کتاب گلها همه آفتابگردانند
معرفی کتاب گلها همه آفتابگردانند
کتاب گلها همه آفتابگردانند نوشتهٔ قیصر امینپور در انتشارات مروارید چاپ شده است. این کتاب یکی از مجموعه شعرهای بزرگسال قیصر امینپور است که در سال ۱۳۸۰ به چاپ رسیده است.
درباره قیصر امینپور
قیصر امینپور در ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ در شهرستان گتوند استان خوزستان به دنیا آمد. در سال ۱۳۶۳ در رشته زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه تهران رفت و این رشته را تا مقطع دکترا گذراند و در سال ۱۳۷۶ از پایاننامهٔ دکتری خود با راهنمایی محمدرضا شفیعی کدکنی با عنوان «سنّت و نوآوری در شعر معاصر» دفاع کرد. این پایاننامه در سال ۱۳۸۳ و از سوی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد.
قیصر امینپور، تدریس در دانشگاه را در سال ۱۳۶۷ و در دانشگاه الزهرا آغاز کرد و سپس در سال ۱۳۶۹ در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد. وی همچنین در سال ۱۳۶۸ موفق به کسب جایزه نیما یوشیج، موسوم به مرغ آمین بلورین شد. امینپور در سال ۱۳۸۲ بهعنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شد. وی در سال ۱۳۸۶ بر اثر بیماری کلیه و قلب در بیمارستان دی تهران درگذشت.
آثار زیادی برای کودکان و بزرگسالان از او به یادگار مانده است:
آینههای ناگهان / تنفس صبح / درکوچه آفتاب / طوفان در پرانتز (نثر ادبی، ۱۳۶۵) / منظومه ظهر روز دهم (شعر نوجوان، ۱۳۶۵) / مثل چشمه، مثل رود (شعر نوجوان، ۱۳۶۸) / بیبال پریدن (نثر ادبی، ۱۳۷۰) / مجموعه شعر آینههای ناگهان (۱۳۷۲) / به قول پرستو (شعر نوجوان، ۱۳۷۵) / گزینه اشعار (۱۳۷۸، مروارید) / مجموعه شعر گلها همه آفتابگردانند (۱۳۸۰، مروارید) / مجموعه شعر دستور زبان عشق (۱۳۸۶، مروارید) / کتاب شعر و کودکی(۱۳۸۵، مروارید) / مجموعه کامل اشعار قیصر امین پور (مروارید)
کتاب «دستور زبان عشق» آخرین دفتر شعر قیصر امین پور بود که تابستان ۱۳۸۶ در تهران منتشر شد.
کتاب گلها همه آفتابگردانند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به شعر معاصر پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب گلها همه آفتابگردانند
از تمام رمز و رازهای عشق
جز همین سه حرف
جز همین سه حرف ساده میان تهی
چیز دیگری سرم نمیشود
من سرم نمیشود
ولی...
راستی
دلم
که میشود!
...
قرارداد
ای درخت آشنا
شاخههای خویش را
ناگهان کجا
جاگذاشتی؟
یا به قول خواهرم فروغ:
دستهای خویش را
در کدام باغچه
عاشقانه کاشتی؟
این قرارداد
تا ابد میان ما
برقرار باد:
چشمهای من به جای دستهای تو!
من به دست تو
آب میدهم
تو به چشم من
آبرو بده!
من به چشمهای بیقرار تو
قول میدهم:
ریشههای ما به آب
شاخههای ما به آفتاب می رسد
ما دوباره سبز میشویم!
دی ۷۰
حجم
۶۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه
حجم
۶۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه
نظرات کاربران
عرض ادب. «سری کتابهای ز غوغای جهان فارغ شدن!» بعضی نویسندهها و شاعرها هستن که شما موقع خوندن آثارشون، اصلا متوجه نیستید که شما دارید این حرفا رو به خودتون میزنید یا شاعر و نویسنده مذکور. این نشون دهنده تبحر حیرتآور هنرمند،
واقعا خیلی حیف بود . شعراش در اوج سادگی انقدر جدید و تازه و لطیف بودن . خدا بیامرزدشون
هنوز این کتابو نخوندم ولی عاشق اشعار قیصر امین پور هستم .حس بی نظیری دارن. روحش شاد. بازم ازش کتاب بیارین.
زیباست...
"و ق حرف آخر عشق آن جا که نام کوچک من آغاز می شود" قیصر امین پور تنها شاعر سپیدی که ارزش شعرش بالا است و من می پسندم.
شعر"ترانه آبی اسفند"در این کتاب،توجه ام رو جلب کرد...
شعرهای خوب ش زیاد بودند، خدایش بیامرزاد... این کتاب هم برای من پر از خاطره است.
باید گفت که قیصر ساده ترین نگاه ها و لطیف ترین و عاشقانه ترین نگاه ها رو به زندگی ساده و خاکی اطرافش داشت و از ساده ترین چیز ها میتونست مفهوم زندگی رو درک کنه، نور خداوند رو احساس
عاشق کتابشم
داشتم فکر میکردم چرا اینقدر دیر با قیصر امین پور آشنا شدم؟ همه از مشیری و شاملو و اخوان و... میگن، ولی قیصر مظلوم واقع شده، عجب شعرایی داشت، حداقل این کتابش...