دانلود و خرید کتاب تب بشکه دیوید سداریس ترجمه علی مجتهدزاده
تصویر جلد کتاب تب بشکه

کتاب تب بشکه

معرفی کتاب تب بشکه

«تب بشکه» مجموعه ۱۳ داستان کوتاه نوشته دیوید سداریس، نویسنده، طنزپرداز و برنامه‌ساز مشهور رادیو در آمریکا است. سداریس شهرتش را بیشتر مدیون نوشتن داستان‌های کوتاه از زندگی شخصی خودش است. داستان‌هایی که ماهیتی طنز و طعنه‌آمیز دارند. سداریس در این داستان‌ها به تفسیر طعنه‌آمیز مسایل اجتماعی می‌پردازد. از دیگر آثار سداریس می‌توان به «مخمل و جین تن خانواده‌ات کن»، «تعطیلات بی‌دغدغه» و «بلاخره یه روزی قشنگ حرف می‌زنم» اشاره کرد. بخشی از داستان «تب بشکه» این مجموعه را بخوانید: «یکی از یادداشت‌های مادرم را روی یخچال خانه زده‌ام، کنار فهرست غذاهای رستوران چینی نزدیک خانه‌مان و آن پیام تسلیتی که دوست سابقم جیل پولن برایم نوشته و فرستاده بود. برای من، خوشنویسی و تسلیت، دو تا چیزی هستند که اگر آن‌ها را از دنیا بردارید هیچ‌چیز کم نمی‌آید. ولی جای خالی جیل پولن همیشه به چشم‌ام می‌آید و دارم زور می‌زنم تا جوری یاد بگیرم که بدون او زندگی کنم. بعدِ هفت سال زندگی مشترک لذت‌بخش، دیگر پروایی نداشتیم از اینکه بگوییم چقدر به هم نزدیک شده‌ایم. اگرچه او تنها دوستی بود که من داشتم اما بازهم می‌شد بگویم که بهترین دوست من هم هست. البته که دعواهای کوچکی هم بین ما بود. گاهی اعصاب همدیگر را به‌هم می‌ریختیم و همین می‌شد که از هم فاصله می‌گرفتیم و قهری شروع می‌شد که چند روزی ادامه پیدا می‌کرد تا اینکه بالاخره چیز جالبی توی تلویزیون پخش می‌شد و آن‌وقت بود که یکی‌مان دیگری را صدا می‌زد که «بدو بیا ببین کانال هفت، یه دونه قُب.» این قب، مخفف «قربانی بی‌گناه» بود و یعنی آدم بدبختی که هنوز از هول اتفاقی که به‌سرش آمده بود داشت مثل بید می‌لرزید و او را نزدیک صحنهٔ وقوع حادثه گیر آورده بودند.»
مرجان
۱۴۰۰/۰۹/۱۹

خب قاعدتا با دیگر کتابهای سداریس قابل مقایسه نیست. اگر کسی اول تب بشکه رو بخونه شاید تمایلی نداشته باشه که دیگر کتابهای این نویسنده رو مطالعه کنه چون به اندازه ی نوشته های قبلی نمیتونه باهات ارتباط برقرار کنه و

- بیشتر
Mitra
۱۴۰۰/۰۵/۱۵

به نسبت آثار دیگه ای که از سداریس خوندم جذاب نبود

کاربر ۶۷۴۹۴۸۶
۱۴۰۳/۰۴/۰۶

نمیدونم مشکل از ترجمه بود یا خود متن نویسنده، روی هم رفته خیلی بیخود بود

hasti🍃
۱۴۰۳/۰۱/۲۸

دیوید سداریس یکی از نویسنده های مورد علاقه منه. به نظرم مترجم نتونسته از پس ترجمه این کتاب، که کار راحتی هم نیست، بر بیاد؛ برای همین مخاطب نمیتونه با نویسنده ارتباط برقرار کنه و کمدی‌خاص نویسنده رو درک کنه.

مادرم توی وان حمام هم سیگار می‌کشید، همان‌جا که دست‌آخر یک روز پیدایش کردیم درحالی‌که سروته توی وان غرق شده بود. سر غذا هم سیگار می‌کشید و معمولاً خاکستر سیگارش را در همان ظرف نیم‌خورده‌اش می‌ریخت. دیدگاهش هم این بود که اگر یکی غذا بپزد و ظرف‌ها را هم خودش بشورد، اجازه دارد هر کاری که دوست دارد با ظرف‌ها بکند. از نظر ما هم حرفش منطقی بود.
سوم شخص
من تا حالا بارها تن دخترم داون را بخیه زده‌ام. همین‌قدر کافی است که شما فرضاً بلد باشید یک دکمه را به لباس بدوزید. فقط حواستان باشد که سوزن تیز و تمیز دم دست داشته باشید و نخ محکم. به‌شخصه نخ دندان ساده را توصیه می‌کنم.
avajahangiry

حجم

۲۱۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۲۱۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

قیمت:
۶۴,۰۰۰
تومان