دانلود و خرید کتاب تویی که سرزمین ات اینجا نیست محمدآصف سلطان‌زاده
تصویر جلد کتاب تویی که سرزمین ات اینجا نیست

کتاب تویی که سرزمین ات اینجا نیست

معرفی کتاب تویی که سرزمین ات اینجا نیست

محمد آصف سلطان‌زاده، نویسنده افغان است. «تویی که سرزمین‌ات اینجا نیست» چهارمین کتابی است که از محمد آصف سلطان‌زاده، داستان نویس افغان درایران منتشرمی‌شود. اوسالها پیش ازافغانستان به ایران مهاجرت کرد و به کار درخیاط‌خانه‌ها پرداخت و پس ازسال‌ها زندگی در ایران، در ۱۳۸۰ نیز از ایران به دانمارک رفت و اینک مقیم دانمارک است. نوع داستان نویسی محمد آصف سلطان‌زاده شاخه‌ای ازداستان‌نویسی فارسی محسوب می‌شود که گرچه آبشخورهای مشترکی با داستان‌نویسی فارسی در ایران دارد، تمایزاتی نیز با این شیوه‌‌ داستان‌نویسی دارد. می‌توان داستان فارسی را به سه شاخه‌‌ ایرانی، افغانستانی و تاجیکستانی تقسیم کرد. البته سلطان زاده داستان نویسی را در ایران شروع کرده و نخستین مجموعه داستانش را در ۱۳۷۹ و زمان اقامت در ایران به چاپ رساند. او همچنین کتاب‌‎های دوم، سوم وچهارمش را گرچه درخارج ازایران(عمدتا دانمارک) نوشته، ولی این کتاب‌ها را در ایران هم منتشر کرده است.فضای بیشتر داستان‌های مجموعه «تویی که سرزمین‌ات اینجا نیست» شهرهای جنگ زده افغانستان درجریان جنگ‌های داخلی آن کشور است و روایت خونبار و وحشتناکی که راوی از آن فضا ارائه می‌کند، سند جامعه‌شناختی مهمی است از وضعیت داخلی افغانستان طی این سال‌ها.
فاطمه
۱۳۹۸/۰۹/۱۳

داستان های خواندنی و متفاوت.

majid
۱۳۹۴/۰۸/۲۴

تاحالااینطوری به این قضیه فکرنکرده بودم ولی باخواندن این کتاب خیلی ازتفکراتم تغییرکردواقعا جالب بود

sara[•_•]
۱۴۰۱/۰۳/۱۱

خیلی جالب بود.من نشر اگه رو خیلی دوست دارم.کتاب های جالبی منتشر میکند.ممنون از نشر اگه🌹🥰

علی آزاد
۱۳۹۹/۰۸/۱۱

سلام ما یک گروه کتابخوانی داریم. در هر هفته یک جلد رمان یا مجموعه داستان می خوانیم. این بار تصمیم گرفتم این کتاب (تویی که سرزمینت اینجا نیست) را بخوانیم. من در پی دسترسی به نسخه الکترونیکی این کتاب هستم

- بیشتر
احمد رضا
۱۳۹۴/۱۰/۰۲

کتاب جالبی بود،ارزش پیشنهاد دادن به دیگران و داره

رضا
۱۳۹۴/۰۸/۲۶

عالی

سامی
۱۳۹۴/۰۹/۰۱

دو داستان اولش و خوندم بسیار لذت بخش بود فقط تنها نکته ای که من و اذیت میکنه شیوه نوشتاری کتاب هست که با لهجه افغان نوشته شده .

علیرضا
۱۴۰۱/۰۳/۲۸

داستان ها کنش و کشش کافی را نداشتند و آدم حوصله اش سر میرود.

ما را تیر ازین شوربای چرب. گرچه دیگر یک سر و جان نیستم ولی چهار اندام بدن ما سالم است. می‌رویم ازین خراب شده، جایی که فرق نگذارند دیگر. مگر می‌شد فرق نگذاشت؟
کاربر ۲۱۳۷۳۳۸

حجم

۱۶۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

حجم

۱۶۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

قیمت:
۷۶,۰۰۰
تومان