دانلود و خرید کتاب نئو گلستان پدرام ابراهیمی
تصویر جلد کتاب نئو گلستان

کتاب نئو گلستان

انتشارات:نشر چرخ
امتیاز:
۴.۲از ۵۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب نئو گلستان

دلایل این که گلستان سعدی از دیرباز الهام‌دهنده به اهل ذوق بوده است و برخی از آنان مستقیم یا غیرمستقیم آن را سرمشق نوشته‌های خود قرار داده‌اند؛ یکی به دلیل سجع روان نثر آن است، دیگری به خاطر این‌که حکمت را با طنز ظریفی آمیخته چنان‌چه یکی از دیگری را نمی‌توان جدا کرد و سوم سادگی بیان، چنان‌چه ــ به رغم نثر فنی‌اش ــ آسان خوانده می‌شود. و به همین دلایل نیز دست کم تا صد سال پیش کتاب درسی مکتب‌ها و مدارس ابتدایی بود. گذشته از این موارد رسمی، گلستان الگوی سیاه‌مشق‌های خیلی از نوجوانان و جوانان طنزنویس بوده است. «نئو گلستان» پدرام ابراهیمی نیز یکی از همین کتاب‌ها است که با الهام از گلستان سعدی نوشته شده و تسلط کامل او به این اثر را نشان می‌دهد. ابراهیمی در این کتاب، نوعی برخود طنز با اثر سعدی داشته است. زبان این اثر نزدیک به زبان سعدی اما مضامینش بر خلاف مضامین گلستان است. مثلا در حکایت اول گلستان، پادشاهی دستور به کشتن اسیری می‌دهد. آن اسیر که از جان خود ناامید شده به سلطان ناسزا می‌گوید. وقتی شاه می‌پرسد که او چه گفت وزیر خوش‌نیّت او چیزی می‌گوید که اسیر از مرگ رهایی یابد. اما وزیر بدنیّت حقیقت را به شاه می‌گوید. شاه می‌گوید که دروغ آن وزیر بر راست این یکی او را بیشتر خوش آمده از آن‌که گفته‌اند دروغی مصلحت‌آمیز به از راستی فتنه‌انگیز. اما در نئوگلستان داستان وارونه می‌شود. شاه دستور می‌دهد که محکوم را به‌زاری بکشند و چیزی نمانده است که وزیر با حسن‌نیّت را هم به آن سرنوشت دچار کنند. نئوگلستان کتابی جذاب و سرگرم‌کننده است و دوست‌داران سعدی و گلستان و طنز به زبان قدیم از آن لذت خواهند برد.
مبینا
۱۳۹۹/۰۱/۲۳

یک کتاب طنز عااالی و خلاقانه 😍

farnaz Pursmaily
۱۳۹۸/۰۸/۲۱

این کتاب عالی بود، یه طنز کار درست و قوی. کتاب حکایات گلستان سعدی رو به زبان‌امروزی و مطابق مسائل امروزی نوشته و غالبا نتیجه گیری هایی که می کنه عکس نتیجه های گلستانه. واقعا خلاقانه و خنده دار بود و

- بیشتر
narvan
۱۳۹۷/۰۷/۱۰

عالی بود . به نظرم سعدی هم بخونه کلی بخنده!

بهزاد اشرف گنجوی
۱۴۰۱/۰۶/۲۷

اگر گلستان رو خونده باشید و اگر بطور کلی ادبیات حکمی رو خونده باشید، می‌بینید که حکما همواره با بیان یک داستان پند و حکمتی ارائه می‌کنن که بعضاً حتی با هم متناقض هم هستن! من همیشه مشکوک بودم که

- بیشتر
yahosein
۱۳۹۹/۰۴/۲۰

تو قالب گلستان خیلی خوب نشسته بود اما حرفی واسه گفتن نداشت

mh_r
۱۳۹۸/۰۵/۱۵

از این کتاب جا نمونید. بسیار لذتبخش و گیرا بود. آفرین به نویسنده. امیدوارم طنزپردازامون با همین قدرت ادامه بدن. حیف که حجم کتاب کم بود. واقعا دوس نداشتم تموم بشه.☹

peyman
۱۳۹۸/۱۲/۲۲

معلومه با استعداده و مسلط ولی کتابی نیست ک توصیه ش کنم محتوی نداره تقریبا با چند تا حکایتش خندیدم

ahmad
۱۴۰۱/۰۶/۱۲

واقعا لذت بردم و از ته دل خندیدم😁 البته توصیه میکنم حتما گلستان سعدی رو هم مطالعه کنید تا طنز خیلی از حکایت ها رو بهتر درک کنید😂

دخترخاله
۱۴۰۰/۰۲/۱۸

خب نویسنده سعدی رو دوست داشت و و گلستان رو خونده بود واژگان معاصر و قدیمی رو هم در حد انسانی دبیرستان بلد بود اینکه کار یکی دیگه رو دستمایه طنز قرار بدی خلاقیت و البته مهارت می خواد و

- بیشتر
Morteza
۱۳۹۹/۱۲/۲۵

بی‌اندازه طنازانه، هوشمندانه و دوست‌داشتنی. حتما بخونید.‌

از معاشرتِ کسان دل‌خسته بودم و از دوری دوستان دل‌شکسته که از شهر برون شدم. شنیدم در خرابه‌ای لعبتی با شوخ‌پسری همی‌گفت: «تو من را به چه خاطر خواهی؟ به خاطر زلف و رخ و عارض و آغوش؟» پسر گفت: «نه، محض سجایای اخلاقی و تفکرات ژرف عرفانی‌ات و تألیفاتی چون فیه ما فیه و فرانسوی در سفر و مقالاتی که به فصل‌نامهٔ سمرقند اندر نشر دادی و کراماتی از قبیل راه رفتن بر آب و طی‌الطریق و تلاش‌هایی که در زمینهٔ بهبود حقوق بشر در میانمار و شرق دور داشتی و نقش ارزنده‌ات در از بین بردن گروه‌های تجارت کودکان در افریقا و کشف واکسن مالاریا و نقش مؤثرت در احیای جنگل‌های آمازون و موفقیت در کاهش دمای هوای کرهٔ زمین و ممانعت از آب شدن یخ‌های قطبین و به پاس‌داشت کرامت انسانی و حقوق شهروندی می‌خواهمت.»
Amir
«شرح احوال مُلک و ملت ما از دو حالت قدم برون ننهاد یا که بی‌داد بعدِ آشوبی یا که آشوب بعدِ استبداد»
مبینا
ای که از اقبال خوش سلطان شدی تا که سلطانی به ریش ما بخند هر چه خواهی کن، ولیکن آخرش پشت‌سر سیفون بکش در را ببند
مبینا
هر که دست از جان بشوید، دهان بگشاید و ناگفته‌ها بگوید.
ahmad
هر گنه کردم به عمرم از اساس دیدنت بر من شد آن‌ها را تقاص
farnaz Pursmaily
«ما سنتی و اُمّل و گاگول و خرفت‌ایم جنسی که بدادیم دگر پس نگرفتیم»
ahmad
بنز و پورشه به چشم مردم سیر کمتر از یک پراید ارزان است آن‌که را دستگاه و قوت نیست اوج لذت چراغ پیکان است
رنگین کمان
«شرح احوال مُلک و ملت ما از دو حالت قدم برون ننهاد یا که بی‌داد بعدِ آشوبی یا که آشوب بعدِ استبداد»
saaadi_h
«هر آن پیجی که بهر کار خیر است بکردی لایک و گفتی ما چنین‌ایم ولی وقتی که حرف از مایه آید به جز قطعی و ساین‌اوتت نبینیم»
farnaz Pursmaily
سرخی سیلی‌ات به صورت من برطرف می‌شود به ساعاتی با تو می‌ماند آن‌چه بر من رفت تا چشی تلخی مکافاتی
farnaz Pursmaily
کسی کو کم خورَد یا کم بخواهد ته صف جای او باشد همیشه خوراک کم اگر شرط بزرگی‌ست همیشه خر بُود سلطان بیشه
fahime
دروغی مصلحت‌آمیز به از راستی فتنه‌انگیز.
ahmad
چو ما گر عافیت خواهی به گیتی ببر بالا سطوح سیکوریتی
saaadi_h
«به آن کاری زبان را می‌دوانند که خود خواهند و از آن ناتوان‌اند»
مبینا
چو دارایی و گر بی‌چیز هستی اگر این کس نداند، شهریاری
farnaz Pursmaily
ما که رفتیم قریه، تو بمان و بقیه
farnaz Pursmaily
بی‌نوا باید که اندر زیر دار شُل کند لذت بَرَد از روزگار
مبینا
بسی پرسش که در بطنش جواب است که شرحش بیش از این دور از صواب است
Fatemeh
بیاید روز هولی در سماوات که میرد ماه و تیر و دُبّ و کژدم ولی روزی نمی‌بینم که مانَد زبان یاوه‌گو از کار مردم
ahmad
قربان زبان تند خصمی کو آینه شد برابر من
ahmad

حجم

۹۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۱۴ صفحه

حجم

۹۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۱۴ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
۱۲,۵۰۰
۵۰%
تومان