کتاب خشکسالی
۳٫۸
(۶۰)
خواندن نظراتمعرفی کتاب خشکسالی
چنین نبود که مزرعه پیشازاین مرگ را تجربه نکرده باشد و مگسهای گوشتخوار آن را تشخیص نداده باشند. برای آنها، فرق چندانی میان لاشهٔ حیوان و جسد انسان وجود نداشت. در آن تابستان، خشکسالی حق انتخاب زیادی به مگسهای گوشتخوار داده بود. هنگامیکه کشاورزان کییِوارا دامهای نحیفشان را هدف گلوله قرار میدادند، مگسها بیوقفه بهدنبال چشمهای بیحرکت و زخمهای لزج آنها بودند. کاهش بارندگی بهمعنای کمبود مواد غذایی بود و در شرایطی که آن شهر کوچک در گرمای طاقتفرسا در حال جاندادن بود، هیچ تصمیمی برای شرایط دشوار در نظر گرفته نشده بود.»
ماجرای رمان «خشکسالی» اینگونه آغاز میشود. استرالیا، بدترین خشکسالیِ قرن را تجربه کرده و دو سالِ پیدرپی در کییِوارا، شهر کوچکی واقع در پنجمایلیِ ملبورن، هیچ بارانی نباریده است. پیامدهای این خشکسالی، زمانی تحملناپذیر میشود که سه نفر از اعضای خانوادهٔ هادلر بهقتل میرسند. همه تصور میکنند لوک که پس از کشتن همسر و پسر ششسالهاش اقدام به خودکشی کرده، گناهکار است. آرون فالک، پلیس فدرال، با دریافت نامهای، پس از بیست سال به زادگاهش بازمیگردد تا در مراسم خاکسپاریِ بهترین دوست دوران کودکی و نوجوانیاش، لوک، شرکت کند. او برخلاف میلش و به درخواست خانوادهٔ مقتول، در جریانِ رسیدگی به پرونده قرار میگیرد و بهناچار با مردمی روبهرو میشود که بیست سال پیش او را طرد کردند، چرا که فالک و لوک آن زمان رازی را پنهان کرده بودند که ممکن است اکنون با مرگ لوک برملا شود. با تحقیقات گستردهای که فالک روی پروندهٔ هادلرها انجام میدهد، پرده از اسرار دیگری برداشته میشود و سرانجام به این نتیجه میرسد که در شهرهای کوچک، همواره رازهای بزرگی نهفته است.
جین هارپر، نویسنده و روزنامهنگار بریتانیایی، رماننویسیاش را با «خشکسالی» در سال ۲۰۱۶ شروع کرد. این کتاب به انتخاب سایت آمازون، بهترین رمان جنایی سال ۲۰۱۷ شد و جایزهٔ خنجر طلاییِ انجمن جنایینویسان انگلستان، جایزهٔ ادبی ویکتورین پریمیِر و جایزهٔ کتاب ناشران مستقل استرالیا را از آن خود کرد. هارپر در سال ۲۰۱۸ نیز موفق به کسب جایزهٔ بهترین رمان جنایی- تریلر بریتانیا شد.
حجم
۳۰۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه
حجم
۳۰۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه
قیمت:
۵۷,۰۰۰
۳۹,۹۰۰۳۰%
تومان
نظرات کاربران
آرون فالک مامور پلیس فدرال بخش جرایم مالی که بخاطر مظنون بودن به قتلی که هیچوقت اثبات نشده ، سالها از زادگاهش دور بوده، حالا بخاطر دوست صمیمیش که خودکشی کرده و مظنون به کشتن همسر و پسرش هم هست
اصلا سراغ این کتاب نیاید. 😒😐 در کمال تعجب جین هارپر با اولین کتابش نشون داد که در ادبیات جنایی حرفی برای گفتن داره. تا ۱۰۰ صفحه ی آخر شما رو منتظر نگه میداره، اعصابتون رو خرد می کنه و بعد
کتاب ۲۴۳ از کتابخانه همگانی، داستانی پرکشش و جذاب البته با ترجمه ای نه چندان خوب. کتاب به یک ویرایش کلی هم احتیاج دارد. در فهرست کتاب تعداد فصول ۳۵ ذکر شده در صورتی که کتاب ۴۲ فصل دارد !
داستان مرموزی داشت که نشانگرهوش بالای نویسنده بود درکل خوب بودولی نمیشه گفت عالی... زمانی که سه نفر از اعضای یک خانواده به شکل بی رحمانه ای به قتل می رسند، کشاورزان و مزرعه داران منطقه ی «کیوارا» مجبور می شوند
معمولا خیلی کم پیش میاد که کتابی رو با حسی متناقض تموم کنم. بلا تکلیف بمونم که بار مثبت کدوم قسمتها بیشتر بوده یا کجاها باعث شده تردید کنم. در این اثر انگار پختگی در شخصیتها وجود نداشت با وجودیکه کتاب
۶۶. اوضاع کییوا شهری که داره با خشکسالی و گرمای شدید دست و پنجه نرم میکنه، با خبر قتل ۳ نفر از اعضای یک خانواده وخیمتر میشه و اتفاقات و خاطرات گذشته به این وخامت این اوضاع دامن میزنن. آرون فالک مامور
خشکسالی داستان آدمهاست با همهی مشکلات، دردها، اشتباهات، سهلانگاریها، ناامیدیها، قضاوتها و احساسات پیچیدهشون. به نظر میرسه که داستان با یک جنایت (قتل کارن و بیلی و خودکشی لوک) آغاز میشه؛ ولی بعد داستان با گذشته گره میخوره. زخمی که بعد
کتاب قشنگی بود.یه خوبی که داشت اصلا نمیشد حدس زد که ماجرا چیه!؟ البته که باز میتونست بهتر پرداخته بشه ولی در کل من که به ژانر معمایی جنایی علاقمند از خوندنش راضی هستم
آرون، لوک، الی و گرچن ۴ تا دوست خوب بودن که روزهای خوب نوجوانی رو تو شهر کوچیکشون کییوار کنار هم سپری میکردن تا اینکه اتفاقی اون ها رو از هم جدا میکنه و آرون رو از شهر فراری میده.
یکی از خصوصیات نوشته های جین هارپر اینه که حدس ماجرا مشکله ، این کتاب هم روایت یک جنایت با داستانی مرموزه، جنایتی که به نظر میرسه به اتفاقی در بیست سال قبل گره خورده یک داستان پرکشش و جذاب.