
کتاب از زندگی چه می خواهی؟
معرفی کتاب از زندگی چه می خواهی؟
کتاب از زندگی چه می خواهی؟ (راهنمایی فلسفی برای درک اهمیت چیزها) با عنوان اصلی What Do You Want Out of Life?: A Philosophical Guide to Figuring Out What Matters نوشتهٔ والری تیبریوس و ترجمهٔ محمد کشوری توسط انتشارات میلکان منتشر شده است. این اثر یک راهنمای فلسفی است که به ما کمک میکند چگونه در مواجهه با تغییرات پیوستهی زندگی، به انتخابها، اهداف و ارزشهای خود فکر کنیم. نویسنده، والری تیبریوس، بیان میکند که این اثر تلاشی است برای ارائهٔ نگاهی فلسفی به خوب زیستن، که با کتابهای خودیاری معمول متفاوت است. او این کتاب را با انگیزهٔ نوشتن دربارهٔ خوب زیستن از دیدگاه زنان و برای مخاطبانی فراتر از فیلسوفان دانشگاهی به رشته تحریر درآورده است. تیبریوس اشاره میکند که در دنیای پرآشوب کنونی، حفظ ثبات و اندیشیدن به ارزشهایی که به زندگی ما هدف میبخشند، اهمیت ویژهای دارد. این کتاب به جای ارائهٔ یک برنامهٔ قدمبهقدم برای رسیدن به شادی یا ثروت، راهی برای اندیشیدن دربارهٔ موضوعات زندگی و چالشهای ناشی از اهداف متضاد، کمبود اطلاعات و جهانی ناسازگار ارائه میدهد و به خوانندگان کمک میکند تا در میان پیچیدگیهای زندگی معاصر، ارزشها و اهداف خود را بهتر بشناسند و مدیریت کنند. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب از زندگی چه می خواهی؟
کتاب از زندگی چه میخواهی؟ اثر والری تیبریوس، فیلسوف معاصر، یک راهنمای عمیق و تأملبرانگیز برای کسانی است که در جستوجوی معنا و شفافیت در زندگی پرشتاب امروزی هستند. این کتاب که توسط محمد کشوری به فارسی برگردانده شده، به موضوعاتی کلیدی همچون ارزشها، معنای زندگی و راهکارهای دستیابی به موفقیت از دریچهای فلسفی میپردازد. تیبریوس در این اثر، خواننده را به سفری درونی دعوت میکند تا با پرسشهای بنیادین زندگی مواجه شود. او به جای ارائهٔ راهحلهای سریع و برنامههای قالبی که اغلب در کتابهای خودیاری رایج است، ابزارهایی برای تفکر انتقادی و درک عمیقتر ارزشهای فردی ارائه میدهد. کتاب بر این ایده استوار است که زندگی خوب، حاصل شناخت دقیق اهداف و ارزشهای اصیل و تلاش برای تحقق آنهاست، حتی زمانی که با تضادها و چالشهای درونی و بیرونی مواجه میشویم. نویسنده با زبانی قابل فهم و به دور از اصطلاحات پیچیدهٔ دانشگاهی، مفاهیم فلسفی را برای مخاطب عام قابل دسترس میسازد و تلاش میکند تا بهویژه تجربیات و دغدغههای زنان را نیز در این مسیر در نظر بگیرد. کتاب حاضر به خواننده کمک میکند تا درک کند که ارزشها ثابت و ازپیشتعیینشده نیستند، بلکه میتوان آنها را از طریق تأمل، تجربه و یادگیری از دیگران بازشناسی و حتی بازآفرینی کرد. کتاب با استفاده از استعارههایی مانند «زندگی بهمثابهٔ یک باغ»، که در آن فرد باغبان ارزشها و اهداف خویش است، به تصویرسازی این فرآیند کمک میکند. هدف اصلی این راهنما، توانمندسازی خواننده برای مواجهه با سردرگمیهای ناشی از تغییرات مداوم، کمبود اطلاعات و فشارهای اجتماعی است تا بتواند با آگاهی بیشتری مسیر زندگی خود را انتخاب کند و به درکی منسجمتر از آنچه واقعاً برایش اهمیت دارد، دست یابد. این اثر دعوتی است به یک زندگی آگاهانهتر، هدفمندتر و در نهایت، رضایتبخشتر.
خلاصه کتاب از زندگی چه می خواهی؟
این کتاب دربارهٔ تحقق ارزشها و راهبردهایی برای دستیابی به آنها هنگام مواجهه با کشمکشها و تضادها در زندگی است. نویسنده با این فرض آغاز میکند که انسانها موجوداتی ارزشگذار هستند و زندگی خوب زمانی محقق میشود که به چیزهایی که برایشان اهمیت دارد، دست یابند. کشمکش میان ارزشها و اهداف مختلف میتواند ما را از احساس تحقق دور کند. کتاب با استفاده از تشبیه زندگی به یک باغ، توضیح میدهد که چگونه باید اهداف (گیاهان) و ارزشهایمان (گیاهان باارزشتر) را بشناسیم و آنها را به گونهای در کنار هم قرار دهیم که برایمان مفید باشند. این اثر به بررسی چگونگی تعریف ارزشها و اهداف، درک کشمکشهای میان آنها و راههای بهبود بخشیدن به این ارزشها برای دستیابی به تحقق بهتر میپردازد.
چرا باید کتاب از زندگی چه می خواهی؟ را بخوانیم؟
خواندن این کتاب به افرادی توصیه میشود که به دنبال درک عمیقتری از انتخابها، اهداف و ارزشهای خود در زندگی هستند، به ویژه در دنیایی که با تغییرات مداوم و تضادهای گوناگون همراه است. این کتاب یک راهنمای فلسفی است و نه یک کتاب خودیاری با راهحلهای سریع و برنامههای مشخص. کتاب حاضر ابزارهایی را برای اندیشیدن و فهم اولویتها ارائه میدهد و به خواننده کمک میکند تا با چالشهای ناشی از اهداف متضاد، کمبود آگاهی و جهانی که اغلب ناسازگار به نظر میرسد، کنار بیاید. این اثر دیدگاهی ارائه میدهد که فراتر از دستورالعملهای ساده رفته و به خواننده کمک میکند تا به شیوهای منسجمتر به زندگی و مسائل آن بنگرد.
خواندن کتاب از زندگی چه می خواهی؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای طیف وسیعی از خوانندگان، به طور خاص، برای افرادی که به دنبال درک اولویتهای خود و تصمیمگیری آگاهانهتر در زندگی هستند، با چالشها و تضادها در اهداف و ارزشهای خود مواجهاند و به دنبال راهی برای مدیریت آنها میگردند، علاقهمند به دیدگاهی فلسفی در مورد خوب زیستن هستند که تجربیات زنان را نیز در نظر میگیرد و احساس میکنند در حاشیه قرار گرفتهاند یا با فشارهای اجتماعی برای انطباق با سبکهای زندگی ناسازگار با خودشان مواجه بودهاند، مناسب است.
درباره والری تیبریوس
والری تیبریوس یک فیلسوف است که در کانادا بزرگ شده و به تدریس فلسفه اشتغال دارد. او دارای دیابت نوع یک است و والدین فمینیست داشته است. تیبریوس کتاب از زندگی چه می خواهی؟ را در سال ۲۰۲۲ نوشته و در مینیپولیس زندگی میکند. او در مقدمهٔ کتاب از زندگی چه می خواهی؟ بیان میکند که فلسفهٔ معاصر را گاهی بیش از حد فنی و تخصصی یافته و احساس کرده است که بسیاری از آثار فلسفی که توسط مردان سفیدپوست نوشته شدهاند، به طور کامل به پرسشهای او دربارهٔ چگونه زیستن، بهویژه از منظر یک زن، پاسخ نمیدهند.
فهرست کتاب از زندگی چه می خواهی؟
مقدمه: نویسنده در این بخش به انگیزههای خود برای نوشتن کتاب، چالشهای زندگی مدرن و نیاز به بازاندیشی در ارزشها و اهداف میپردازد.
نقشهٔ راه: در این قسمت، نویسنده خلاصهای از استدلال اصلی کتاب، تعاریف کلیدی (مانند «ارزش» و «هدف») و ساختار کلی فصول را ارائه میدهد. کتاب به دو پرسش اصلی میپردازد: چگونه ارزشها و اهدافمان را تعریف و کشمکش میان آنها را درک کنیم؟ و چگونه این ارزشها و اهداف میتوانند بهبود یابند؟.
فصل یکم: ما چه میخواهیم و چه چیزی سر راهمان قرار گرفته است؟
این فصل به بررسی ماهیت خواستهها و اهداف انسانی و موانعی که بر سر راه تحقق آنها قرار میگیرند، میپردازد. نویسنده با ذکر تجربیات شخصی خود از کشمکش میان شخصیت خوشبرخورد و حرفهٔ فلسفیاش، به انواع تضادها در زندگی روزمره اشاره میکند، مانند تعادل کار و زندگی. این فصل توضیح میدهد که چگونه کشمکشهای جدی میتوانند مانع موفقیت ما شوند و ما را نسبت به درستی اهدافمان دچار تردید کنند. در نهایت، رویکرد اصلی کتاب معرفی میشود: شناخت مهمترین اهداف نهایی (ارزشها) و یافتن راههایی برای پیگیری هماهنگ آنها.
فصل دوم: لاکپشتها، سگها و آدمها در چه چیز مشترکاند؟
این فصل به روانشناسی اهداف و ارزشها میپردازد و انسان را به عنوان یک «سامانهٔ هدفگرا و خودگردان» بررسی میکند. با استفاده از مثال سادهٔ لاکپشتی که به دنبال توتفرنگی است، مفاهیمی مانند «ارزش مبنا» و نقش احساسات در یادگیری و دستیابی به اهداف توضیح داده میشود. این فصل همچنین به اهمیت اهداف پنهان (ناخودآگاه) و انگیزههای روانشناختی اساسی مانند نوطلبی، امنیت و تعلق به دیگران اشاره میکند. در ادامه، «ارزشها» به عنوان نوع خاصی از هدف تعریف میشوند: اهداف نهایی و مهمی که عمیقاً با روان ما یکپارچه شدهاند.
فصل سوم: ارزشها چه چیزهایی هستند و چه چیزهایی باید باشند؟
این فصل بر اهمیت شناخت ارزشها و اهدافمان تمرکز دارد، حتی اگر فکر کنیم آنها را به خوبی میشناسیم. نویسنده استدلال میکند که ما اغلب درک کاملی از ارزشهای خود نداریم و این ارزشها در معرض تفسیرهای مختلف هستند. پنج راهکار برای درک و بهبود ارزشها و اهداف معرفی میشود: دروننگری (با مثالهایی مانند فکر کردن به اینکه در آتشسوزی چه چیزهایی را نجات میدهیم)، راهکار موش آزمایشگاهی (بررسی خودمان از دیدگاه بیرونی، توجه به واکنشهای بدن مانند استرس و بیماری، و احساساتی چون ملال و غرقگی)، تأمل هدایتشده (استفاده از تصویرسازی ذهنی آیندهٔ آرمانی)، یادگرفتن از دیگران (توجه به بازخورد دوستان قابل اعتماد و آگاهی از تأثیر تبعیضهای نهادینه شده) و کاوش (پذیرابودن تجربیات جدید و آموختن از دیگران برای کشف ارزشهای جدید یا درک بهتر ارزشهای فعلی).
فصل چهارم: دربارهٔ توتفرنگیها و امنیت یا چطور کشمکشها را برطرف کنیم؟
این فصل به بررسی سه نوع اصلی کشمکش جدی میپردازد: کشمکش درون یک هدف (زمانی که احساسات، خواستهها و باورهای ما همسو نیستند)، کشمکش میان اهداف مختلف (مانند تعادل کار و زندگی) و کشمکش با محیط اطرافمان (ناسازگاری ارزشها با شرایط جسمی یا اجتماعی). سه واکنش اساسی به این کشمکشها ارائه میشود: اولویتبندی و تنظیم ابزارها برای رسیدن به هدف، چشمپوشی از یکی از اهداف ناسازگار، و بازتفسیر کردن ارزشهایمان. فصل اهمیت واقعگرایی در ارزیابی شرایط و تواناییهایمان را برای تحقق ارزشها تأکید میکند.
فصل پنجم: ارزشها در فرهنگی ناعادلانه
این فصل به چالشهای زمینهای و تأثیر فرهنگ، بهویژه فرهنگ ناعادلانه، بر ارزشها و اهداف ما میپردازد. نویسنده با اشاره به تجربیات خود از جنسیتزدگی در محیط آکادمیک، توضیح میدهد که چگونه انتظارات فرهنگی میتوانند ارزشهای افراد (بهویژه زنان) را در تضاد با اهداف شغلیشان قرار دهند. این فصل بیان میکند که زندگی در یک جهان اجتماعی ناعادلانه میتواند دلیلی برای پذیرش ارزش جدید «تغییر اجتماعی» باشد و همچنین باعث میشود ارزشهای تشویقشده توسط فرهنگ را با دیدی موشکافانهتر بررسی کنیم.
فصل ششم: وقتی همهچیز شکست میخورد
در ادامهٔ بحث مدیریت کشمکشها، این فصل دو راهکار دیگر را معرفی میکند: سازش با آنچه نمیتوان تغییر داد (مداراکردن) و در نظر گرفتن تغییرات بنیادی در ارزشها. نویسنده توضیح میدهد که گاهی برخی جنبههای شخصیتی ما یا برخی ارزشهای عمیق، مانند آبوهوا هستند که تغییر دادنشان دشوار است و مسیر پیشرو، مدارا کردن با آنهاست. همچنین، امکان تغییرات بنیادی یا «پیوند سامانهٔ ارزشی» مطرح میشود، بهویژه برای افرادی که ارزشهایشان توسط نیروهای خارجی نامناسب شکل گرفته است، هرچند این مسیر چالشبرانگیز است.
فصل هفتم: ارزشهای دیگران
این فصل بر اهمیت دیگران در نظام ارزشی ما تمرکز دارد. نویسنده توضیح میدهد که ما به دو شیوه به دیگران ارزش میدهیم: یکی اهمیت دادن به خود افراد (خانواده، دوستان) و دیگری وابستگی ارزشهای دیگرمان به دیگران (فعالیتهای گروهی، نیاز به تأیید). این فصل تأکید میکند که وابستگی ما به دیگران یک عیب نیست، بلکه بخشی طبیعی از وجود انسانی ماست و برای تحقق بسیاری از ارزشهایمان ضروری است.
فصل هشتم: تحقق ارزشهایمان به شکل اخلاقی
این فصل به بررسی ارزشهای اخلاقی و چگونگی رفتار با دیگران در چارچوب تحقق ارزشهایمان میپردازد. نویسنده بیان میکند که قصد ارائهٔ یک نظریه اخلاقی جامع را ندارد، بلکه میخواهد ارزشهای اخلاقی مشترک مانند عدالت، احترام و مهربانی را از دیدگاه تحقق ارزشها بررسی کند. از این منظر، یاریگری به دیگران به معنای توانمندسازی آنها برای تحقق اهدافشان، عدالت به معنای آزادی افراد از محرومیت و ترس، و احترام به معنای جدی گرفتن توانایی دیگران برای تصمیمگیری دربارهٔ ارزشهایشان است.
نتیجهگیری: نویسنده در بخش پایانی، ضمن مقایسهٔ رضایت سادهٔ حیوانات با پیچیدگیهای ذهن اندیشمند انسان، تأکید میکند که درک آنچه واقعاً مهم است و تلاش برای تحقق آن ارزشها، راهحلی برای مسئلهٔ انسانی کشمکش و تردید است. او دوباره به انعطافپذیری مغز انسان در اصلاح ارزشها و درک موفقیت اشاره میکند و یادآور میشود که جستجو برای تحقق ارزشها، به دلیل ماهیت اجتماعی ارزشهای ما، یک فرایند فردی محض نیست. زندگی همواره در جریان است و ما با شناسایی ارزشهایی که مسیر را روشن میکنند و تلاش برای عمل به آنها با تعهد و انعطاف، بهتر عمل خواهیم کرد.
بخشی از کتاب از زندگی چه می خواهی؟
«بهترین راهکار جایگزین برای کنارآمدن با هدفهایی که آنها را ناخوشایند اما استوار تشخیص میدهیم این است که سعی کنیم با نقصهایمان شوخی کنیم. مثلاً، تصور کنید شما یک پرستار مرد هستید که فهمیدهاید علاقهتان به وزنهبرداری تا حدی به دلیل خواست مردانه به نظر رسیدن است و تصور کنید واقعاً این را در خودتان دوست ندارید ـ شما مردانگی سنتی را ارزشی نمیدانید که باید آن را زنده نگه داشت. اما درک هم میکنید که این بخشی چسبیده به شخصیت شماست. یک گزینه این است که از این جنبهٔ شخصیتتان استقبال کنید، بدون اینکه واقعاً جدیاش بگیرید، همانطور که عیب یک دوست را میبینید. ما این کار را همیشه برای دوستانمان انجام میدهیم: «خب، دومینیکه دیگه! نگران پول است و پرداخت صورتحساب رستوران عصبانیاش میکند. اما واقعاً آدمهای خسیسی نیست.» «آره، والتر خیلی عجیب درمورد آبمیوه مشکلپسنده، ولی میتونی سربهسرش بگذاری.» مشابه با این، ما میتوانیم به جنبههایی از خودمان اعتراف کنیم که در تنش با آنچه برای ما واقعاً مهم است قرار میگیرد، دربارهٔ آن سربهسر خودمان بگذاریم و سعی کنیم اجازه ندهیم این انگیزهها باعث انجامدادن کارهای زیانبار شوند. میتوانید به خواست خودتان برای مردانگی لبخند بزنید، درحالیکه از قویبودنتان و نگاههای خیرهٔ تحسینبرانگیز در باشگاه به خودتان لذت میبرید.»
حجم
۱۷۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۷۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه