این حقیقت دارد که هریک از ما دنبالهای از مادرمان هستیم؛ اصلاً خودِ مادرمان هستیم. پس هربار از دست مادر یا پدرمان عصبانی میشویم، از دست خودمان هم عصبانیایم.
arefe
یک بار کودکی از من پرسید: «مردن چه حسی داره؟» این سؤال بسیار خوب و بسیار عمیقی است. از مثال ابر استفاده کردم تا تولد و مرگ و تداوم را برایش توضیح دهم. گفتم ابر هرگز نمیمیرد. ابر فقط به چیز دیگری مثل باران یا برف یا تگرگ تبدیل میشود. وقتی ابر هستید، حس ابر را دارید. وقتی باران میشوید، حس باران را دارید. وقتی هم برف میشوید، حس برف را دارید. پیداکردن جلوهای تازه، فوقالعاده است.
m_elec1
عجیب است که میترسیم موقع مرگ، چه بلایی سر تن مادیمان میآید؛ بااینحال تا وقتی زندهایم، بهدرستی از تن مادیمان لذت نمیبریم.
m_elec1
ما مجموع هرآنچه هستیم که میاندیشیم و میگوییم و انجام میدهیم.
Baharee
بیشترمان هنوز باید یاد بگیریم چطور از تن مادیمان مراقبت کنیم. باید یاد بگیریم چطور آرام شویم و چطور بخوابیم. باید یاد بگیریم چطور بخوریم و مصرف کنیم تا تنمان سالم و سبک و آسوده باشد. اگر با دقت گوش دهیم، صدای تنمان را میشنویم که مدام میگوید چهچیزی نیاز دارد و ندارد. ا
کاربر ۸۶۸۱۴۷۸