیشنهاد می‌شود. می‌تواند روش‌ها نوین تطبیق دو نظریه را یاد گرفت و استفاده کرد.

بخش‌هایی از کتاب فلسفه تطبیقی چیست؟

در حادثه غرب و غربی شدن گوش‌ها و زبان‌ها تغییر کرده است. مقصود این نیست که غرب چون قدرت دارد بیشتر زبان است و کمتر به‌سخن غیر گوش می‌دهد. این که غرب غرور دارد و به‌سخنی دیگر نیازمند نیست از جهت اجتماعی و سیاسی درست است، اما غرور و تکبر اختصاص به‌غرب ندارد. عالم غربی طوری بنا شده است که همه صداها و گفت‌ها در آن به‌گوش نمی‌رسد. نگاه ابژکتیو غرب به‌جهان و گذشته معنی تازه‌ای بخشیده است و هرکس از هرجا و در هرجای روی زمین با این نگاه به‌موجودات و به‌تاریخ نظر کند در بهترین صورت همان می‌بیند که غرب دیده است. یکی از آفت‌های غرب‌زدگی که شاید شایع‌ترین مظهر آن نیز باشد ابتلا به‌درک مکانیکی امور و مطلق دانستن این درک است. این تلقی مکانیکی را در بحث غرب و غربی شدن نیز می‌یابیم. وقتی تعبیر «غرب» به‌زبان می‌آید نظر متوجه سمت چپ نقشه جغرافیا می‌شود و اگر بگویند مراد از غرب، غرب جغرافیایی و حتی سیاسی نیست، می‌گویند ما دیگر چیزی که بتوان نام غرب به‌آن داد نمی‌شناسیم، یعنی نظرشان این است که باید چیزی در جایی باشد که بتوان به‌آن نامی داد و اگر نام مصداقی در خارج نداشته باشد در حقیقت نام نیست. البته نامْ صرف یک لفظ نیست بلکه نامِ چیزی است، اما در تلقی مکانیکی آن نام باید نام چیزی باشد که همه بتوانند یکسان آن را درک کنند و در مورد آن به‌توافق برسند.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
ابن‌رشد از حقوق بشر و به‌خصوص از حقوق زنان سخن می‌گفت و معتقد بود که در تاریخ به‌زنان ظلم شده است و ظالمان مانع شده‌اند که زنان به‌مقام درخور انسانی در علم و فهم و عمل برسند. ۲. ابن‌رشد متواضع و نقاد بود و در کار و نظر خود نیز احتمال خطا می‌داد. ۳. ابن‌رشد به‌تاریخ و گذشته بی‌تعصب نگاه می‌کرد. اینها همه صفاتی است که با تاریخی که به‌تجدد پیوست مناسبت دارد.
محمد طاهر پسران افشاریان
چهره‌های پُر فروغی مثل محمد زکریای رازی و ابوریحان بیرونی نیز بوده‌اند که اندیشه‌هایشان به‌اندیشه‌های صاحب‌نظران دوران رنسانس بسیار نزدیک است.
محمد طاهر پسران افشاریان
این که ماهیت در تفکر متفکران اسلامی و به‌خصوص در نظر فلاسفه همان است که هوسرل در نظر داشته، جای درنگ و تأمل است و البته کشف محجوب اسماعیلیان و متصوفه را نمی‌توان با انکشاف (devoilement) پدیدارشناسان و مخصوصآ هیدگر یکی دانست. به‌عبارت دیگر، فلسفه و عرفان اسلامی پدیدارشناسی به‌معنی هوسرلی لفظ و حتی مقدمه آن نیست
محمد طاهر پسران افشاریان
آنجا که اگر در عالم مسیحیت قرون وسطی یا در فلسفه اسلامی مطالب افلاطونی و ارسطویی و افلوطینی ورواقی را حذف کنند، صرف‌نظر از اینکه نظم درهم می‌ریزد از مجموعه مسائل و مطالب هم چیز قابل ملاحظه‌ای باقی نمی‌ماند
محمد طاهر پسران افشاریان
اما اشعری هم به‌معنایی که دموکریتس و اپیکورس اتمیست بوده‌اند، به‌این مذهب قائل نبوده و درست بگوییم اتمیسم اشعری یک نظریه کلامی است و مقصود از آن این نیست که عالم مادی است و حوادث در آن برسبیل اتفاق و تصادف یا به‌ضرورت مکانیکی صورت می‌گیرد، بلکه برعکس اثبات جزء لایتجزّی برای اثبات قدرت الهی و ناچیزی و ناپایداری موجودات طبیعی است. اشعری به‌جوهر فرد قائل می‌شود تا ربط و نسبت ذاتی میان چیزها و همچنین نسبت علت و معلول و ترتّب معلول برعلت را نپذیرد و بتواند بگوید که هرچه هست و می‌شود به‌قدرت خداست. یعنی نه فقط چیزی علت چیزی نیست، بلکه ما هم علت افعال خود نیستیم؛
محمد طاهر پسران افشاریان
La phenomenologie consiste a "sauver le phenomene", sauver l' apparence en degageant ou devoilant le cache qui se montre sous cette apparence. Le logos du phenomene, la phenomenologie, c'est donc dire le cache, l'invisible present sous le visible. C'est laisser se montrer le phenomene tel qu'il se montre au sujet a qui il se montre. C'est donc une tout autre demarche que celle de l'histoire de la philosophie ou de la critique historique.
کاربر ۵۱۹۶۶۲۶
اما اشعری هم به‌معنایی که دموکریتس و اپیکورس اتمیست بوده‌اند، به‌این مذهب قائل نبوده و درست بگوییم اتمیسم اشعری یک نظریه کلامی است و مقصود از آن این نیست که عالم مادی است و حوادث در آن برسبیل اتفاق و تصادف یا به‌ضرورت مکانیکی صورت می‌گیرد، بلکه برعکس اثبات جزء لایتجزّی برای اثبات قدرت الهی و ناچیزی و ناپایداری موجودات طبیعی است. اشعری به‌جوهر فرد قائل می‌شود تا ربط و نسبت ذاتی میان چیزها و همچنین نسبت علت و معلول و ترتّب معلول برعلت را نپذیرد و بتواند بگوید که هرچه هست و می‌شود به‌قدرت خداست. یعنی نه فقط چیزی علت چیزی نیست، بلکه ما هم علت افعال خود نیستیم؛
محمد طاهر پسران افشاریان
در این اصول که نظر می‌کنیم می‌بینیم که این عالم فی‌نفسه هیچ قوامی ندارد و اگر خدا نخواهد، یک لحظه دوام نمی‌آورد. اتم‌ها با هم فرق ندارند و تفاوتشان در اعراض است و اعراض را خدا به‌طور مدام خلق می‌کند و اگر یک لحظه خلق متوقف شود عالم درهم می‌ریزد. این که ما نحوی ثبات می‌بینیم، وهم ماست. اشیاء صفت ذاتی ندارند. یعنی فی‌المثل این که آتش می‌سوزاند، سوزاندن صفت ذاتی آتش نیست و ما که آتش را علت سوختن چیزها می‌دانیم عادت اللّه را نسبت ذاتی و ضروری دانسته‌ایم. عادتِ خدایی است که آتش سوزان و سوزنده باشد و اگر خدا بخواهد که آتش نسوزاند آن را سرد می‌کند، چنان که آن را بر ابراهیم سرد کرد.
محمد طاهر پسران افشاریان

حجم

۱۹۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

حجم

۱۹۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان