
کتاب نبوغت را بیدار کن
معرفی کتاب نبوغت را بیدار کن
کتاب نبوغت را بیدار کن نوشتهٔ اوزان وارول و ترجمهٔ هانیه علیایی توسط انتشارات میلکان منتشر کرده است. نویسنده در این اثر توصیه میکند که از همرنگی بپرهیز، خلاقیتت را برانگیز و بینظیر شو. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب نبوغت را بیدار کن
ما اغلب همچون کسانی که در رؤیا به سر میبرند، زندگی میکنیم؛ بیخبر از ریشه انتخابها و باورهایمان، در مسیری گام برمیداریم که بیشتر حاصل عادت و تلقینات اجتماعی است تا انتخاب آگاهانه. این «خوابگردی» در زندگی، باعث میشود گذشته، آیندهمان را رقم بزند و از ترس تفاوت، به همرنگی با جماعت تن دهیم و در نتیجه، نقش اصلی را در داستان زندگی خود از دست بدهیم. این وضعیت، ما را از «نابغهٔ درون» و خرد اصیلمان دور کرده و به بیگانگانی با خودمان تبدیل میکند. در حالی که هر یک از ما، همچون قطعهای منحصربهفرد در یک پازل عظیم، با شکوفایی فردیت خود به زیبایی جهان میافزاییم، تقلید و همشکلی این ارزش را از بین میبرد. «نابغه» بودن، نه به معنای داشتن هوشی سرشار، بلکه «خود بودن» و اندیشیدن مستقل است؛ البته تفکر مستقل با ستیزهجویی کورکورانه یا پیروی از روایتهای قبیلهای متفاوت است و در بستر جامعهای از متفکران ناهمگون به بار مینشیند.
چرا باید کتاب نبوغت را بیدار کن را بخوانیم؟
خواندن کتاب نبوغت را بیدار کن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای کسانی است که آرزوی تأثیرگذاری بر جهان را در سر میپرورانند. این یک راهنمای عملی برای اقدامگرایی است و ابزارهای لازم را برای بیداری، خودشناسی و کشف ملودی منحصربهفردی که تنها شما میتوانید در سمفونی زندگیتان بنوازید، در اختیارتان قرار میدهد.
درباره اوزان وارول
اوزان وارول، که پیش از این در عرصهٔ علوم موشکی فعالیت داشته و جوایز متعددی را از آن خود کرده است، شخصیتی برجسته در دنیای امروز به شمار میرود. او که اصالتاً اهل استانبول است، در خانوادهای پرورش یافت که با زبان انگلیسی آشنایی نداشتند. با این وجود، در ۱۷سالگی، با عزمی راسخ برای ادامهٔ تحصیل در دانشگاه معتبر کُرنل، راهی ایالات متحده آمریکا شد. در دوران حضورش در آن دانشگاه، وارول بهعنوان عضوی از تیم عملیاتی در مأموریت کاوشگرهای مریخ در سال ۲۰۰۳، نقشی کلیدی ایفا نمود. امروزه، وارول بهعنوان یک متخصص صاحبنام و مورد تحسین در زمینههای خلاقیت، نوآوری و تفکر انتقادی شناخته میشود. جایگاه او تا بدانجاست که آدام گرانت وی را «یک اصیل واقعی» و دنیل پینک او را «یک ابرقهرمان» نامیدهاند. همچنین، سوزان کین آثار او را در زمره «نوشتههای ضروری و خواندنی» توصیف کرده است. اندیشهها و آثار وارول در رسانههای تراز اول جهان همچون والاستریت جورنال، مجله تایم، بیبیسی، سیانان، فست کمپانی، و واشینگتنپست بازتاب گستردهای داشته است. نخستین کتاب وی با عنوان «مانند یک دانشمند موشکی فکر کن»، با استقبال جهانی روبرو شده، به قریب به ۲۵ زبان برگردانده شده و عنوان یکی از برترین کتابهای سال ۲۰۲۰ را از آن خود کرده است. برای آشنایی بیشتر با دیدگاهها و فعالیتهای او، میتوانید به وبسایتش در ozanvarol.com مراجعه نمایید.
فهرست کتاب نبوغت را بیدار کن
بخش اول به «مرگ» اختصاص دارد؛ مرگِ آن چیزی که نیستید، تا بتوانید کشف کنید واقعاً چه کسی هستید. در اینجا، فرایندی از "یادگیریزدایی" را تجربه خواهید کرد. نشان خواهم داد چگونه با وابستگی به هویت، عقیده، جامعه، شغل، فردی دیگر یا حتی گذشته خود، خویشتن را گم میکنیم. درک خواهید کرد چگونه ذهن خود را از انباشتگیها پاک کنید تا نبوغ درونیتان را بیابید و بر آنچه واقعاً اهمیت دارد، تمرکز کنید. خواهید آموخت چگونه برنامهریزیهای غیرطبیعی را حذف کنید، آنچه دیگر برایتان کارایی ندارد را کنار بگذارید و از وضعیت موجود دل بکنید تا امکان تحقق پتانسیلهایتان را دریابید.
بخش دوم به «تولد» میپردازد؛ یافتن مسیر بازگشت به خویشتن حقیقی. خواهید آموخت چگونه اصول بنیادین، اثر انگشت منحصربهفرد، شکل و رنگ خاص خود، و ویژگیهایی را که نبوغ شما را تشکیل میدهند، کشف کنید. به شما نشان خواهم داد چگونه خود را پرورش دهید و ظرفیت عظیمتان را در آغوش بگیرید، به جای آنکه در دام تعریف خود به عنوان فردی واحد، ایستا و بدون تکامل گرفتار شوید. یاد خواهید گرفت چگونه درهای مختص زندگی خود را بسازید، به جای آنکه مسیرتان را کج کنید تا از هر دری که به رویتان باز میشود، وارد شوید.
بخش سوم به «سفر درونی» و شعلهور ساختن خلاقیت شما اختصاص دارد. در این بخش، توضیح خواهم داد چگونه برای خودتان فکر کنید، ایدههای بدیع خلق کنید و با استفاده از خرد درونی و استخراج بینش، چیزی نو بیافرینید. خواهید آموخت که چرا خلاقیت، بیش از آنکه درباره تحمیل ایدهها باشد، درباره رفع موانعی است که از جریان طبیعی ایدهها جلوگیری میکند. راههای عملی برای کشف گوهرهای نابی که در اعماق اقیانوس وجودتان نهفتهاند، به شما نشان داده خواهد شد. در پایان این بخش، به راهبردهای عملی برای خلق آثاری چشمگیر، خواه کتاب باشد، خواه کسبوکار یا ایدهای درخشان، مجهز خواهید شد.
موضوع بخش چهارم، «سفر بیرونی» است. این بخش به کاوش در دنیای بیرون و درون، و برقراری تعادل میان این دو میپردازد. رویکرد خود را در برابر پالایش اطلاعات و تشخیص مطالب بیاساس روشن خواهم کرد. توضیح خواهم داد که چرا به این راحتی از نظر فکری زندانی میشویم و چگونه میتوان از سیطره چیزهای جدید، راحت و محبوب رها شد. کشف خواهید کرد چگونه به جایی نگاه کنید که دیگران نگاه نمیکنند، آنچه را دیگران نمیبینند، ببینید و چیزهای خارقالعاده را در موقعیتهای عادی بیابید. خواهید آموخت که چرا داستانهای موفقیت ما را فریب میدهند، توصیهها گاهی ما را گمراه میکنند و چگونه خود را با دیگران مقایسه نکنید.
موضوع بخش پنجم، «تحول و آینده شما» است. به شما نشان خواهم داد که چرا زندگی بیشتر شبیه یک داربست افقی و گسترده است تا یک نردبان عمودی. چگونه برنامهریزی بیش از حد، شما را در برابر احتمالات بهتر کور میکند و چگونه میتوان پیش از دیدن مسیری کاملاً روشن، گام برداشت. خواهید آموخت که چرا شبکه ایمنیتان ممکن است به مانعی دستوپاگیر تبدیل شود، چگونه رها کردن میتواند انتخابی از سر عشق باشد و چرا زندگی بیش از حد منظم و محتاطانه را باید نوعی زندگی نزیسته دانست.
بخشی از کتاب نبوغت را بیدار کن
«این خوب است که یک جهت کلی داشته باشید: بخواهید کسبوکار خود را راهاندازی کنید، کتاب بنویسید یا باشگاه یوگا باز کنید؛ اما خوب نیست اسیر این نقشهها و روش دقیقی باشید که فکر میکنید با آن به خواستههایتان میرسید. وقتی برنامهریزی میکنید، با توجه به دانش فعلی خودتان ایدهپردازی میکنید؛ اما آیندهنگری فعلی شما محدود است. اگر آماده و گوشبهزنگ نباشید، فقط راه محدود خودتان را در پیش خواهید گرفت.
داستان معروفی دربارهٔ چگونگی شکار میمون وجود دارد. آجیل را در شیشهای میریزند. میمون دستش را داخل شیشه میبرد تا آجیل را بردارد و متوجه میشود که نمیتواند مشت پر از غذا را از دهانهٔ کوچک شیشه بیرون بکشد. اگر آجیل را رها کند، فرار میکند و آزاد میشود؛ اما امتناع میکند. او بهجای جدایی، دلبستگی را انتخاب میکند؛ به چیزی دل میبندد که نمیتواند داشته باشد.
هرچه برنامههایمان جدیتر باشد، بیشتر به آنها وابسته میشویم؛ حتی زمانی که همهچیز طبق برنامه پیش نمیرود. وقتی لازم است نگاه کنیم، چشمانمان را میبندیم. زمانی که باید حرکت کنیم، نشسته میمانیم. بهجای اینکه آنچه در واقع وجود دارد، آنچه انتظار داریم ببینیم، میبینیم. اگر پروانهای با رنگ روشن هستید که میخواهید ظهور انقلاب صنعتی را انکار کنید، در نهایت غذای پرندگان گرسنه خواهید شد.
ما در تقلای دائمی برای فهمیدن همهچیز هستیم؛ اما وقتی «همهچیز مشخص شد»، نقطهٔ پایان است. آنوقت است که داستان تمام میشود. فیلم زندگی شما هنوز تمام نشده است. شما هنوز در میانهٔ راه هستید، مدام درحال تکامل و گسترشاید. اگر میدانستید چه اتفاقی میافتد، آنچه درحال رخدادن است مختل میکردید. در این صورت، درسهایی را که باید یاد بگیرید، یاد نخواهید گرفت.
ما سعی میکنیم تا حدودی آینده را کنترل کنیم؛ چون آینده نامشخص است و اطمیناننداشتن ترسناک. ما نمیدانیم چهچیزی قرار است کار کند یا بعداً چهچیزی قرار است بیاید؛ بنابراین سعی میکنیم با جستوجوی قطعیت، عدمقطعیت را از بین ببریم. ما به پوست قدیمی خود میچسبیم، به برنامههای خود برای آینده متصل میشویم و بهدنبال فرمولی اثباتشده، دستور غذایی تکراری یا فرایندی مشخص میگردیم. ما در جستوجوی نقشهای برای قلمروِ ناشناخته و مسیرهای نرفته هستیم.»
حجم
۲۹۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۲۹۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه