
کتاب ضیافت سردیس ها
معرفی کتاب ضیافت سردیس ها
کتاب الکترونیکی ضیافت سردیسها و داستانهای دیگر با عنوان اصلی Quelques Nouvelles Terrifiantes نوشتهٔ «گاستون لورو» با ترجمهٔ «محمود گودرزی»، از نشر برج، مجموعهای از داستانهای کوتاه با حالوهوای معمایی، وهمآلود و گاه ترسناک است. «گاستون لورو»، نویسندهٔ فرانسوی، بیشتر با رمانهای پلیسی و فانتزیاش شناخته میشود و در این مجموعه نیز با روایتهایی پر از تعلیق و رمزوراز، خواننده را به دنیایی متفاوت میبرد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ضیافت سردیس ها اثر گاستون لورو
کتاب «ضیافت سردیسها و داستانهای دیگر» به قلم «گاستون لورو» در سال ۱۴۰۰ منتشر شده است. این اثر مجموعهای از داستانهای کوتاه است که در قالب معمایی و وهمآلود نوشته شدهاند. «گاستون لورو» با بهرهگیری از تجربیات روزنامهنگاری و سفرهایش، فضایی خلق کرده که در آن مرز میان واقعیت و خیال بهشدت باریک است. این کتاب شامل چند داستان مستقل است که هرکدام با شخصیتها و موقعیتهای منحصربهفرد، به موضوعاتی چون ترس، جنایت، رازهای پنهان و سرنوشتهای عجیب میپردازند.
ساختار کتاب بهگونهای است که هر داستان جهانی مستقل دارد و خواننده را با روایتهایی پرکشش و گاه هولناک روبهرو میکند. فضای کلی اثر تلفیقی از تعلیق، طنز تلخ و نگاه انتقادی به جامعه و انسان است. کتاب «ضیافت سردیسها و داستانهای دیگر» نمونهای از ادبیات داستانی اوایل قرن بیستم فرانسه بهشمار میآید که در آن دغدغههای انسانی، اخلاقی و روانی با زبانی داستانی و روایتی پرکشش بیان شدهاند.
خلاصه داستان ضیافت سردیس ها
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
در داستان اصلی این مجموعه، «ضیافت سردیسها»، راوی با گروهی از کهنهدریانوردان بازنشسته آشنا میشود که شبها دور هم جمع میشوند و داستانهای هولناک خود را تعریف میکنند. ناخدا «میشل»، یکی از این دریانوردان، سرانجام تصمیم میگیرد راز از دستدادن دستش را بازگو کند. او ماجرای شبی عجیب را روایت میکند که در آن به مهمانیای در ویلای همسایه دعوت میشود؛ مهمانیای که میزبانانش انسانهایی ناقصالعضو و مرموز هستند. در جریان این ضیافت، راز هولناکی دربارهٔ گذشتهٔ مهمانان و میزبانان فاش میشود؛ آنها بازماندگان حادثهای دریاییاند که برای زندهماندن، به قربانیکردن اعضای بدن یکدیگر و حتی آدمخواری روی آوردهاند و حالا هر سال دور هم جمع میشوند تا این ضیافت را تکرار کنند.
ناخدا «میشل» نیز قربانی این جمع میشود و دستش را از دست میدهد. در داستان «تبر طلایی»، زنی سالخورده در دل طبیعت سوئیس، گذشتهٔ تلخ خود را برای راوی بازگو میکند. او از ازدواجش با مردی مهربان و رازآلود میگوید که بعدها مشخص میشود جلاد است و در قتل مردی بیگناه نقش داشته است. این افشاگری زندگی زن را برای همیشه دگرگون میکند و او را در اندوهی عمیق فرو میبرد. داستانهای دیگر مجموعه نیز هرکدام با فضایی رازآلود و گاه ترسناک، به سرنوشتهای عجیب، جنایت، عشق و خیانت میپردازند و خواننده را با پیچیدگیهای روان انسان و تاریکیهای پنهان در زندگی روزمره روبهرو میکنند.
چرا باید کتاب ضیافت سردیس ها را بخوانیم؟
این کتاب با روایتهایی پر از تعلیق، رمزوراز و فضایی وهمآلود، تجربهای متفاوت از داستانخوانی ارائه میدهد. «گاستون لورو» در این مجموعه، مرز میان واقعیت و خیال را به چالش میکشد و با پرداختن به موضوعاتی چون ترس، جنایت، اخلاق و سرنوشتْ خواننده را به تفکر دربارهٔ تاریکیهای پنهان وجود انسان دعوت میکند. هر داستانْ جهانی مستقل و پرکشش دارد که مخاطب را تا پایان با خود همراه میکند و درعینحال تصویری از جامعه و انسان اوایل قرن بیستم فرانسه را نیز به نمایش میگذارد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این مجموعه برای علاقهمندان به داستانهای معمایی، جنایی، وهمآلود و عاشقان ادبیات کلاسیک فرانسه مناسب است. همچنین کسانی که به روایتهای پرتعلیق و داستانهایی با لایههای روانشناختی و اخلاقی علاقه دارند از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.
درباره گاستون لورو
«گاستون لورو» (۱۸۶۸ـ۱۹۲۷) روزنامهنگار و نویسندهٔ فرانسویِ ژانر معمایی و دلهرهآور است که با کتاب «شبح اپرا» به شهرت جهانی رسید؛ اثری که الهامبخش اقتباسهای ماندگاری در سینما و تئاتر شده است. او پیشتر با کتاب «راز اتاق زرد» (۱۹۰۷) کارآگاهِ محبوبش «ژوزف رولهتابیل» را معرفی کرد.
«لورو» پس از دورهای پرخرج و آشوبناک، از گزارشگری قضایی و نقد تئاتر به خبرنگاری بینالمللی رسید و انقلاب سال ۱۹۰۵ روسیه را پوشش داد. در سال ۱۹۰۷ روزنامهنگاری را رها کرد و رماننویسی را در پیش گرفت؛ سپس با همکارانش شرکت Cinéromans را ساخت تا کار رماننویسی و فیلمسازی را همزمان پیش ببرد. جایگاه او در ادبیات پلیسی فرانسه همسنگِ «دویل» و «پو» در سنت انگلیسی و آمریکایی دانسته میشود.
او در سال ۱۹۰۹ نشان «شوالیهٔ لژیون دونور» را دریافت کرد. در زندگی شخصی دو بار ازدواج کرد و یک پسر و یک دختر داشت؛ دخترش در برخی فیلمهای شرکت خانوادگی نقشآفرینی کرد. «لورو» در ۵۸سالگی در «نیس» درگذشت، اما قهرمانش «رولهتابیل» و افسانهٔ «شبح اپرا» همچنان در فرهنگ عامه زندهاند.
دو کتاب «راز اتاق زرد» و «شبح اپرا» از او به فارسی نیز ترجمه شدهاند.
بخشی از کتاب ضیافت سردیس ها
««ماریا-لوس توصیه میکرد کوتاه بیایم. کلمهای همهچیز را خراب کرد، چیزی شبیهِ فرانسوی وحشی. درِ دلیجان را محکم بستم و از آنجا که پول هر چهار صندلی را داده بودم، خواستم حقوقم رعایت شود. مجبور شدند بروند پیش دیگران بنشینند. اگر رفتن با دلیجان اذیتشان میکرد، کافی بود کالسکهای کرایه کنند. اما در آن روزگاری که اتومبیل نبود، پیداکردن کالسکه و چند اسب که به قلهٔ وایسنشتاین بروند کار سادهای نبود. ارابههایی مخصوص و مجهز لازم بود، مانند دلیجان ما که دوشاخهٔ همیشه آویزانش آماده بود در عقبرفتنهایی که اغلب ترسناک بودند، شاخههایش را در جاده فروکند. به این دلیل به این نکته پرداختم که متأسفانه این موضوع برای عدهای از ما اهمیتی حیاتی پیدا کرد.»
حجم
۱۳۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱۳۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه