دانلود و خرید کتاب یک هفته در فرودگاه‏‫ آلن دوباتن ترجمه مهرناز مصباح
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب یک هفته در فرودگاه‏‫

کتاب یک هفته در فرودگاه‏‫

نویسنده:آلن دوباتن
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۲۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب یک هفته در فرودگاه‏‫

کتاب یک هفته در فرودگاه‏‫ نوشتهٔ آلن دوباتن (۱۹۶۹) با ترجمهٔ مهرناز مصباح در نشر چشمه چاپ شده است. آلن دوباتن فیلسوف سوییسی‌الاصل بریتانیایی، در ایران شناخته شده است و کتاب‌هایش همواره با استقبال همراه بوده است. «یک هفته در فرودگاه» از همان اولین‌ روز خبرساز بود و به یکی از پُرفروش‌ترین‌های مجله‌ «آبزرور» و «گاردین» بدل شد. 

دوباتن معتقد است زندگی مدرن به بهترین صورت در فرودگاه‌ها خلاصه شده‌: «رابطه‌ بین ‌ملت‌ها، سفر‌های سریع، تخریب محیط‌زیست، مصرف‌گرایی و رویاهای شخصی جهانگردی به‌خوبی در فرودگاه‌ها قابل مشاهده‌ است».

درباره کتاب یک هفته در فرودگاه‏‫

دوباتن یک هفته مهمان ترمینال شماره‌ پنج فرودگاه «هیثرو» شد تا این کتاب را که درباره آدم ها و رفتن است در چهار فصلِ «پیشنهاد»، «عزیمت‌ها»، «بخش ‌هوایی» و «رودها» بنویسد.

دوباتن در گفت‌وگویی که در «نیویورک تایمز» با «دیوید اولین» انجام داده، دلایل اهمیت فرودگاه را در زندگی روزمره چنین شرح می‌دهد: «فرودگاه‌ها برای بی‌صبری آدم‌هاست که به وجود آمده‌اند، وگرنه همان بندرها و کشتی‌ها می‌توانست جوابگوی رفت‌وآمد آدم‌ها باشد. و البته فرودگاه جای عجیبی است، چون ناخودآگاه سبب جوشش احساسات می‌شود و احتمالاً این بهترین کاری است که می‌توان در فرودگاه انجام داد. میزان عاطفه‌ سیالی را که در جهان بروز پیدا می‌کند می‌توان در فرودگاه‌ها سنجید. در لحظه‌ پرواز حالی روحانی به مسافر و همراهانش دست می‌دهد، انگار که او برای لحظه‌ای به مرگ بیندیشد. کسانی که سال‌های سال است ازدواج کرده‌اند و زندگی بدون عشق را پشت سر می‌گذارند، شاید در فرودگاه یک جمله‌ عاشقانه به همسرشان بگویند. احتمال سقوط هواپیما چیزی است که بدترین رابطه‌های زناشویی‌ را نیز می‌تواند نجات دهد».

درباره آلن دوباتن

آلن دو باتن، نویسنده، فیلسوف و مجری تلویزیونِ ساکن بریتانیا، که دغدغه‌اش نوشتن درباره زندگی روزمره به شیوه‌ای فلسفی است. او در تمام نوشته‌هایش می‌کوشد فلسفه را وارد زندگی عادی انسان کند.

آلن دوباتن نویسنده‌ٔ فلسفی در سال ۱۹۶۹ در شهر زوریخ سوئیس به دنیا آمده است. او اکنون در لندن زندگی می‌کند و مشغول مدیریت در موسسه‌ خود یعنی مدرسه‌ٔ زندگی است. این نویسنده اکنون به‌عنوان نویسنده‌ٔ فلسفه‌ٔ روزانه شناخته می‌شود. او درباره‌ٔ موضوعاتی می‌نویسد که هرروزه همه‌ٔ انسان‌ها با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند. موضوعاتی مانند عشق، سفر، هنر، معماری و ادبیات. کتاب‌های آلن دوباتن تاکنون به بیشتر از سی زبان دنیا ازجمله فارسی ترجمه‌ شده‌اند.

دوباتن دورهٔ دکتری فلسفه را در دانشگاهِ هاروارد آغاز کرد؛ ولی برای نوشتن کتب فلسفی به زبان ساده، آن را نیمه‌کاره رها کرد. مهم‌ترین کتاب‌های آلن دوباتن، تسلی‌بخشی‌های فلسفه و هنر سیر و سفرنام دارند.

اولین کتاب آلن دوباتن به نام جستارهایی در باب عشق، در سال ۱۹۹۳ زمانی که او ۲۴ سال داشت، منتشر شد. کتابی که خیلی زود در لیست کتاب‌های پر فروش قرار گرفت و بیش از دو میلیون نسخه از آن به فروش رفت.

آلن دوباتن مؤسس مدرسه‌ای به نام مدرسه‌ٔ زندگی است. او با این باور که فرزندان ما در مدرسه راه و روش زندگی کردن را نمی‌آموزند مدرسهٔ زندگی را تأسیس کرد. دوباتن معتقد است این فقدان دانش باعث می‌شود کودکان در زندگی بالغانه‌شان با مشکلات زیادی مواجه شوند.

موضوعاتی که در مدرسه زندگی تدریس می‌شوند متنوع‌اند. اما همه‌ٔ این آموزش‌ها در راستای افزایش خودشناسی هستند. زیرا گردانندگان این مدرسه معتقدند تنها با خودشناسی است که می‌توانیم زندگی برتر و رضایت‌بخش‌تری داشته باشیم. مجموعه‌ٔ آموزش‌های این مدرسه در شش دسته‌ٔ کلی تقسیم‌بندی می‌شود. خودشناسی، ارتباطات (Relationships)، کار، آرامش، رفتار‌های اجتماعی و فرهنگ و فراغت.

نویسندگان و فیلسوفان باتجربه‌ای هم در این موسسه کار می‌کنند. نکته‌ٔ جالب این است که با توجه به تفاوتِ روش‌های یادگیری، مدرسه‌ٔ زندگی آلن دوباتن، آموزه‌ها یا محصولاتش را به روش‌های مختلفی، مانند کتاب، کارگاه، ویدیو، جلسه‌ روانکاوی و... ارائه می‌کند.

آلن دوباتن تاکنون کتاب‌های بسیاری منتشر کرده است. از میان این آثار، کتاب‌های جستارهایی در باب عشق، تسلی ‌بخشی‌های فلسفه، هنر سیر و سفر، اضطراب منزلت، دین برای خداناباوران، سیر عشق، هنر همچون درمان و تعدادی از کتاب‌های مدرسهٔ زندگی به فارسی ترجمه‌ شده‌اند و همه‌ٔ آن‌ها در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های بازار قرار گرفته‌اند.

کتاب یک هفته در فرودگاه‏‫ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به مطالعهٔ آثار آلن دوباتن و کتاب‌هایی با روایت از اجتماع پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب یک هفته در فرودگاه‏‫

کارفرمای جدیدم در هر مراسمی به ترمینال جدیدش می‌بالید و حق هم داشت؛ دنبال راهی بود تا از زیبایی‌هایش داد سخن بدهد و باز هم حق داشت. ساختمان شیشه و فولاد مواج، بزرگ‌ترین ساختمان محوطه بود که چهل متر ارتفاع و چهارصد متر طول داشت، یعنی ابعاد چهار زمین فوتبال، و در عین‌حال کل ساختمان حس سبکی مدام و راحتی به آدم می‌داد، مثل ذهنی باهوش که خیلی راحت با پیچیدگی درگیر می‌شود. سوسوی نورهای یاقوتی‌رنگش را می‌شد هنگام غروب از وینزور کسل دید؛ اَشکال ترمینال داشتند وعده‌های مدرنیته را تجسم می‌بخشیدند.

شاید وقتی کنار اشیای گران‌بها و زیبای تکنولوژیک می‌ایستیم وسوسه شویم هیبت‌شان را انکار کنیم تا مبادا با تحسین کردن‌شان، احمق به‌نظر بیاییم. ممکن است از این‌که بیش‌از‌حد تحت‌تأثیر معماری و مهندسی قرار بگیریم احساس خطر کنیم و از حرکت بدون راننده‌ی قطارهای بمب‌افکن بین ماهواره‌ها بُهت‌زده شویم، یا در برابر موتورهای جی‌ای۹۰ جنرال‌الکتریک که از بال‌های مرکب بوئینگ ۷۷۷ به مقصد سئول آویزان‌اند.

اما اجتناب کردن از هر گونه بُهتی هم ممکن است در نهایت فقط نوع دیگری از حماقت باشد. در جهانی پُر از هرج‌و‌مرج و بی‌نظمی، این ترمینال پناهگاهی ارزشمند و جذاب از منطق و زیبایی به‌نظر می‌رسید. مرکز خیالین فرهنگ معاصر بود. اگر از کسی می‌خواستند یکی از اهالی مریخ را برای بازدید از تنها یک مکان ببرد که سرجمع کلیه‌ی مضامین جاری در فرهنگ ما را در برداشته باشد ــ از ایمان ما به تکنولوژی گرفته تا ویران کردن طبیعت، از درهم‌تنیدگی‌مان تا خیال‌بافی کردن‌مان در باب سفر ــ این مکان قطعاً تالار ورود و خروج می‌بود. دلایلم برای نپذیرفتن پیشنهاد عجیب فرودگاه در مورد گذراندن وقت بیشتری در محوطه‌هایش ته کشید.

معرفی نویسنده
عکس آلن دوباتن
آلن دوباتن

آلن دو باتن فیلسوف، نویسنده و مجری تلویزیونی در ۲۰ دسامبر ۱۹۶۹ میلادی در زوریخ به دنیا آمد. او نویسنده‌ی کتاب های مشهوری مانند آرامش و خودشناسی است. او فرزند ژاکلین و ژیلبر دو باتن بود. ژیلبر در اسکندریه در مصر زاده شده بود و پس از این‌که به خاطر به قدرت رسیدن جمال عبد‌الناصر مجبور به خروج از مصر شد، برای کار و زندگی به سوئیس مهاجرت کرد و هم‌بنیان‌گذار موسسه‌ی مالی-اعتباری جی‌ای‌ام شد (ثروت خانواده‌ی او در سال ۱۹۹۹ م. حدود ۲۳۴ میلیون یورو تخمین زده شد). مادر آلن متولد سوئیس و از اهالی اشکنازی و پدرش از خانواده‌ی یهودیان سفاردی‌ از شهر باتن در کاستیا و لئون بود.

িមተєကє .నមժមተ
۱۳۹۸/۰۳/۳۱

این اثر در واقع سفارشی است از طرف مسئولان یک فرودگاه به آلن دوباتن که ترمینال جدید این فرودگاه را از طریق آن ، معرفی کند از نظر من بیشتر شبیه یک گزارش بی طرفانه بود از زندگی یک هفته

- بیشتر
Karow Rezvani
۱۳۹۸/۰۶/۲۲

عالی بود از بهترین کتاب‌هایی که امسال خواندم.. این کتاب تماماً در پی ارائه یا یافتن مفهوم زندگی ست در دنیای مدرن... ترجمه کتاب هم بسیار مؤثر بود در لذتی که از خواندن کتاب بردم.

زینب
۱۳۹۸/۰۹/۰۲

درواقع از نویسنده خواسته شده یک هفته در فرودگاه اقامت کند و کتابی از محل ارائه نماید. آلن دوباتن با نگاه فیلسوفانه به جزئیات و اتفاقات روتین پرداخته و توصیفات جذابی از آنها دارد. موضوع جدیدیه ولی اونقدر تاثیرگذار نیست.

sima goodarzi
۱۳۹۹/۰۱/۲۳

بسیار بد بود. من نسخه صوتی اش رو گوش دادم که بعد از دو شنیدن کامل دو فصل از مجموع پنج فصل، منصرف شدم. شاید متن اصلی بهتر باشد، اما ترجمه اصلا روان و خوب نبود و من راضی نبودم.

- بیشتر
fateme1ghaderi
۱۳۹۹/۰۱/۲۳

خیلی بد بود. من از آلن دوباتن چندتا کتاب خونده بودم که خوشم اومد اما این واقعا خیلی درهم برهم بود. اصلا متن واحدی نداشت.

negz
۱۳۹۷/۰۶/۰۵

به نظرم خیلی عمیق بود،شایدم برای من سنگین بود،خیلی جاها متوجه نشدم چی شد...

هاتف
۱۴۰۰/۰۶/۱۴

از تو بعید بود آلن جون🤣

نازبانو
۱۳۹۷/۰۴/۳۰

متاسفانه نظرمو جلب نکرد ، اینم کامل نخوندم ، اما ترجمه ش عاااالیه

Marya
۱۴۰۰/۰۷/۰۷

کتاب در حقیقت سفارشی‌ست ازطرف یک شرکت هواپیمایی. شما بخوانید؛ گونه‌ای کم‌تر دیده شده از کپی رایتینگ! فلذا خوانشش را به کپی‌رایترها و نیز صاحبان کسب‌وکار توصیه می‌کنم. اما به‌طور کلی نسبت به اثر قبلی‌ای که از دوباتن خوانده بودم، در جایگاهی

- بیشتر
Peyman N
۱۳۹۸/۰۱/۰۴

بد نبود

علت ریشه‌ای خشم، امید است. ما عصبانی هستیم چون بیش‌از‌حد خوش‌بین‌ایم و به اندازه‌ی کافی برای استیصال‌های ذاتی جهان آمادگی نداریم. مردی که هر‌بار کلیدهایش را گم می‌کند یا پروازش را در فرودگاه از دست می‌دهد فریاد می‌کشد، اعتقاد تأثیرگذار اما بی‌ملاحظه و ساده‌لوحانه‌اش را به جهانی نشان می‌دهد که در آن کلیدها هیچ‌گاه سرگردان نمی‌شوند یا هواپیماهای سفرهای‌مان همیشه تضمین‌شده‌اند.
آقای میم
ساعت سه‌ی صبح به اتاقم برگشتم؛ احساس می‌کردم نژاد انسان، نژاد ویژه‌ای است، ترکیبی از دیو و فرشته که می‌تواند گُر بگیرد و بسوزاند
িមተєကє .నមժមተ
آدام اسمیت در کتاب نظریه‌ی احساسات اخلاقی (۱۷۵۹) می‌پرسد «این‌همه های‌و‌هوی و تقلای جهان برای چیست؟ این‌همه جست‌وجوی ثروت، قدرت و برتری به کجا می‌رسد؟» و به این جواب می‌رسد «که دیده شویم، که مورد توجه قرار گیریم، که با همدردی، مقبولیت و اعتمادبه‌نفس مورد توجه قرار گیریم»
িមተєကє .నមժមተ
فکر مرگ باید ما را به سمت هر چیزی که بیش از همه برای‌مان مهم است هدایت کند؛ باید به ما جسارت بدهد راهی را در زندگی پیش بگیریم که در دل‌مان برایش ارزش قایل‌ایم
farnaz Pursmaily
در طول شب سی نفر در هواپیما کار می‌کردند؛ همه‌شان می‌دانستند هر چند هواپیما تحت شرایطی فوق‌العاده مهربانانه و با بخشندگی کار می‌کند، زنجیره‌ای از وقایعی که ریشه در نقصی به بی‌اهمیتی یک شیر آب داشت، می‌توانست هواپیما را به زیر بکشد؛ درست همان‌گونه که یک شغل ممکن است با یک گفته‌ی نسنجیده نابود شود یا شخصی به خاطر لخته‌ای کوچک‌تر از یک میلی‌متر بمیرد. قسمت بیرونی هواپیما را با پلکان متحرکی طی کردم؛ دستانم را روی دماغه‌ی مخروطی‌شکلش گذاشته بودم، همان قسمتی که چند ساعت پیش از میان لایه‌های متراکم ابرهای توده‌ای گذشته بود.
িមተєကє .నមժមተ
ظاهراً اکثر ما پس از یک حادثه‌ی نسبتاً مرگبار، چیزهای مهمی درمی‌یابیم که در زندگی روزمره، شکست‌خورده‌تر یا تلخ‌تر از آن‌ایم که قدرشان را بدانیم.
زینب
دستگاه‌ها با چنان دقتی چمدان‌ها را وارسی می‌کردند که کمتر انسانی تا‌به‌حال شامل حالش شده: وقتی چمدان‌ها وسط نقل‌وانتقالات باید منتظر می‌ماندند، ربات‌ها آن‌ها را آرام به خوابگاه می‌بردند و روی تشک‌های زرد‌‌رنگی می‌گذاشتند و در آن‌جا ــ مثل صاحبـان‌شان در تالار انتظار بالا ــ لـم می‌دادند تا زمانی که پروازشان آمـاده‌ی دریافت آن‌هـا شود. احتمـالاً بسیاری از چمدان‌ها تا وقتی از روی تسمه بلند شوند سفری بس جالب‌تر از صاحبان‌شان خواهند داشت.
িមተєကє .నមժមተ
چه کسی می‌توانست پیش‌بینی کند مدت‌ها پس از این‌که توانستیم انسان را به ماه بفرستیم و هواپیماها را به استرالازی، همچنان در تحمل خویشتن و عذرخواهی به خاطر کج‌خلقی‌های‌مان دردسر داشته باشیم.
farnaz Pursmaily
دنبال کتابی می‌گردم که با روایتی دوستانه و مهربان احساساتی را بیان کند که مخاطب مدت‌ها حس‌شان کرده اما هیچ‌گاه واقعاً از عهده‌ی درک‌شان برنیامده؛ از همان‌ها که مسائل پنهان روزمره‌ای را بیان می‌کنند که جامعه معمولاً ترجیح می‌دهد ناگفته باقی بمانند، همان‌ها که باعث می‌شوند آدم کمتر احساس تنهایی و غریبی کند.
Raha
ممکن است بهترین قسمت زندگی حرفه‌ای‌مان را صرف نشان دادن اقتدار و سرسختی کرده باشیم اما همه‌مان نهایتاً موجوداتی هستیم با شکنندگی و آسیب‌پذیری‌یی مخوف. از میلیون‌ها آدمی که در بین‌شان زندگی می‌کنیم و بیشترشان را به رسم عادت نادیده می‌گیریم و بیشترشان به رسم عادت نادیده‌مان می‌گیرند همیشه دو سه‌تایی هستند که توانایی شاد شدن‌مان را گروگان می‌گیرند، که از روی بوی‌شان می‌شناسیم‌شان، که حاضریم بمیریم اما بدون آن‌ها زندگی نکنیم.
িមተєကє .నមժមተ
اما فقط همین موقع بود که قطعه‌ای از باند که تقریباً تنها کارش برهم زدن آسایش و آرامش ده میلیون نفر آدم بود، آرامش داشت. آدم می‌توانست بدون هیچ عجله‌ای در طول آن راه برود و حتا تسلیم وسوسه‌ی چهارزانو نشستن در خط وسطش بشود، ادایی که از هیجان بالای دست زدن به یک کابل برق ولتاژبالا که از منبع قطع شده، کشیدن انگشت روی دندان‌های یک کوسه‌ی بی‌هوش، یا دوش گرفتن در حمام مرمر یک دیکتاتور سقوط‌کرده خیلی کم نداشت.
িមተєကє .నមժមተ
چند سال بعد، روزی می‌رسد که این بچه بزرگ شده و پیش از یک سفر کاری معمولی از پدرش خداحافظی می‌کند و این مهلت ناگهان به پایان می‌رسد. نیمه‌شب به اتاقی در طبقه‌ی بیستم هتلی در ملبورن تلفن می‌شود و خبر می‌آید که در آن‌سوی جهان، پدر دچار حمله‌ی قلبی‌یی ناگهانی شده و پزشکان هیچ کاری نمی‌توانند برایش انجام دهند ــ و از آن روز به بعد برای این پسربچه‌ای که دیگر بزرگ شده این خط تالار ورود تا ابد جای خالی چهره‌ای خاص را در خود خواهد داشت.
M
«فکر مرگ باید ما را به سمت هر چیزی که بیش از همه برای‌مان مهم است هدایت کند؛ باید به ما جسارت بدهد راهی را در زندگی پیش بگیریم که در دل‌مان برایش ارزش قایل‌ایم.»
M
خانه‌ات را مرتب کن چون ممکن است مرگ تو را برباید و دستت از زندگی کوتاه شود
M
ما عصبانی هستیم چون بیش‌از‌حد خوش‌بین‌ایم و به اندازه‌ی کافی برای استیصال‌های ذاتی جهان آمادگی نداریم. مردی که هر‌بار کلیدهایش را گم می‌کند یا پروازش را در فرودگاه از دست می‌دهد فریاد می‌کشد، اعتقاد تأثیرگذار اما بی‌ملاحظه و ساده‌لوحانه‌اش را به جهانی نشان می‌دهد که در آن کلیدها هیچ‌گاه سرگردان نمی‌شوند یا هواپیماهای سفرهای‌مان همیشه تضمین‌شده‌اند.
M
تالارِ انتظار جو دلگیری داشت اما عجیب بود که به خاطر همگانی بودنش حس آرام و ملایمی می‌داد که ناراحتی آدم را از این‌که تنها فرد تنهای آن‌جا باشد از بین می‌برد و در نتیجه جور متناقضی ارتباطات جدیدی را ممکن می‌نمود که در فضای راحت یک کافه‌ی شلوغ داخل شهر امکان‌پذیر نبودند
িមተєကє .నមժមተ
فکر مرگ باید ما را به سمت هر چیزی که بیش از همه برای‌مان مهم است هدایت کند؛ باید به ما جسارت بدهد راهی را در زندگی پیش بگیریم که در دل‌مان برایش ارزش قایل‌ایم
িមተєကє .నមժមተ
اگر از کسی می‌خواستند یکی از اهالی مریخ را برای بازدید از تنها یک مکان ببرد که سرجمع کلیه‌ی مضامین جاری در فرهنگ ما را در برداشته باشد ــ از ایمان ما به تکنولوژی گرفته تا ویران کردن طبیعت، از درهم‌تنیدگی‌مان تا خیال‌بافی کردن‌مان در باب سفر ــ این مکان قطعاً تالار ورود و خروج می‌بود.
িមተєကє .నមժមተ
هر چند به خاطر برق انداختن کفش‌ها بود که به او پول می‌دادند، می‌دانست مأموریت واقعی‌اش، روانی است. می‌دانست کم پیش می‌آید مردم همین‌طوری بدون هدف بدهند کفش‌شان را واکس بزنند: وقتی این کار را می‌کنند که بخواهند زیر گذشته خط بکشند،‌ وقتی امیدوار باشند یک تغییر بیرونی انگیزه‌ای باشد برای تغییری درونی.
Peyman N
آژانس‌های مسافرتی اگر عاقل‌تر بودند به‌جای این‌که بپرسند می‌خواهیم کجا برویم می‌پرسیدند امیدواریم چه چیزی را در زندگی‌مان تغییر دهیم.
Marya

حجم

۲٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۲۲ صفحه

حجم

۲٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۲۲ صفحه

قیمت:
۳۴,۵۰۰
تومان