دانلود و خرید کتاب برف‌های کلیمانجارو ارنست همینگوی ترجمه محمدرضا خوب‌صفت
تصویر جلد کتاب برف‌های کلیمانجارو

کتاب برف‌های کلیمانجارو

معرفی کتاب برف‌های کلیمانجارو

«برف‌های کلیمانجارو (داستان هایی از ارنست همینگوی، آلبر کامو و دیگران)» مجموعه‌ای از زیباترین داستان‌های کلاسیک است که محمدضا خوب‌صفت ترجمه کرده است. قسمتی از داستان «برف های کلیمانجارو» از ارنست همینگوی را می خوانید: روز کریسمس در «اسکررانز» انبوه برف روی زمین به قدری سفید و روشن بود که چشم‌ها را هنگامی که به آن نگاه می‌کردی، می‌زد و می‌توانستی مردی را که از کلیسا بازگشتند تماشا کنی. آنجا همان محلی بود که بارها در آن به اسکی رفته بود. تپه‌های شیب‌دار درختن کاج، که محل مناسبی برای اسکی و پرش بود. درحالی‌که بعد از پرش، بی‌صدا مثل یک پرنده بعد از پروازی دلپذیر، روی برف‌های نرم و خشک و سفید، مانند دانه‌های شن فرود می‌آمد، لذت می‌برد. در «مادلنرهاوز» که به علت برف سنگین و بسته شدن جاده و ادامه برف و بوران ارتباط با سایر نقاط قطع شده بود، آنها در کلبه‌ای که پر از دود فانوس بود، ورق‌بازی کرده بودند. «هرلفت» بیشتر از سایرین می‌باخت. سرانجام هر چیزی را که داشت، باخته بود. اول درآمد آموزش اسکی آن فصل را باخت و در آخر همه‌ی سرمایه‌اش را از دست داد! او می‌توانست هرلفت را با بینی درازش مشاهده کند که بعد از پایان بازی، کارت‌ها را برداشته بود و به آنها نگاه کرده بود! آنجا همیشه بازی با ورق بازی می‌کردند و زمانی هم که برف انبوهی می‌بارید، آنها بازی می‌کردند و او همیشه درباره‌ی آن فکر می‌کرد که در تمام طول عمرش سرنوشت در حال بازی با او بوده است. اما او تاکنون کلمه‌ای درباره‌ی آن ننوشته بود و نه درباره‌ی آن شب سرد کریسمس که «جانسون» افسران اتریشی را که با قطار به مرخصی می‌رفتند بمباران کرده بود! و وقتی افسران اتریشی از قطار پیاده شده و پا به فرار گذاشته بودند آنها را به مسلسل بسته بود! او به یاد داشت که وقتی جانسون بازگشته بود سر میز غذا ماجرا را تعریف کرده بود که چگونه آن افسران را به قتل رسانده است که شخصی به او گفت: ـ تو یک قاتل حرامزاده بیشتر نیستی! آنها همان اتریشی‌ها بودند که او بعداً با آنها اسکی رفته بود! البته نه دقیقاً همان اتریشی‌ها! هانس مردی بود که با او در تمام طول سال به اسکی رفته بود، آنها در کنار هم خرگوش شکار کرده بودند و در آن هنگام درباره‌ی نبردهای خونین با هم صحبت کرده بودند. جنگ پاسوبیو، پرتیکو و آسالون که او هیچ‌گاه درباره‌ی آنها کلمه‌ای ننوشته بود. او درباره‌ی مونت کارلو، سیته کامون و آرسیدوهم کلمه‌ای ننوشته بود.
معرفی نویسنده
عکس ارنست همینگوی
ارنست همینگوی
آمریکایی | تولد ۱۸۹۹ - درگذشت ۱۹۶۱

ارنست میلر همینگوی، نویسنده امریکایی برنده نوبل ادبیات است. وی از پایه‌گذاران یکی از تأثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم به «وقایع‌نگاری ادبی»، شناخته می‌شود.

bahar
۱۳۹۸/۰۱/۱۱

به تعداد خیلی زیاد اشتباه تایپی و تکرار در جملات وجود داشت به نظر میرسه اصلا ویرایش نشده! ای کاش یه بازنگری انجام بشه!

ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
۱۳۹۸/۱۲/۰۱

کتاب «برف‌های کلیمانجارو» شامل چند داستان کوتاه نوشته ارنست همینگوی است. ارنست همینگوی در این کتاب تلاش می‌کند درد و رنج انسان و نقش بی‌رحمی طبیعت در این درد و رنج را به تصویر بکشد. داستان‌هایی که در این کتاب

- بیشتر
Mathilda
۱۳۹۸/۰۲/۲۳

من فقط داستان مهمان (از کامو) رو خوندم. متاسفانه غلط های تایپی و ویراستاری نسبتا زیادی داشت. با ترجمه هم ارتباط نگرفنم که البته این شاید سلیقگی باشه

moony
۱۳۹۸/۱۲/۱۶

ترجمه‌ی بد و پر از اشکال ویرایشی.

محمود
۱۴۰۰/۱۰/۱۰

اشتباه تایپ زیاد داره.‌ ممنون میشم اشتباهات تایپی را ویرایش کنید

کاوه
۱۳۹۶/۰۷/۲۹

چند داستان کوتاه خواندنی از نویسندگان برجسته دنیا.

چهار شرط خوشبختی از نظر «ادگار آلن‌پو» آورده می‌شود. ۱ ـ زندگی در هوای آزاد ۲ ـ عشق به یک موجود ۳ ـ فراغت از هرگونه جاه‌طلبی ۴ ـ آفرینندگی
vahid
اما موضوع به این سادگی نیست. وقتی تو از استعدادت استفاده نکنی و به دنبال آسایش و راحتی باشی و وقتت را به بطالت و بیهودگی بگذرانی، آن وقت توانایی‌های تو به مرور زمان نابود خواهد شد و زمانی فرا خواهید رسید که دیگر نتوانی چیزی بنویسی.
Hossein Mehrabi
و عجیب این بود که گفتار در حاشیه آن می‌سرایید. زن گفت: چی شده هری؟ مرد گفت: - هیچی! بهتره جایت رت عوش کنی و آن طرف بنشینی، به طرف باد!
farid
نویسندگان در قصه‌های‌شان در جستجوی مسیر خوشبختی و سعادت انسان‌ها نویسندگان در قصه‌های‌شان در جستجوی مسیر خوشبختی و سعادت انسان‌ها
bahar
دائم‌الخمرها سعی می‌کردند با نوشیدن فقرشان را فراموش کنند و ورزشکارها با تمرین‌های مدام ورزشی و خسته کردن جسم، سعی در فراموش کردن فقر خود داشتند.
shila1234
زمانی که عاطفه‌ی انسانی فراگیر نباشد، پول ارزش بیشتری پیدا خواهد کرد. او این موضوع را از سال‌ها پیش فهمیده بود اما هیچ‌گاه درباره‌ی آن ننوشته بود، اگرچه ارزش نوشتن را داشت.
عاطفه

حجم

۱۳۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

حجم

۱۳۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان