تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب نشخوار رویاها
معرفی کتاب نشخوار رویاها
کتاب نشخوار رویاها با عنوان Feeding on dreams confessions of an unrepentant exile نوشتهٔ «آریل دورفمن» و ترجمهٔ «بیتا ابراهیمی»، روایتی از زندگی، تبعید و جستوجوی هویت در بستر تاریخ معاصر آمریکای لاتین است. نشر برج این ناداستان را در سال ۱۴۰۲ منتشر کرده است. این کتاب که در دستهٔ خاطرات و زندگینامه قرار گرفته، به تجربههای شخصی نویسنده از تبعید، سرکوب سیاسی و تلاش برای بازگشت به وطن پرداخته است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب نشخوار رویاها اثر آریل دورفمن
کتاب «نشخوار رؤیاها» (خاطرات یک تبعیدی سرکش) یک ناداستان در قالب خاطرهنویسی و زندگینامه است که «آریل دورفمن»، نویسنده و فعال سیاسی در آن به روایت زندگی خود بهعنوان یک تبعیدی پرداخته است. این کتاب در فضایی میان داستان و ناداستان حرکت میکند و با زبانی صریح و بیپرده، تجربههای زیستهٔ نویسنده را از کودکی تا بزرگسالی، از آرژانتین تا شیلی و آمریکا بازگو میکند. این اثر نهتنها به تاریخ انقلاب شیلی و پیامدهای کودتای نظامی میپردازد، بلکه دغدغههای جهانیتری مانند هویت، زبان، خاطره و معنای خانه را نیز واکاوی میکند. آریل دورفمن با تکیه بر تجربههای شخصی و خانوادگی، تصویری از سرگشتگی و امید و رنج انسان معاصر ارائه داده است. ساختار این کتاب بر پایهٔ روایتهای پیوسته و بازگشتهای زمانی استوار است و خواننده را در سفری میان گذشته و حال، میان وطن و تبعید، همراه میکند.
خلاصه کتاب نشخوار رویاها
کتاب، خاطرات «آریل دورفمن» از سالهای تبعید و بازگشتهای مکرر به وطن است. او روایت را با تجربهٔ کودکیاش در نیویورک و مهاجرت به شیلی آغاز میکند؛ جایی که خانوادهاش بهدلیل فشارهای سیاسی ناچار به ترک آن شدند. دورفمن در نوجوانی با انقلاب شیلی و امیدهای آن همراه میشود و پس از کودتای ۱۹۷۳، بهعنوان یکی از نزدیکان دولت «آلنده» ناچار به فرار و زندگی در تبعید میشود. او در کشورهای مختلف، از آرژانتین تا فرانسه و آمریکا با حس بیوطنی و جستوجوی هویت دستوپنجه نرم میکند. خاطرات این نویسنده سرشار از مواجهه با مرگ، فقدان و تلاش برای معنابخشی به رنجهای جمعی و فردی است. آریل دورفمن در این مسیر به نقش زبان، خاطره و ادبیات در حفظ هویت و مقاومت در برابر فراموشی میپردازد. او بازگشت به شیلی پس از پایان دیکتاتوری را تجربه میکند، اما درمییابد که بازگشت به خانه، بازگشت به گذشته نیست و تبعید، زخمی است که تا همیشه با او باقی میماند. کتاب حاضر تلاشی است برای فهمیدن معنای خانه، وطن و انسانیت در جهانی پر از جابهجایی و بیثباتی.
چرا باید کتاب نشخوار رویاها را بخوانیم؟
این کتاب با نگاهی عمیق به تجربهٔ تبعید، سرکوب سیاسی و جستوجوی هویت، فرصتی فراهم میکند تا خواننده با ابعاد انسانی و روانی مهاجرت و دوری از وطن آشنا شود. روایت «آریل دورفمن» نهتنها شرح رنجهای فردی و جمعی یک ملت است، بلکه به پرسشهای بنیادین دربارهٔ معنای خانه، زبان، خاطره و انسانیت میپردازد. خواندن این اثر، دریچهای به تاریخ معاصر آمریکای لاتین و تأثیرات سیاست بر زندگی روزمرهٔ انسانها میگشاید و نشان میدهد چگونه ادبیات و خاطره میتواند ابزاری برای مقاومت و بازسازی هویت باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب به علاقهمندان به ناداستان و قالب خاطرات و زندگینامه و نیز دوستداران مطالعه در باب تاریخ معاصر آمریکای لاتین، مطالعات مهاجرت و هویت و همچنین کسانی که دغدغهٔ تبعید، سرکوب سیاسی یا جستوجوی معنای خانه را دارند، پیشنهاد میشود.
درباره آریل دورفمن
«آریل دورفمن» (Vladimiro Ariel Dorfman) نویسنده و نمایشنامهنویس برجسته، در سال ۱۹۴۲ در آرژانتین به دنیا آمد و بخشی از کودکی خود را در نیویورک گذراند؛ تاآنکه بهدلیل قوانین ضدکمونیستی همراه با خانوادهاش از آمریکا اخراج شد. او نوجوانی و جوانی را در شیلی سپری کرد و انقلاب «سالوادور آلنده» و سالهای مقاومت پس از کودتای ۱۹۷۳ «پینوشه» را تجربه کرد. پس از آن همراه با همسرش، سالها در تبعید به سر برد و سرانجام در آمریکا ساکن شد و به تدریس ادبیات در دانشگاه دوک پرداخت. از آثار شناختهشدهٔ این نویسنده میتوان به نمایشنامهٔ «مرگ و دوشیزه» و «ادارهٔ جبران عمر» اشاره کرد. نمایشنامههای او در بیش از ۱۰۰ کشور به روی صحنه رفته و خودش نیز بهطور مستمر برای نشریات بینالمللی مقاله نوشته و در عرصهٔ دفاع از حقوق بشر فعال بوده است. کتاب «نشخوار رؤیاها» ناداستانی به قلم «آریل دورفمن» است که در آن با خاطرات نویسنده بهعنوان یک «تبعیدی سرکش» [بهگفتهٔ خودش] همراه میشوید.
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
نشریهٔ Kirkus Reviews این کتاب را اثری «غمناک و تأثیرگذار» توصیف کرده که با نثری زیبا و شاعرانه، زندگی رنجآلود «آریل دورفمن» در تبعید را در بستر تبوتاب کودتای «پینوشه» به تصویر میکشد. Publishers Weekly نثر کتاب را «زیبا و پرکشش» دانسته و معتقد است نویسنده با توصیفی شاعرانه از جستوجوی همیشگیاش برای خانه و تعلق، درد و رنج گذشته را با خواننده در میان میگذارد؛ در مقابل، Tablet Magazine نثر کتاب را «سنگین و فاقد ظرافت» و سرشار از کلیشههای خودافسانهپردازانه توصیف کرده و آن را در مقایسه با زندگینامهٔ پیشین نویسنده (Heading South, Looking North) کمرمقتر میداند. Human Rights Quarterly به قلم «اینلا سلیمویچ»، اثر حاضر را بازتابی از «خودشناسی پیچیدهٔ دورفمن» میخواند که نشان میدهد هویت او میان وطن مادری و جوامع میزبان شکل گرفته و روند تبعید به رشد و بازسازی فرهنگی او انجامیده است؛ همچنین The Guardian / Forward به قلم «ایلان استاوانس»، آریل دورفمن را نویسندهای توصیف کرده که برای «بازتعریف جهان» مینویسد و هر رویداد را از منظر شخصی و با تکیه بر پیشینهٔ فردی خود به ادبیات و سیاست پیوند میزند.
چه نسخههای دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟
کتاب حاضر نخستینبار با عنوان «زندگی بر بالهای خیال : اعترافش تبعیدیای که پشیمان نیست» با ترجمهٔ «مرجان قورچیان» و توسط نشر «کتاب مرو» منتشر شده؛ همچنین با عنوان «جانگرفتن از رویاها: جان گرفتن یک تبعیدی ناپشیمان» با ترجمهٔ «بهمن دارالشفایی» توسط مؤسسهٔ فرهنگی هنری خانهٔ هنر مد در سال ۱۴۰۲ روانهٔ بازار کتاب ایران شده است.
بخشی از کتاب نشخوار رویاها
«دستهبندیهایی که برای تفکیک جغرافیا داشتم، درست نبود: اگر اسپانیایی صحبت کنی en el Sur، در جنوب زندگی میکنی. اگر انگلیسی صحبت کنی اینجا در el Norte، شمال، زندگی میکنی. آن زمان، ابتدای رسیدنم به آمریکا در دورهٔ رونالد ریگان، آماده نبودم که خود را بخشی از حرکت اجتماعی گستردهتری ببینم؛ تغییری بزرگ در روند مهاجرت که میتوانم آن را دقیقاً مهاجرتی غیرقانونی یا دیگرلاتینی بدانم، اصطلاحی که بهتازگی تدوین کردهام تا بتوانم بهراحتی در گفتوگوها این مفهوم را بیان کنم. نمیتوانستم پیشبینی کنم که روزی در کارولینای شمالی زندگی خواهم کرد؛ ایالتی که بزرگترین جامعهٔ درحالرشدِ آمریکای لاتین در ایالت متحده را در خود جای داده است. یا پیشبینی کنم که رودریگو، که به او فشار میآوردم زبان اسپانیایی را فراموش نکند، در بزرگسالی زبان مادریاش را نهفقط در سانتیاگو، که در دورام برای ارتباطات روزانهاش با مکزیکیها و ونزوئلاییها و کلمبیاییها و اهالی کاستاریکا و نیکاراگوئه و باقی کشورهای پایینتر از مرز جنوبی ایالات متحده استفاده میکند؛ کسانی که در جنوبی جدید در ایالت متحده زندگی نویی برای خود ساختند. چطور میتوانستم تصور کنم که رودریگو خانوادهاش را با ثبت تاریخی مشکلات و رؤیاهای این مهاجران در فیلمهایش تأمین خواهد کرد؟ و چطور میتوانستم به روزی، همین چند ماه قبل، فکر کنم که از من خواست برای کواپرتیوا، انجمنی محلی با پشتوانهٔ مالی آمریکای لاتینیها برای آمریکای لاتینیها، سرودهای بنویسم. کورریدویی مکزیکی محبوبی را انتخاب کردم که از سرنوشت دلدادهای گلایه میکرد؛ کسی که دست تقدیر زنش را از از او گرفته بود و دلداده تلاش میکرد او را بازگرداند. کلماتش را تغییر دادم تا، در زمانهای که تب ضدمهاجربودن همهگیر و همراه با ملیگرایی نقل محافل شده بود؛ فعالان و مخاطبان این انجمن را به اتحاد و خودکفایی اقتصادی و بله، غرور، فرابخوانم.»
حجم
۴۷۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
حجم
۴۷۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه