دانلود و خرید کتاب دختری که خودش را خورد سعید محسنی
تصویر جلد کتاب دختری که خودش را خورد

کتاب دختری که خودش را خورد

نویسنده:سعید محسنی
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۴از ۱۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دختری که خودش را خورد

«دختری که خودش را خورد» داستان معلم تاریخی است که با همسرش طاووس زندگی می‌کند. او در یکی از روستاهای اصفهان درس می‌دهد و هر روز با مینی‌بوس به خانه بازمی‌گردد. او یک آدم عادی با دغدغه‌هایی مانند باقی مردم است. ترس از روبرو شدن با شماتت مدیر مدرسه به خاطر دیر سر کار رفتن، جرو بحث با آبدارچی به خاطر کشیدن سیگار در مدرسه، زنی پا به ماه که بسیار هم بهانه‌گیر است و رابطه عاشقانه آنها باهم زیاد گرم به نظر نمی‌رسد و آدم احساس می‌کند علاقه مرد به زن تنها از سر قدردانی است و... تا این که یک روز این مرد هنگام یک ماهیگریی تفننی، کیفی را پیدا می کند که در ان نامه های ناامیدکننده از یک دختر است. دختری به اسم غزاله که نقاش است و از نامه‌هایش پیدا است که قصد خودکشی دارد، معلم ابتدا با تمسخر نامه ها را می خواند اما بعد از مدتی درگیر این موضوع می‌شود و تصمصم می‌گیرد دختر را بیابد و او ار از خودکشی برهاند. ـ« طاووس، چرا ما این‌قدر کم می‌تونیم باهم حرف بزنیم؟ ـ چون تو چن وقته یه‌جوری شدی. ـ چه جوری شدم؟ وقتی می‌گی یه‌جوری شدی باید بتونی بگی چه جوری شدم. ـ نه، نمی‌خوام عصبی بشی. منظورم این نیست که بد شدی. ـ پس منظورتش چیه؟ ـ منظورم اینه که یه‌جوری شدی... یه‌جوری... ـ اینو که گفتی. حالا بگو چه جوری شدم؟ اخلاقم بد شده؟ کاری می‌تونستم برات بکنم که نکردم؟ ـ نه، ولش کن. بذار تو خونه حرف می‌زنیم. ـ همیشه همینه. هر وقت خواستم حرف بزنیم، تو سکوت کردی. هر وقت هم باید ساکت باشی یه‌بند حرف می‌زنی.» سعید محسنی در این داستان، به دنبال نشان دادن زندگی آدم‌های بی‌شماری است که تنها هیجان‌هایی ساده برای درآمدن از روزمرگی دارند، هیجان‌هایی مانند یافتن یادداشت‌های یک نفر و یا چیزهایی شبیه به آن که شاید چند روزی ما را از دنیای بدون جذابیت و کسالت‌بار زندگی امروزی بیرون بکشد اما دیر یا زود دوباره به آن بازخواهیم گشت.
س.ش
۱۳۹۸/۰۹/۰۲

طنز و شیرینی شخصیت راوی برام بسیییار لذت بخش بود.

sayna sedigh
۱۳۹۸/۰۱/۱۳

از این کتابایی که وقتی تموم میشه میگی خب که چی اصلا ؟ نه حس خوبی میده نه چیزی یادت میده نه حتی ماجرای خاصی رو روایت میکنه. با یک مشت کاراکتر تلخ. در کل پول بابتش ندین بهتره

shiva
۱۳۹۸/۱۰/۱۴

کتاب خوبی بود... وای اونجا که رفت تو نگارخونه با اون مرد وایساد صحبت کردن نمیدونم چرا انقد ترسیدم

بیات
۱۳۹۸/۰۹/۰۲

پنج ستاره کمشه

narges
۱۴۰۳/۰۸/۱۵

وقتی کتاب تموم شد به این فکر کردم که بعضی نویسندها حرف خاصی برای گفتن ندارند فقط میخواند هنر خودشون را از نوشتن نشون بدند یه متن بدون نقص و جذاب که تهش هیچ اتفاقی نمیوفته کلا داستان خاصی هم

- بیشتر
حس می‌کنم چرخ‌دنده‌ای از چرخ دنده‌های یک ساعتم که هرز می‌تابم. برای خودم می‌چرخم. گرچه چرخ‌دنده‌های دیگر هم وضعیتی بهتر از من ندارند
Ala
از آن راننده‌هایی است که فکر می‌کنند با چشم بسته هم می‌شود رانندگی کرد چون ماشین خودش جاده را بلد است
پناه
خداوند، روزگاری برای عذاب بندگانش سیل و صاعقه می‌فرستاد یا کمی زمینش را می‌لرزاند، اما چون حجم گناهان این موجودِ دوپا به‌طرز غریبی زیاد شد، خداوند هم انواع عذاب‌های طاق‌وجفت را به‌صورت عمومی و شخصی طراحی کرد. از انواع بیماری‌های ناشناخته بگیر تا همین
پناه
آدم فقط وقتی قدر نعمت‌های خدا را می‌داند که یا آن را از دست بدهد، یا در وجود خودش موهبتی ببیند که در دیگری نیست و آن لحظه با تمام نفرتی که از خودت داری، حس کنی آن‌قدرها هم بدبخت نیستی
پناه
هیچ‌چیز توی دنیا به‌اندازهٔ اعداد حالم را به‌هم نمی‌زند. این حساسیت به اعداد تازه نیست. دقیقاً از وقتی شروع شد که برای اعتراض به رشتهٔ قبولی‌ام در کنکور به سازمان سنجش رفتم و فهمیدم کد رشتهٔ ۲۴۴۲ را که حساب‌داری دانشگاه تهران بود، به‌اشتباه ۲۴۲۴ زده‌ام و به این دلیل دبیری تاریخِ دانشگاه اصفهان قبول شده‌ام.
az_kh
اگر کسی می‌خواهد جایی بمیرد که طعم مرگ برایش طعم خرمالو داشته باشد، بی‌تردید اصفهان را به او پیشنهاد خواهم کرد
farnaz Pursmaily
اگر کسی می‌خواهد جایی بمیرد که طعم مرگ برایش طعم خرمالو داشته باشد، بی‌تردید اصفهان را به او پیشنهاد خواهم کرد. تو هم این کار را بکن. اصفهان جان می‌دهد برای یک مرگِ گس و در عین‌حال شیرین.
خشایار

حجم

۱۱۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۱۱۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
۱۸,۰۰۰
۵۰%
تومان