
کتاب اولکر آبلا
معرفی کتاب اولکر آبلا
کتاب الکترونیکی «اولکر آبلا» نوشتهٔ سرای شاهینر و با ترجمهٔ مژده الفت، توسط نشر برج منتشر شده است. این اثر داستان زندگی زنی به نام «اولکر» را روایت میکند که برای فرار از خشونت و ناامنی خانهٔ پدری و همسر، به جستوجوی سرپناه و امنیت برمیخیزد. کتاب در دستهٔ رمانهای اجتماعی قرار میگیرد و با نگاهی واقعگرایانه به مسائل زنان، فقر، و تلاش برای بقا میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب اولکر آبلا
«اولکر آبلا» رمانی اجتماعی است که با محوریت شخصیت «اولکر»، زنی میانسال و ستمدیده، به روایت زندگی در حاشیهٔ جامعه میپردازد. سرای شاهینر، نویسندهٔ کتاب، با خلق فضایی ملموس و شخصیتپردازی دقیق، تصویری از جامعهای بیمار و پر از کمبودها و نابرابریها ارائه داده است. داستان در بستر بیمارستانی در استانبول شکل میگیرد؛ جایی که اولکر پس از ترک خانهٔ همسرش، بهعنوان همراه بیماران بیکس، روزگار میگذراند. ساختار کتاب مبتنی بر روایت اولشخص است و با زبانی صریح و طنز تلخ، تجربههای زیستهٔ اولکر را بازگو میکند. این رمان نهتنها به خشونت علیه زنان میپردازد، بلکه با نگاهی گستردهتر، نبض جامعهای را میگیرد که افرادش برای بقا و حفظ کرامت انسانی، ناچار به سازش با شرایط دشوار هستند. شاهینر در این اثر، مرز میان قربانی و مقاوم را باریک و پیچیده ترسیم کرده و با جزئیات زندگی روزمره، خواننده را به دل واقعیتهای تلخ و گاه خندهدار زندگی اولکر میبرد.
خلاصه داستان اولکر آبلا
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «اولکر آبلا» با روایت زندگی زنی آغاز میشود که پس از سالها تحمل خشونت در خانهٔ پدر و همسر، سرانجام تصمیم به ترک خانه میگیرد. اولکر، زنی مغرور و سرسخت است که حاضر نیست در برابر هیچکس سر خم کند، حتی اگر شرایط زندگیاش بهشدت دشوار باشد. او پس از ترک خانه، به بیمارستانی در استانبول پناه میبرد و برای زندهماندن، نقش همراه بیماران بیکس را بر عهده میگیرد. در این محیط، اولکر با انواع آدمها روبهرو میشود: بیماران، پرستاران، بهیاران و دیگر همراهان. او برای بقا، به کارهای سادهای مانند مراقبت از بیماران، بافتنیفروشی و حتی گاهی دستفروشی روی میآورد. روایت کتاب، پر از جزئیات زندگی روزمره، طنز تلخ و نگاه انتقادی به جامعه است. اولکر در مواجهه با دیگران، همدلی و گاهی بدجنسی نشان میدهد و هیچگاه خود را قربانی صرف نمیبیند. او با وجود تمام سختیها، تلاش میکند استقلال و غرورش را حفظ کند و در برابر نصیحتها و ترحم دیگران مقاومت نشان میدهد. داستان، تصویری از تلاش برای بقا، جستوجوی امنیت و معنای خانه را در جامعهای که زنان در آن اغلب بیپناهاند، ترسیم میکند. در طول روایت، اولکر با خاطرات گذشته، ترس از آینده و روابط پیچیده با اطرافیانش دستوپنجه نرم میکند و همواره در جستوجوی راهی برای زندهماندن و حفظ کرامت انسانی است.
چرا باید کتاب اولکر آبلا را بخوانیم؟
این کتاب با روایتی بیپرده و صادقانه، تجربههای زیستهٔ زنی را به تصویر میکشد که در برابر خشونت و بیعدالتی، راهی برای بقا و حفظ عزت نفس پیدا میکند. «اولکر آبلا» نهتنها داستان فردی یک زن، بلکه بازتابی از وضعیت اجتماعی و فرهنگی جامعهای است که در آن زنان اغلب ناچار به انتخابهای دشوار میشوند. روایت اولشخص و طنز تلخ اثر، خواننده را به دل واقعیتهای تلخ و گاه خندهدار زندگی اولکر میبرد و فرصتی برای همدلی و درک عمیقتر مسائل زنان و حاشیهنشینان فراهم میکند. این کتاب برای کسانی که به ادبیات اجتماعی و روایتهای زنانه علاقه دارند، تجربهای متفاوت و تأملبرانگیز خواهد بود.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این رمان برای علاقهمندان به ادبیات اجتماعی، روایتهای زنانه و دغدغهمندان مسائل حقوق زنان و آسیبهای اجتماعی مناسب است. همچنین کسانی که به دنبال شناخت لایههای پنهان جامعه و تجربههای زیستهٔ افراد در حاشیه هستند، از خواندن این کتاب بهره خواهند برد.
بخشی از کتاب اولکر آبلا
«اینجا را ایستگاه پیش از بهشت و جهنم تصور کنید. و پیش از پل صراط. در کل پیش از مرگ. زندگی نیست. آنقدرها هم اغراقآمیز فکر نکنید، بابا، شما هم... میدانید که خروج از زندگی فقط به یک شکل است: مُرده. اما خروج از اینجا به دو شکل است: مُرده یا زنده. اینجا: بیمارستان. من: اولکَر: زندهام. فعلاً. * «فعلاً» بزرگترین اضطراب است. * «فعلاً» درِ پشتی ندارد؟ * از یک خیابان زنده و پرجنبوجوش وارد سینما میشوید و بعد از پایان فیلم از درِ پشتی بیرون میروید که به کوچهای فرعی راه دارد. کمی هم تحت تأثیر فیلم، حس میکنید دنیا عوض شده. آرامش و سادگی جریان زندگی در کوچهٔ پشتی آن خیابان پرزرقوبرق برایتان غریب است. من پیش از پایان فیلم دنبال درِ پشتی زندگیام گشتم و وقتی از آن در خارج شدم، دیدم اینجا هستم. * نه گذشتهای دارم که به آن پناه ببرم و نه آیندهای که بهطرفش حرکت کنم. من اینجا، در پناهگاهم، محصور ماندهام: در «فعلاً». *
حجم
۱۸۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۰۶ صفحه
حجم
۱۸۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۰۶ صفحه