کتاب همیشه شوهر
معرفی کتاب همیشه شوهر
کتاب همیشه شوهر نوشتهٔ فئودور میخاییلوویچ داستایوفسکی، نویسندهٔ مشهور و تأثیرگذار اهل روسیه است که با ترجمهٔ علیاصغر خبرهزاده در نشر نگاه چاپ شده است.
درباره کتاب همیشه شوهر
ویژگی منحصربهفرد آثار داستایوفسکی روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیتهای داستان است. داستایوفسکی، «همیشه شوهر» را در فاصلهٔ بین نگارش رمانهای «ابله» و «جنزدگان» نوشت. او در این سالها دوران اوج زندگی هنریاش را طی میکرد، اما بهلحاظ مالی و روحی در وضعیت بدی قرار داشت.
برخی منتقدان همزمانی نگارش «همیشه شوهر» و «جنزدگان» را عاملی در مهجورماندن آن میدانند و معتقدند که داستایوفسکی بخش اعظم توجه خود را معطوف به «جنزدگان» کرده بود و «همیشه شوهر» بیشتر در حکم امرار معاش بود.
هرچند بسیاری از صاحبنظران بر این باورند که این اثر را میتوان شاهکار رمانهای کوتاه او نامید.
در «همیشه شوهر» مشابهتهای مشترک آثار داستایوفسکی بهوضوح قابل رؤیت است. در این رمان نیز مانند دیگر آثارش، به بررسی دقیق اوهام شخصیتهاش میپردازد.
به قول میخائیل باختن، نظریهپرداز روس، شخصیتهای داستایوفسکی همواره با اوهام خود سروکله میزنند و توهم انسانها شالودهٔ اصلی بسیاری از داستانهای اوست».
کتاب همیشه شوهر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این اثر به علاقهمندان به ادبیات روسیه پیشنهاد میشود.
درباره فئودور داستایوفسکی
فیودور میخایلوویچ داستایوفسکی در ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ به دنیا آمد. وی نویسندهٔ مشهور و تأثیرگذار اهل روسیه بود. ویژگی منحصربهفرد آثار او، روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیتهای داستان است. بسیاری، او را بزرگترین نویسندۀ روانشناختی جهان به شمار میآورند.
داستایوفسکی ابتدا برای امرارمعاش به ترجمه پرداخت و آثاری چون «اوژنی گرانده» اثر بالزاک و «دون کارلوس» اثر فریدریش شیلر را ترجمه کرد؛ سپس به نگارش داستان و رمان پرداخت.
اکثر داستانهای داستایوفسکی، همچون شخصیت خودش، سرگذشت مردمی عصیان زده، بیمار و روانپریش هستند. در بیشترِ داستانهای او، مثلث عشقی دیده میشود؛ به این معنی که زنی در میان عشق دو مرد یا مردی در میان عشق دو زن قرار میگیرد. در این گرهافکنیهاست که بسیاری از مسائل روانشناسانه (که امروز تحت عنوان روانکاوی معرفی میشوند) بیان میشوند.
منتقدان، این شخصیتهای زنده، طبیعی و برخوردهای کاملاً انسانی آنها را ستایش کردهاند.
رمانها و رمانهای کوتاه این نویسنده عبارتاند از:
(۱۸۴۶) بیچارگان (رمان کوتاه)
(۱۸۴۶) همزاد (رمان کوتاه)
(۱۸۴۷) خانم صاحبخانه (بانوی میزبان) (رمان کوتاه)
(۱۸۴۹) نیه توچکا (ناتمام)
(۱۸۵۹) رؤیای عمو (رمان کوتاه)
(۱۸۵۹) روستای استپان چیکو
(۱۸۶۱) آزردگان (تحقیر و یا توهین شدگان)
(۱۸۶۲) خاطرات خانه اموات
(۱۸۶۴) یادداشتهای زیرزمینی (رمان کوتاه)
(۱۸۶۶) جنایت و مکافات
(۱۸۶۷) قمارباز (رمان کوتاه)
(۱۸۶۹) ابله
(۱۸۷۰) همیشه شوهر (رمان کوتاه)
(۱۸۷۲) جنزدگان
(۱۸۷۵) جوان خام
(۱۸۸۰) برادران کارامازوف
داستانهای کوتاه او نیز عبارت هستند از:
در پانسیون اعیان
(۱۸۴۶) آقای پروخارچین
(۱۸۴۷) رمان در نُه نامه
(۱۸۴۸) شوهر حسود
(۱۸۴۸) همسر مردی دیگر
(۱۸۴۸) همسر مردی دیگر و شوهر زیر تخت (تلفیقی از دو داستان قبلی)
(۱۸۴۸) پولزونکوف
(۱۸۴۸) دزد شرافتمند
(۱۸۴۸) درخت کریسمس و ازدواج
(۱۸۴۸) شبهای روشن (داستان کوتاه)
(۱۸۴۹) قهرمان کوچولو
(۱۸۶۲) «یک داستان کثیف» یا «یک اتفاق مسخره»
(۱۸۶۵) کروکدیل
(۱۸۷۳) بوبوک
(۱۸۷۶) درخت کریسمس بچههای فقیر
(۱۸۷۶) نازنین
(۱۸۷۶) ماریِ دهقان
(۱۸۷۷) رؤیای آدم مضحک
دلاور خردسال
مجموعه مقالهها او عبارتاند از:
Winter Notes on Summer Impressions (۱۸۶۳)
یادداشتهای روزانه یک نویسنده (۱۸۷۳–۱۸۸۱)
ترجمههای او عبارت هستند از:
(۱۸۴۳) اوژنی گرانده (انوره دو بالزاک)
(۱۸۴۳) La dernière Aldini (ژرژ ساند)
(۱۸۴۳) Mary Stuart (فریدریش شیلر)
(۱۸۴۳) Boris Godunov (الکساندر پوشکین)
داستایوفسکی، نامههای شخصی و نوشتههایی نیز که پس از مرگ وی منتشر شدهاند را در کارنامۀ نوشتاری خویش دارد.
فئودور داستایوفسکی در ۹ فوریهٔ ۱۸۸۱ درگذشت.
بخشی از کتاب همیشه شوهر
« ناتالیا واسیلیونا از آن دسته زنانی است که گویی برای بیوفایی و خیانت زاده شده اند...
ولچانینف نه تنها اعتقاد داشت که چنین تیپ زنانی وجود دارند بلکه برایش مسلم بود مردهایی هم هستند که مناسب این زنها باشند... به نظر او سرشت این مردها به گونهای است که می شود آنها را «همیشه شوهر» نامید...
این مردها به دنیا میآیند که زن بگیرند و پس از ازدواج بلافاصله به زیردستان زنانشان بدل شوند...
همانطور که نمیتوانند چون گاو پیشانی سفید نباشند و جلب توجه نکنند اما خودشان هرگز چیزی از این موضوع نمیدانند و هرگز هم از اقتضای طبیعت خود آگاه نیستند و حالا یکی از همین همیشه شوهرها پس از مرگ همسرش به سراغ رقیبش ولچانینف میآید تا حسابش را با او تسویه کند».
حجم
۱۶۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۶۲ صفحه
حجم
۱۶۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۶۲ صفحه
نظرات کاربران
پولشو میدید به داستایفسکی؟
احتمالا اولین چیزی که درباره این کتاب توجه شما را جلب میکن عنوان آن است. در کتاب توضیح داده میشود که زنهایی وجود دارند که «به نظر میآید برای بیوفا بودن زاییده شدهاند» و این بیوفایی درست بعد از اینکه
پر از اشکالات ویرایشیه که یه جاهایی متن رو نامفهوم میکنه.
خداوند که خالق انسان ها و تمام موجداته، به خوبی و درستی از تمام ضعف و قوت های ما انسان ها و آگاهی داره و بر همین اساس، برنامه ای برای تنظیم زندگی انسان ها و هدایتشون به نام دین
متن روانی داشت منتها ترجمش توی بعصی کلمات و جمله ها ضعیف می شد جوری که اصلا اون جمله رو بی معنی می کرد، هرچند تعدادش زیاد نبود. در مورد خود داستان هم نیمه اول کتاب جذاب تر بود، با اینکه
حتی آثار متوسط داستایوفسکی هم شاه کار است. در عین واقع گرایی نوعی شگفتی در شخصیت های داستایوفسکی هست. که در روابط آنها با هم کشف میشود . این شگفتی آن چیز پنهانی است که مخاطب از درون شخصیت ها
سطح: متوسط به پایین.... پیشنهاد به دوستداران ادبیات کلاسیک جهان . برای آشنایی با داستایوفسکی کتاب خوبی را انتخاب نکرده بودم.
اگ نخوندید هم،چیزی رو از دست ندادید.
ویرایش یا ترجمه ویا هرعلت دیگری باعث شده که متن روان نباشد ودربعضی قسمتها غیرقابل درک باشد، کتاب بااین محتوای به این خوبی راخراب کردند، مسعله ای که کتاب درحول آن نوشته شده بسیارحائز اهمیت است ولی متاسفانه قابل درک
مورد علاقه من نبود.