تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب دژ
نویسنده:آنتوان دوسنت اگزوپری
مترجم:پرویز شهدی
انتشارات:انتشارات به سخن
دستهبندی:
امتیاز
از ۳ رأیخواندن نظرات
۳٫۰
(۳)
خواندن نظراتمعرفی کتاب دژ
«دژ» اثر ناتمامی از آنتوان دوسنت اگزوپری است که پرویز شهدی آن را به فارسی برگردانده است.
داستان این اثر مشخص نیست و چهارچوب خاصی ندارد، تنها میتوان گفت که این کتاب هم درباره تجربیات دریافت های اگزوپری از زمین ، آسمان، پرواز و انسان است. هر فصل کتاب برای خودش یک پیام مجزا دارد و به یک اصل اخلاقی اشاره می کند. می توانید این کتاب را از هرکجا خواستید شروع کنید چرا که مفاهیم بلندی که اگزوپری می گوید نیازی به داستانپردازی ندارد و آنقدر لطیف است که بی واسطه درک میشود.
پرویز شهدی در مقدمه اثر نوشته است:
دژ آدم را به یاد کتابی از ژان ژاک روسو بهنام: «رؤیاهای گردشکنندهای تنها» میاندازد. هرچند نزدیک سه قرن میان نگارش این دو فاصله است، اما چنین سبک نوشتن چه در فرانسه و چه در ایران سوابق طولانی دارد، پیش از روسو، مونتنی و پاسکال و پس از او مترلینگ هم چنین نوشتههایی از خود به یادگار گذاشتهاند. خود اگزوپری در فصل ۸۸ از «دژ» بهعنوان «گشتوگذارها در دشتی بیگانه» نام میبرد:
«ولی طی گشت و گذارهایم در دشتی بیگانه بر حسب اتفاق به سدهایی برخوردم... با گامهای آهستهٔ اسبم، راهی را در پیش گرفته بودم که از دهکدهای به دهکدهای دیگر میرفت. راه میتوانست یکراست از میان دشت ادامه یابد، اما از کنارههای کشتزاری گذشت و من در پیچ و خمهایش چند لحظهای سرگردان شدم... این کشتزار مرا اسیر خودش کرد و به منحرف شدن از راه اصلی رضایت دادم، در حالی که میتوانستم اسبم را از میان کشتزار برانم، اما همچون پرستشگاهی برایش احترام قائل شدم. سپس جاده مرا به ملکی رساند که دور و برش دیوار کشیده بودند... در پس دیوار، درختهایی را میدیدم... و چند برکهٔ آب زلال که در پس شاخ و برگ درختان مانند آینه میدرخشیدند. در آنجا جز سکوت چیزی نمیشنیدم... در طول این گشت و گذار در حالی که اسبم توی چالههای راه میلنگید، یا افسارش را میکشید تا کمی از علفهایی را که کنار دیوار روییده بودند بخورد، این احساس به من دست داد که راه من با پیچ و خمهای ناگهانیاش، احترامهایش، تفرجهایش و زمان از دست رفتهاش انگار بر اثر آیینی، یا اتاق انتظار پادشاهی، چهرهٔ شهریاری را ترسیم میکرد و همهٔ کسانی که از این راه میگذشتند، در حالی که توی کالسکهشان یا بر پشت الاغ کندروشان بالا و پایین میشدند، بیآنکه بدانند تحت تأثیر عشق بودند.»
کتاب و مطالبش به ظاهر ساده است، گاه از مسائلی بسیار ابتدایی و پیش پا افتاده سخن به میان میآید، واژهها، اسمها، فعلها و اصطلاحاتی عامیانه به کار میرود، استعارهها و تشبیهاتی که بههیچوجه با الگوی اصلی همخوانی ندارند. جمله گاه حالتی معماوار پیدا میکند، انگار باید بارها آن را خواند، سنگین و سبک کرد، دربارهاش اندیشید تا کلید حل معما پیدا شود.
نظری برای کتاب ثبت نشده است
پیک جنوب![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
آنتوان دوسنت اگزوپری
استپآنتوان چخوف
گیتانجالیرابیندرانات تاگور
وقتی به فوتبال فکر میکنیم به چه فکر میکنیمسایمون کریچلی
مکتوبپائولو کوئیلو
آرزوهای ویکتور هوگوسوسن سلیمزاده
هشت کتاب جبران خلیل جبرانجبران خلیل جبران
انسان؛ فرمانروای ذهن، بدن و پیشامدهاجیمز آلن
بنجامین فرانکلین، نابغهی آمریکاییکی ملکسیدک اولسن
گرگ بیابانهرمان هسه
عیسی پسر انسانجبران خلیل جبران
قطرهای از دریا (گزیدهای از سخنان حضرت علی (ع) در نهجالبلاغه)رحمان دهقانپیر
فیودور داستایفسکییانکو لاورین
حکایت های خواندنی از کلیله و دمنهزینب یزدانی
خویشاوندیهای اختیارییوهان ولفگانگ فون گوته
پرواز شبانه و نامه به یک گروگانآنتوان دوسنت اگزوپری
لائوتسهاحمد علامه فلسفی
مسیح فرزند انسانجبران خلیل جبران
عاشقانه ها: برگزیدهی اشعار و نامهها، سرگذشتها و سخنان کوتاهویکتور هوگو
آموزه هایی از حکمت چین باستاناحسان دوستمحمدی
شازده کوچولو![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
آنتوان دوسنت اگزوپری
شازده کوچولوآنتوان دوسنت اگزوپری
شازده کوچولوآنتوان دوسنت اگزوپری
شازده کوچولوآنتوان دوسنت اگزوپری
شازده کوچولوآنتوان دوسنت اگزوپری
شازده کوچولوآنتوان دوسنت اگزوپری
شازده کوچولوآنتوان دوسنت اگزوپری
شازده کوچولوآنتوان دوسنت اگزوپری
شازده کوچولوآنتوان دوسنت اگزوپری
شازده کوچولوآنتوان دوسنت اگزوپری
حجم
۳۶۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۷۵ صفحه
حجم
۳۶۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۷۵ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۲۹,۴۰۰۴۰%
تومان