کتاب آسمان کیپ ابر
معرفی کتاب آسمان کیپ ابر
«آسمان کیپ ابر» مجموعه داستانی از محمود حسینیزاد، نویسنده معاصر ایرانی است. ۱۳ داستان که بخشی از سهگانه این نویسنده است. دو بخش دیگر «سیاهی چسبناک شب» و « این برف کی امده» پیش از این منتشر شدهاند؛ البته «آسمان کیپ ابر» کتاب دوم این مجموعه است اما به دلیل انتظار زیاد در گرفتن مجوز، آخر از همه منتشر شده است.
«درد که آمد»، «هنوز هم گاهی»، «آسمان، کیپ ابر»، «سنگی سپید و مرمر»، «اتاق رو به باغ»، «رضا که رفت»، «هنوز شام نخورده بودم»، «روزهای پیش رو»، «نقلها که ریخت و سکهها» از جمله داستانهای این مجموعهاند.
حسینیزاد در نگارش این اثر از زندگی واقعی خودش هم الهام گرفته است و بعضی از شخصیتهای داستانهایش واقعیاند. تصویرسازیهای زیبا و جذاب، مخصوصا توصیف مناظر طبیعی و رعایت ایجاز در داستان، از ویژگیهای برجسته داستانهای حسنیزاد در این مجموعهاند. او نوع استفاده از طبیعت در آثارش را مدیون فردریش دورنمات، نمایشنامهنویس و رماننویس برجسته سوئیسی میداند.
محمود حسینیزاد که متولد فیروزکوه است و ۷۳ سال دارد، یکی از مؤسسان انتشارات سیگال در کلکته هند است. او در سال ۲۰۱۳ به عنوان مهمترین مترجم ادبیات آلمانی به فارسی شناخته شد و مدال گوته را از کشور آلمان دریافت کرد. حسینیزاد در این سالها با ترجمههایی که از داستانهای نویسندگان آلمانی به فارسی انجام داده، موج نویی از ادبیات آلمان را در ایران معرفی کرده است:
«درد که آمد، زن جا خورد.
خیلی.
نباید کمرش درد میگرفت. خودِ دکتر گفته بود، دو ماه پیش گفته بود، در بیمارستان. دو ماه پیش هم زن را همچه دردی گرفته بود. حدود ظهر بود و زن اهمیتی نداده بود. فکر کرده بود به خاطر بلند کردن بار سنگین دل و کمرش درد گرفته، اما شبِ همان روز درد بیشتر شده بود. زن توی آشپزخانه بود و شوهر تازه از راه رسیده. درد بیشتر شده بود و زن ناگهان فهمیده بود که خیسی بین پاهایش از خون است و به شوهرش گفته بود که یکی دو روز لک میدیده، اما اهمیتی نمیداده. رنگ صورت مرد اول قرمز و بعد شده بود سفیدِ سفید. باهم رفته بودند بیمارستان. زن یک هفتهای استراحت کرده بود؛ دکتر اطمینان داده بود بچه سالم است و توصیه کرده بود به احتیاط و استراحت. گفته بود مسئلهای پیش نخواهد آمد و فکروخیال نکند و اعصابش را بههم نریزد. خب، حالا چی؟»
حجم
۶۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
حجم
۶۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
نظرات کاربران
خیال انگیز تشبیهات عالییییییی
خیالانگیز؛ باتشبیهات عالی ولی بدون معنا؛ محتوا و هدف
توصیفها مثل دیگر آثار حسینیزاد به طرز غریبی زیبا هستند. دو داستان آخر کتاب را خیلی دوست داشتم. «مثلا سنگی سفید و مرمر» و «پرسه با چشمهای نمناک».