دانلود و خرید کتاب چگونه با کودکم صحبت کنم که گوش کند و چگونه گوش کنم که کودکم صحبت کند ادل فی‌بر ترجمه شمس‌الدین حسینی
تصویر جلد کتاب چگونه با کودکم صحبت کنم که گوش کند و چگونه گوش کنم که کودکم صحبت کند

کتاب چگونه با کودکم صحبت کنم که گوش کند و چگونه گوش کنم که کودکم صحبت کند

معرفی کتاب چگونه با کودکم صحبت کنم که گوش کند و چگونه گوش کنم که کودکم صحبت کند

ارتباط کلامی با کودک یکی از مسایل مهم در تربیت کودکان و شکل‌گیری و استقلال شخصیت آنان است. حتما تاکنون برایتان بارها پیش آمده که با کودک خود دچار مشکل و اختلاف نظر شده‌باشید یا تصمیم گرفته‌باشید او را از انجام کار غیر عاقلانه‌ای بازدارید، همه می‌دانیم که متقاعد کردن کودکان سخت است و کمتر پیش می‌آید که آنها از آنچه برایشان می‌گویید دقیقا همان برداشتی که شما انتظار دارید را داشته‌باشند. عکس این موضوع نیز می‌تواند صادق باشد. کودکان فکر می‌کنند که شما دقیقا به آن‌چه آنها می‌گویند توجهی نمی‌کنید یا آنها نمی‌توانند منظور خود را به شما بفهمانند و در نهایت مکالمه را بدون رسیدن به نتیجه‌ای که برایشان رضایت‌بخش باشد رها کرده به سویی می روند. شاید با خود بگویید این هم مرحله‌ای از رشد کودک است و با بزرگ‌تر شدن او مسایل این‌چنینی حل خواهد شد. اما ماجرا آن‌طورها هم که شما فکر می‌کنید نیست. زیرا ارتباط سالم و شیوه‌های برقراری آن را باید از همان دوران کودکی به بچه‌ها آموخت تا در بدو ورود به اجتماع بزرگتری خارج از خانه، عدم توانایی در برقراری ارتباط موثر باعث بروز مشکلات ارتباطیِ بزرگتر برای فرزندتان نشود. «چگونه با کودکم صحبت کنم که گوش کند و چگونه گوش کنم که کودکم صحبت کند» نوشته ادل فی‌بر و الین مازلیش، راهنمای بسیارخوبی برای والدین است تا با کمک تمرین‌های کاربردی آن چگونگی صحبت با کودک و گوش کردن به او را بیاموزند و به او نیز آموزش دهند. مباحث مطرح شده در این کتاب عبارتند از: به فرزندانتان کمک کنید با احساساتشان به شکلی درست روبه‌رو شوند، همکاری کردن، جانشین‌های تنبیه،تشویق به استقلال،تحسین کردن، بچه‌ها را از نقش بازی کردن خلاص کنید، همهٔ مهارت‌ها را با هم به کار ببرید. به یاد داشته‌باشید که هدف ما از مطالعه این کتاب، این است که حلقهٔ گفتگوی بی‌فایده‌ای را که از نسلی به نسل دیگر تداوم داشته، بشکنیم و ارثیه‌ای متفاوت را به فرزندانمان منتقل کنییم. روشی ارتباطی که آنان می‌توانند آن را تا آخر عمر با دوستانشان، همکارانشان، والدین‌شان، همسرشان و زمانی با فرزندان خودشان، به کار ببرند.
فرزند دوم، پیامدها و راه حل ها
مگ زویبک
تربیت کودک برای مغزی یکپارچه
شادی جهرانی
والدین هشیار
شفالی ساباری
کلیدهای رفتار با کودک دوساله
مگ زویبک
مادر خوب و مادر بد
نهاله مشتاق
اولین سال تولد کودک به زبان آدمیزاد
جیمز گیلورد
کلیدهای رفتار با کودک سه ساله
سوزان ای. گاتلیب
کلیدهای پرورش فرزند شاد از ۲ تا ۴ سالگی
لیزا مکورت
کلیدهای رفتار با کودک پنج‌ساله
مارتی وایت
تربیت بچه‌ها، تربیت خود ماست
نائومی آلدورت
بازی با نوزاد
جکی سیلبرگ
کلیدهای رفتار با کودک یک‌ساله
مگ زویبک
چگونه به کودکمان گوش کنیم، چگونه با او صحبت کنیم
آدل فابر
کلیدهای تربیت و رفتار با پسرها
استیو بیدولف
کلیدهای پرورش هوش عاطفی در کودکان و نوجوانان
جان گاتمن
کلیدهای رفتار با کودک چهارساله
مری والاس
‌‫آموزش دستشویی رفتن به کودکان
مگ زویبک
مغز کودک من، از بارداری تا یک سالگی
فاطمه کشوری
اصول کارکرد مغز در کودکان
جان مدینا
کلیدهای پرورش هوش اجتماعی در کودکان و نوجوانان
اشرف راضی
fa bahrami
۱۳۹۷/۱۰/۲۴

کتابیه که ارزش خوندن رو داره، نه صرفا تو ارتباط با کودک، بلکه حتی بین بزرگسالان، بخصوص فصل اول که در مورد درک احساس کودک صحبت میشه، متوجه میشیم چقدر از مکالمات روزمره ما به احساسات مبهم و ناراحتیهای همدیگه

- بیشتر
ترمه🍁
۱۳۹۹/۰۳/۰۲

به پدرو مادرها و همه ی کسانی که به نحوی با بچه ها در ارتباط اند پیشنهاد می کنم در اولین فرصت این کتاب رو مطالعه کنند این کتاب به ما یاد میده چجوری با بچه ها رفتار کنیم که

- بیشتر
کاربر ۱۴۹۴۲۷۴
۱۴۰۱/۰۵/۰۶

لطفاً نسخه صوتی این کتاب رو منتشر کنید

کاربر 3021644
۱۴۰۳/۰۶/۰۲

عالی

من صدای خودم را می‌شنیدم که از روش‌های قدیمی و بی‌فایده استفاده می‌کنم، «شما بچه‌ها چه مرگتان است؟ هرگز یادتان نمی‌ماند که چراغ دستشویی را خاموش کنید.» سپس از خودم ناراحت می‌شدم. مصمم می‌شدم که دوباره این را نگویم، اما باز هم می‌گفتم و متأسف می‌شدم. «من هرگز این مطلب را نمی‌آموزم... به چه طریق دیگری می‌توانستم آن را بگویم؟... می‌دانم... می‌بایست می‌گفتم: «بچه‌ها چراغ دستشویی روشن است.» یا حتی بهتر: «بچه‌ها، چراغ!» سپس نگران می‌شدم که من هرگز فرصتی برای گفتن آن نخواهم داشت. موردی برای نگران شدن نداشتم. آن‌ها همیشه چراغ را در دستشویی روشن می‌گذاشتند. اما دفعهٔ بعد برای این شرایط آماده بودم: «بچه‌ها، چراغ.» یکی از آن‌ها می‌دوید و آن را خاموش می‌کرد. موفق شدم!
مادربزرگ علی💝
اگر به بچه‌ای برچسب کندذهن بزنید، او می‌تواند خودش را به عنوان فردی کندذهن ببیند. اگر شما بچه‌ای را به عنوان موذی ببینید، او به شما نشان می‌دهد که چقدر می‌تواند موذی باشد. از برچسب زدن به کودک به هر قیمتی باید اجتناب شود.
ترمه🍁
به بچه‌ها کمک کنید با احساساتشان کنار بیایند بچه‌ها نیاز دارند احساساتشان پذیرفته شود و مورد احترام باشد. ۱- شما می‌توانید به دقت و با توجه کامل گوش کنید. ۲- شما می‌توانید احساسات آنان را با یک کلمه تأیید کنید. «آه... اوهوم... می‌فهمم...» ۳- شما می‌توانید نامی به احساس بدهید. «ناکام‌کننده به نظر می‌رسد!» ۴- شما می‌توانید خواسته‌هایشان را در خیال به تصویر درآورید. «ای کاش می‌توانستم همین حالا یک موز رسیده برایت مهیا کنم!» همهٔ احساسات می‌توانند مورد پذیرش باشند. رفتارهای معینی باید محدود شوند. «می‌فهمم که خیلی از دست برادرت عصبانی هستی. آنچه را می‌خواهی با کلمات بیان کن، نه با مشت.»
مادربزرگ علی💝
اغلب سکوتی توأم با همدردی تنها چیزی است که کودک نیاز دارد.
مادربزرگ علی💝
نیکی هشت ساله از مدرسه به خانه آمد وگفت: «دلم می‌خواهد حسابی جفری را بزنم؟» من: لابد خیلی از دست جری عصبانی هستی. نیکی: آره! هر وقت فوتبال بازی می‌کنیم و من توپ را می‌گیرم، او می‌گوید: «نیکی، توپ را به من بده، من از تو بهتر هستم.» این حرف آدم را عصبانی نمی‌کند؟ من: بله. نیکی: اما جفری این‌طوری نیست. در کلاس اول او همیشه خوب بود. اما به نظرم وقتی کریس در سال دوم به کلاس ما آمد، جفری عادت لاف زدن را از او یاد گرفت. من: می‌فهمم. نیکی: بیا به جفری تلفن بزنیم و او را به پارک دعوت کنیم.
fa bahrami
توجه کنید که وقتی احساسات بچه مورد تأیید قرار می‌گیرد، چقدر برایش راحت‌تر است که به شکلی مثبت و سازنده فکر کند: کودک: معلمم می‌گوید کلاس نمایش ما را لغو خواهد کرد. او بدجنس است. والد: به طور حتم این خیلی برایت ناامیدکننده بوده است. تو خیلی مشتاق این کلاس بودی. کودک: آره، فقط چون بعضی بچه‌ها در زمان تمرین مسخره‌بازی درآوردند. مقصر آن‌ها هستند. والد: (در سکوت گوش می‌کند.) کودک: او عصبانی است چون هیچ کس نمی‌داند چطور نقش خودش را بازی کند. والد: می‌فهمم. کودک: معلم گفت اگر عملکردمان را بهتر کنیم، ممکن است فرصت دیگری به ما بدهد... بهتر است من دوباره نقش خودم را مروری کنم. امشب مرا راهنمایی می‌کنی؟
مادربزرگ علی💝
وقتی کودکان احساس خوبی دارند، خوب هم رفتار می‌کنند. چطور به کودکان کمک کنیم احساس خوبی داشته باشند؟ با پذیرش احساساتشان!
Fatima
به عنوان بزرگسال، ما درک می‌کنیم که تعداد کمی از راه‌حل‌ها دائمی هستند. آنچه در چهار سالگی برای بچه‌ای کارآیی داشت، ممکن است در پنج سالگی برایش سودمند نباشد؛ آنچه در زمستان مفید بود، ممکن است در بهار کارآیی نداشته باشد. زندگی فرایندی مداوم از سازگاری و سازگاری مجدد است. مسألهٔ مهم برای کودک این است که او خودش را به عنوان بخشی از راه‌حل ببیند، نه بخشی از مشکل.
نسا
برای کمک به احساسات ۱- با توجه کامل گوش کنید. ۲- احساسات بچه‌ها را با یک کلمه - «اوه»، «اهوم»، «می‌فهمم» - تأیید کنید. ۳- اسمی به احساسات بچه‌ها بدهید. ۴- آرزوهای آن‌ها را به شکل خیالی برآورده کنید.
fa bahrami
زبان همدلانه به طور طبیعی از طرف ما مطرح نمی‌شود. این بخشی از «زبان مادری ما» نیست. بیشتر ما با انکار احساساتمان بزرگ شده‌ایم. برای اینکه در این زبان جدیدِ پذیرش سلیس شویم، باید الگوهایی را بیاموزیم و تمرین کنیم. در اینجا برخی از روش‌هایی که به بچه‌ها کمک می‌کند با احساساتشان کنار بیایند، مطرح می‌شود.
fa bahrami
همچنین متوجه شدم چه باری را بر دوش بچه‌هایم می‌گذارم. تصورش را بکنید! نه تنها آن‌ها از خود مشکل آشفته می‌شدند، بلکه بیشتر هم ناراحت می‌شدند چون می‌دیدند من از ناراحتی‌شان ناراحتم.
مرضیه
۵- بچه‌ها دوست ندارند والدینشان همان برچسب‌هایی را که خودشان از آن استفاده می‌کنند، تکرار کنند.
مرضیه
۲- بچه‌هایی هستند که ترجیح می‌دهند وقتی ناراحت هستند هیچ حرفی نزنند. برای آن‌ها، حضور پدر و مادر به اندازهٔ کافی آرامش‌بخش هست.
مرضیه
هر بار والدی به خودش می‌گوید «مطمئنم اشتباه کرده‌ام، چرا به فکرم نرسید که بگویم......»، به طور خودکار فرصت دیگری به دست می‌آورد. زندگی با بچه‌ها مسیری باز و نامحدود است. بعدها، در ساعتی، روزی یا هفته‌ای دیگر، همیشه فرصتی وجود دارد که بگویید: «دربارهٔ آنچه به من گفتی فکر کردم، دربارهٔ بچه‌هایی که در زمین بازی اذیتت کردند فکر کردم و حالا می‌فهمم که بی‌شک خیلی ناراحت شده‌ای.» محبت و دلسوزی، چه دیر نشان داده شود چه زود، همیشه مورد قدردانی قرار می‌گیرد.
مرضیه
به عنوان مثال، «می‌بینم از کشیدن طرح‌هایی روی کره با چنگالت لذت می‌بری؟» اما این بدان معنا نیست به کودک اجازه بدهید به روشی که برای شما قابل قبول نیست رفتار کند. وقتی کره را از جلوی فرزندتان برمی‌دارید، می‌توانید به فرزند «هنرمندتان» بگویید: «کره برای بازی کردن نیست. اگر می‌خواهی طراحی کنی، می‌توانی از گل رس استفاده کنی.» ما متوجه شدیم وقتی احساسات فرزندمان را می‌پذیریم، آن‌ها بیشتر می‌توانند محدودیت‌هایی را که برای آن‌ها تعیین می‌کنیم، بپذیرند.
مرضیه
ارتباطی مستقیم بین چگونگی احساس کودکان و چگونگی رفتارشان وجود دارد. وقتی کودکان احساس خوبی دارند، خوب هم رفتار می‌کنند. چطور به کودکان کمک کنیم احساس خوبی داشته باشند؟ با پذیرش احساساتشان!
خواندن و عمل با هم
ارتباطی مستقیم بین چگونگی احساس کودکان و چگونگی رفتارشان وجود دارد.
Fatima
قبل از اینکه من صاحب فرزند شوم، والدی فوق‌العاده بودم. من در این مورد که چرا دیگران با مسایل‌شان مشکل دارند، متخصص بودم. سپس صاحب سه فرزند شدم.
کتابخوار
هرچه بیشتر سعی کنید احساسات ناراحت‌کنندهٔ کودک را از او دور کنید، بیشتر در آن ناراحتی‌ها فرو می‌رود. هرچه بیشتر با آرامش بتوانید احساسات بد او را بپذیرید، کودک راحت‌تر از آن‌ها خلاص می‌شود. به نظرم شما می‌توانید بگویید که اگر می‌خواهید خانواده‌ای شاد داشته باشید، بهتر است آماده باشید که ابراز احساسات ناخوشایند را مجاز بشمارید.
مرضیه
بعضی والدین به‌خصوص بابت داشتن مهارت‌هایی که به درد اوقاتی می‌خورد که خلق‌وخوی کودک حاکی از ناامیدی و دلسردی است، قدردان بودند. آن‌ها خوشحال بودند که می‌دیدند مجبور نیستند ناراحتی فرزندانشان را به خود بگیرند و آن را مشکل خودشان بدانند.
مرضیه

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

قیمت:
۸۵,۹۰۰
۲۵,۷۷۰
۷۰%
تومان