کتاب یکی از ما دروغ می گوید
معرفی کتاب یکی از ما دروغ می گوید
یکی از ما دروغ میگوید نوشته کارن. ام مکمنس آمریکایی رمانی هیجان انگیز و معمایی درباره ماجرای قتلی در دبیرستان است. این اثر از پرفروشهای نیویورکتایمز است که تاکنون به ۳۷ زبان ترجمه شده است.
این رمان نامزد بهترین داستان ادبیات کودک و نوجوان گودریدز در سال ۲۰۱۷ میلادی نیز بوده است.
خلاصه کتاب یکی از ما دروغ میگوید
سایمون پسری دبیرستانی و گوشهگیر است که به طرز مشکوکی میمیرد. برانوین، اَدی، نیت و کوپر دوستان نزدیک سایمون متهمین اصلی این قتل هستند. تحقیقات میگوید مرگ سایمون تصادفی نبوده است و این اغاز ماجرای شگفت انگیز کتاب یکی از ما دروغ میگوید است.
داستان در هر فصل از زبان یک نفر روایت میشود اما یکی از این راویها دروغ میگوید.
کارن. ام مکمنس داستانی جذاب و هوشمندانه و غیرقابل پیشبینی نوشته است که خواننده را تا انتها درگیر خود میکند. داستانی که قتل و جنایت را به دنیای بچهها آورده و فاجعههایی از این دنیا روایت میکند. او کاراکترهایش را در برابر حوادثی قرار میدهد که ماهیت پنهان شخصیت خود را اشکار کنند.
کتاب یکی از ما دروغ میگوید برای چه کسانی مناسب است
این اثر علاقهمندان به رمانهای معمایی با رنگ و بوی جنایی را مجذوب خود خواهد کرد.
کتابهای مشابه
اگر این رمان خواندهاید و دوست داشتهاید و به دنبال آثاری با حالوهوای مشابه و شخصیتهای نوجوان میگردید، مطالعه این عناوین را به شما پیشنهاد میکنیم: در جستوجوی آلاسکا اثر جان گرین، پنج قدم فاصله اثر ریچل لیپینکات، النور و پارک اثر رینبو راول و به من بگو ابدیت یعنی چه اثر سارا دسن.
جملاتی از کتاب یکی از ما دروغ میگوید
برانوین، نیت و کوپر، همگی در حال صحبت با معلمها هستند. اما من نمیتوانم. کاش جیک۲۳ اینجا بود. موبایلم را از کیفم بیرون میآورم و سعی میکنم به او پیام بدهم، اما دستهایم بهشدت میلرزد. پس زنگ میزنم.
خیلی سریع جواب میدهد. «عزیزم؟» از صدایش معلوم است که تعجب کرده. ما معمولاً به هم زنگ نمیزنیم. دوستانمان هم همینطورند. بعضی وقتها که با جیک هستم و کسی به او زنگ میزند به شوخی میگوید: «کدوم خری زنگ زدن رو اختراع کرده؟» و بیشتر مواقع مادرش پشت خط است.
«جیک!»؛ فقط میتوانم همین یک کلمه را به زبان بیاورم. دست کوپر به دور گردنم، تنها چیزی است که مرا سرپا نگه داشته. از شدت گریه نمیتوانم حرفی بزنم. کوپر موبایلم را از دستم میگیرد.
«سلام رفیق، کوپرم. کجایی الان؟» کمی مکث میکند. «میتونی بیای پیشمون؟ یه...اتفاقاتی افتاده. ادی واقعاً ناراحته. نه نه، حالش خوبه، ولی...سایمون کِلیهِر خیلی حالش بد شد. با آمبولانس بردنش. نمیدونیم خوبه یا نه.» نمیتوانست درست حرف بزند. کلمات در هم ذوب میشدند؛ مثل بستنی. بهسختی متوجه حرفهایش میشوم.
حجم
۲۹۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۲۹۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
نظرات کاربران
📚✒️ [داستان]: داستان در مورد چهار نوجوان هفده سالهس که تو دبیرستان بیویو درس میخونن. نیت موادفروش، برانوین همه چیز دان، ادی معصوم، کوپر ورزشکار. سایمون کسی که کل مدرسه ازش متنفرن، با خوردن روغن بادوم زمینی که بهش حساسیت
من خیلی کتاب خوندم که توش به همجنسگرا بودن طرف اشاره شده و اصلا کاری به خود قضیه ندارم ولی مطمئن هستم که ترجمه ی این واژه و نوشتن صحیحش خیلی خیلی بهتر از اینه که به جاش بگیم غیر
واااای چقدر خوب بود،یه کله از سه شب تا یازده صبح خوندمش.اصلاً قابل پیش بینی نبود،حرف نداشت.شدیداً خوندش توصیه میشه،به شرط علاقمندی به ژانر رازآلود...
واقعا رمان عالی از بابت جنایی و معمایی بودنش بود. یه رمان عاشقانه، جنایی و معمایی! ای کاش طاقچه محدوده سنی کتاب ها رو هم در بخش مشخصاتش قرار می داد.
من اصلااااا نمیتونم دوست داشتنم نسبت به این کتاب رو توصیف کنم حس میکنم هر چقدر که راجع به این کتاب بگم بازم از فوق العاده بودنش نگفتم 🥺 من برای اولین بار یه کتاب با همچین ژانری خوندم و
ناموس غافلگیر کننده بود🤦🏻♀️😂
به طرز وحشتناکی کتاب جذابی بود و واقعا متن روون و قشنگی داشت😍👌🏻
همین الان تمومش کردم ... کوپر ، نیت، برانوین و ادی به همراه سایمون یکی از چهره های منفور دبیرستان به خاطر داشتن موبایل سرکللس تنبیه میشن و مجبور به شرکت در کلاس تنبیهی! در این بین مادامی که ۵
عالی بود
زمان: دوشنبه ۲۴ سپتامبر، ساعت ۳ بعد از ظهر مکان: دبیرستان بِی ویو، آزمایشگاه شخصیت های اصلی: برانوین روهاس، نیت مکالی، کوپر کلی، ادلاید پرنتیس و سایمون کلیهر علت حضور در آزمایشگاه: جریمه بابت همراه داشتن موبایل هایی که ادعا میکردند برای خودشان