کتاب کلیددار عاشق مجید ملامحمدی + دانلود نمونه رایگان

تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

تصویر جلد کتاب کلیددار عاشق

کتاب کلیددار عاشق

انتشارات:به نشر
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب کلیددار عاشق

معرفی کتاب کلیددار عاشق

کتاب الکترونیکی «کلیددار عاشق: رمان زندگی علامه ملاعبدالله بهابادی‌یزدی» نوشتهٔ مجید ملامحمدی و منتشرشده توسط به‌نشر (انتشارات آستان قدس رضوی) در مجموعه کتاب‌های پروانه، داستانی است که زندگی و سیر تحول علامه «ملاعبدالله بهابادی‌یزدی» را در قالب روایتی داستانی برای نوجوانان بازآفرینی می‌کند. این اثر با نگاهی به زندگی، سفرها و دغدغه‌های این عالم شیعی، مخاطب را با فضای تاریخی و اجتماعی قرون گذشته ایران و عراق آشنا می‌سازد. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب کلیددار عاشق

این رمان با محوریت زندگی «ملاعبدالله بهابادی‌یزدی»، یکی از علمای برجستهٔ شیعه، نوشته شده است. داستان در بستری تاریخی شکل می‌گیرد و وقایع آن در قرون گذشته، عمدتاً در شهرهای بهاباد، نجف و کربلا رخ می‌دهد. نویسنده با بهره‌گیری از عناصر داستانی و شخصیت‌پردازی، تلاش کرده است تا زندگی این عالم را از زاویه‌ای انسانی و ملموس روایت کند. بخش‌هایی از داستان بر اساس واقعیت‌های تاریخی و بخش‌هایی نیز با تخیل نویسنده آمیخته شده‌اند تا جذابیت روایت برای نوجوانان حفظ شود. فضای کتاب، آمیخته با سفر، ماجراهای کاروانی، مواجهه با راهزن‌ها، حضور در شهرهای مذهبی و تعامل با شخصیت‌های تاریخی و خیالی است. دغدغه‌های اصلی کتاب، پرداختن به مفاهیمی چون ایمان، علم‌آموزی، ساده‌زیستی، خدمت به مردم و مواجهه با مشکلات و وسوسه‌های دنیوی است. نویسنده در خلال روایت، به برخی حوادث و شخصیت‌های مهم دورهٔ صفویه و حوزهٔ علمیهٔ نجف نیز اشاره می‌کند و تصویری از زندگی اجتماعی و مذهبی آن دوران ارائه می‌دهد.

خلاصه کتاب کلیددار عاشق

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!داستان با سفر «رضا» نوجوان و پدرش «ابوالقاسم» از بهاباد به نجف آغاز می‌شود. آن‌ها در مسیر، با کاروانی همراه می‌شوند که عازم زیارت عتبات است. در راه، کاروان مورد حملهٔ راهزن‌ها قرار می‌گیرد و ماجرایی با حضور پیرزنی که خاک تربت کربلا را به سرکردهٔ راهزن‌ها می‌دهد، رخ می‌دهد؛ این اتفاق باعث دگرگونی حال راهزن و آزادی کاروان می‌شود. رضا و پدرش پس از جدایی از کاروان، با سختی‌های سفر، خطرات راه و نگرانی از یافتن «ملاعبدالله» روبه‌رو می‌شوند. در نجف، آن‌ها به دلیل نداشتن مجوز، توسط نگهبانان بازداشت می‌شوند اما با کمک اسماعیل حداد و مأموری به نام میکائیل که پیش‌تر یهودی بوده و به واسطهٔ ملاعبدالله مسلمان شده، آزاد می‌شوند. رضا با فضای نجف، حرم امام علی و زندگی ساده و مردمی ملاعبدالله آشنا می‌شود. روایت، هم‌زمان با ورود شخصیت‌هایی چون شیخ‌بهایی و مقدس اردبیلی، به دغدغه‌های علمی، اخلاقی و اجتماعی می‌پردازد. رضا در نهایت تصمیم می‌گیرد در نجف بماند و طلبه شود. داستان با تاکید بر ارزش‌های انسانی، علم‌آموزی، خدمت به مردم و ساده‌زیستی، زندگی ملاعبدالله را از زاویهٔ نگاه نوجوانی مشتاق و جست‌وجوگر روایت می‌کند.

چرا باید کتاب کلیددار عاشق را خواند؟

این رمان با ترکیب عناصر تاریخی و داستانی، تصویری ملموس از زندگی یک عالم شیعی و فضای اجتماعی و مذهبی قرون گذشته ارائه می‌دهد. روایت از زاویهٔ دید نوجوانی جست‌وجوگر، امکان همذات‌پنداری را برای مخاطب جوان فراهم می‌کند. کتاب به موضوعاتی چون ایمان، علم‌آموزی، ساده‌زیستی، خدمت به مردم و مواجهه با مشکلات می‌پردازد و در خلال داستان، مخاطب را با شخصیت‌های تاریخی و فضای حوزهٔ علمیهٔ نجف آشنا می‌سازد. همچنین، ماجراهای سفر، خطرات راه، مواجهه با راهزن‌ها و تعامل با شخصیت‌های مختلف، جذابیت داستان را افزایش داده است.

خواندن کتاب کلیددار عاشق را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای نوجوانان و جوانانی که به داستان‌های تاریخی، زندگی‌نامه‌های داستانی و روایت‌هایی با محوریت شخصیت‌های مذهبی علاقه دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که دغدغهٔ شناخت تاریخ تشیع، حوزه‌های علمیه و زندگی علمای گذشته را دارند، می‌تواند جذاب باشد. مطالعهٔ این رمان برای علاقه‌مندان به داستان‌هایی با مضامین ایمان، علم و اخلاق توصیه می‌شود.

فهرست کتاب کلیددار عاشق

این کتاب داستانی است و فهرست فصل‌های آن بیشتر جنبهٔ روایی دارد تا آموزشی یا تحلیلی. عناوین فصل‌ها معمولاً به ماجراهای اصلی داستان اشاره دارند، مانند: «راهزن‌ها»، «عمه‌جان نباید بمیرد!»، «کارگر مجانی»، «در چنگ نگهبان‌ها»، «مأمور یهودی»، «ایوان نجف عجب صفایی دارد!»، «سرکرده راهزن‌ها این‌جا چه می‌کند؟»، «شیخ‌بهایی و مسئله ریاضی»، «دخترم دارد می‌میرد!»، «حرف محرمانه!»، «چرا امشب دیر کردید آقا؟!» و «عموجان کجاست؟». هر فصل، بخشی از سفر رضا و پدرش، ماجراهای کاروان، ورود به نجف، آشنایی با ملاعبدالله و دیگر شخصیت‌ها و تصمیم رضا برای طلبه‌شدن را روایت می‌کند.

بخشی از کتاب کلیددار عاشق

«پدر روی زانوهای خود نشست. با دست‌هایش سرخود را گرفت و با صدایی که غمگین بود گفت: «دارایی من در این سفر فقط همین یک پسر است که اسمش رضاست. به خدا راست می‌گویم!»سرکردهٔ راهزن‌ها با خشم زل زد به من. انگار از چشم‌هایش آتش می‌بارید. هول کردم. با خودم فکر کردم: الان است که من را به جای دارایی‌های نداشتهٔ پدر بردارد و با خود ببرد. آن‌وقت من برای او بشوم غلام! یا شاید هم یک راهزن نوجوان. پابه‌پای بقیهٔ راهزن‌ها!سرکرده نوک دماغ پهن و گوشتالوی خود را خارش داد. نگاهی به آن دور و اطراف انداخت. تقریباً همهٔ بارها و مال‌ومنال کاروان غارت شده بود. تعدادی هم شتر و اسب و الاغ کنار بارها بود که قسمتی از اموال غارتی به حساب می‌آمد. لب‌های بی‌قوارهٔ سرکرده را لبخند تازه‌ای رنگ داد. پارچهٔ سیاهی را که به سر بسته بود، کمی عقب داد. عرق شَروشَر از زیر آن بیرون می‌زد. آفتاب یک‌نفس بر گردنه‌ای که ما در آن اسیر بودیم می‌تابید. سرکرده چشم‌های سیاه و ریز خود را در حدقه چرخاند. هوم آرامی گفت و دوباره زل زد به من. آمد که حرفی بزند، یکی از راهزن‌ها که جوان و ورزیده بود، دوید جلو و کیسه‌ای کوچک را طرف او گرفت. چشم‌های سرکرده گرد شد. راهزن جوان گفت: «امیر! این را از یک پیرزن گرفتم. می‌گوید همه دارایی و خرج سفرش است!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۴٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
۲۱,۰۰۰
۷۰%
تومان