دانلود و خرید کتاب گنبد کبود کورش اسدی
تصویر جلد کتاب گنبد کبود

کتاب گنبد کبود

نویسنده:کورش اسدی
انتشارات:نشر نیماژ
امتیاز:
۳.۱از ۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب گنبد کبود

کورش اسدی پس از نزدیک به یک دهه سکوت، مجموعه‌داستان «گنبد کبود» را با همان مؤلفه‌ها و خصایص همیشگی داستان‌هایش منتشر کرد. داستان‌نویسی که از آخرین روزهای روشن ادبیات ما می‌آید. روزهایی که ادبیات هنوز با گذشته خود پیوند داشت، و داستان‌هایی که گرچه متفاوت بود اما در امتداد ایده‌ای شکل می‌گرفت، که ادبیات را در نسبت با سیاست و جامعه تعریف می‌کرد و هنوز در فکر جداسازی ادبیات و حرفه‌ای‌کردن و همه‌گیر‌شدنش نبود. از این‌روست که مجموعه‌داستانِ اسدی علاوه‌بر ویژگی‌های خاص و فردی‌اش، نماینده‌ای از روزهای روشن ادبیات ما نیز هست. داستان‌های این مجموعه شاید مدرن‌ترین آثار اسدی به حساب بیایند که نگاهی ازلی و ابدی به موقعیت‌های ایجادشده دارند. این داستان‌ها، وضعیتی از روزگار نویسنده به‌دست می‌دهند که در آن انسان در عین زندگی در دوره مدرن بازگشتی به خوی بدوی وحشی خود خواهدداشت و نوعی حیوان‌بودگی و مسخ‌ِ جامعه انسانی را به نمایش می‌گذارند. اسدی در داستان‌هایش با بی‌اعتنایی و خونسردی، آدم‌ها را در موقعیت‌های خاصی قرارمی‌دهد که سبب می‌شود به تدریج درون خود را افشا کنند. از این‌رو می‌توان داستان‌های او را حاصل توصیف درونی انسان معاصر در شرایط امروز تصویر کرد. نویسنده بیش از هروقت دیگر در داستان‌های این مجموعه به مکاشفه در جهان می‌نشیند: بریده‌ای از کتاب: «داشت خوابشان می‌برد که صدایی شنیدند. با چشم‌های خمارِ پرخواب چرخیدند سمت در. سایه‌ای روشنیِ در را می‌شکست. بعد، آجر پس رفت و دستی سنگِ گردِ هفت‌رنگ را نشاند جلوشان. هم را در آغوش گرفتند و حیران به روشنیِ جهان نگاه کردند. یکی دو دانه برف دم در نشست و زود آب شد. آجر برگشت و سرما و همه چیز پشت در ماند. بلند شدند. رفتند پهلوی سنگ. نگاهش کردند. به هم نگاه کردند. رفتند جلوتر بویش کردند. سنگ بر حلقه‌ای می‌درخشید. پریدند این ور، پریدند آن ورِ سنگ. از توی حلقه رد شدند. هلش دادند سمت دندان. بهش تکیه دادند. خسته بودند…»
نظری برای کتاب ثبت نشده است
کسل شده بودم. کسالت این کار نه همین کسالت خشک و خالی است که می‌گویم؛ چاله‌ای یک‌هو دهن باز می‌کند جای دلت. دست و دلت دیگر هیچ به کار نمی‌رود. یک صدایی چند روز هی توی کله‌ام می‌گشت که بس کن! هوا هم البته پُر بی‌تأثیر نبود. یعنی طوری بود انگار تمام تنم از تو و بیرون لجن زده بود.
Chista

حجم

۷۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۷۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۹,۰۰۰
۷۰%
تومان