
کتاب شکسپیر و جامعه
معرفی کتاب شکسپیر و جامعه
کتاب شکسپیر و جامعه اثری انتقادی از تری ایگلتون، منتقد برجستهٔ مارکسیست است که به بررسی رابطهٔ میان فرد و جامعه در نمایشنامههای شکسپیر میپردازد. این کتاب با ترجمهٔ رضا سرور در نشر بیدگل چاپ شده است. ایگلتون با بهرهگیری از نظریههای انتقادی، نقش ساختارهای اجتماعی، قدرت و ایدئولوژی را در شکلگیری شخصیتها و درگیریهای دراماتیک آثار شکسپیر تحلیل میکند.
درباره کتاب شکسپیر و جامعه
ایگلتون در این کتاب تلاش میکند نشان دهد که مسائل مطرحشده در نمایشنامههای شکسپیر همچنان در دنیای معاصر ما مطرحاند. او در بررسی آثار شکسپیر از رویکرد جامعهشناختی و تاریخی بهره میبرد و میکوشد نگاهی تازه به مفهوم فردیت، قدرت و اخلاق در این نمایشنامهها ارائه دهد. این کتاب به بررسی نمایشنامههای معمایی، تراژدیها و کمدیهای متأخر شکسپیر میپردازد و از منظر جامعهشناختی و تاریخی به تحلیل آنها مینشیند. ایگلتون در این اثر تأثیر ایدئولوژی و قدرت بر شخصیتها و روایتهای نمایشی را بررسی کرده و پیوند میان نمایشنامههای شکسپیر و مسائل معاصر را برجسته میسازد. کتاب شکسپیر و جامعه تحلیلی عمیق و انتقادی از نمایشنامههای شکسپیر ارائه میدهد و نگاهی جامعهشناختی به آثار او دارد. همچنین، ارتباط مضامین نمایشنامهها با مسائل امروز را نشان میدهد.
کتاب شکسپیر و جامعه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شکسپیر و جامعه مناسب علاقهمندان به ادبیات نمایشی و شکسپیر، دانشجویان و پژوهشگران حوزهٔ نقد ادبی و جامعهشناسی هنر و همچنین خوانندگانی است که به تحلیلهای انتقادی و نظریههای فرهنگی علاقه دارند.
بخشی از کتاب شکسپیر و جامعه
«در اینجا بحث اولیس صرفاً این نیست که فضایل انسانی، در صورت عدم ارتباطشان با دیگران، پست و بیفایدهاند، اگرچه میتوان معنای سه سطر آغاز این قطعه را چنین انگاشت ولی در این صورت چنین بحثی دیگر چیزی بیش از این نکتهٔ آشنا نخواهد بود که انسان موجودی «اجتماعی» است و هنگام برقراری ارتباط با دیگران در بهترین وضعیت خویش قرار میگیرد. اما قدرت واقعیِ عبارتِ «صاحب هیچچیز» در سطور بعدی و در جایی مؤکد میشود که اولیس میگوید اگر این فضایل با دیگران پیوند نیابند آنگاه دیگر واقعاً وجود نخواهند داشت؛ شناخت دیگران از انسان صرفاً از طریق ارتباطگیری میسر نیست بلکه انسان تنها هنگامی میتواند به شناخت تجربهٔ خویش نائل آید که آن را بهشکلی انتقالپذیر درآورد. او بهعنوان یک فرد، واقعیت خویش را نمیشناسد و بنابراین قادر به بیان و انتقال آن نیست: واقعیت تنها حین ارتباط شکل میگیرد. درنتیجه، ایدهٔ جداسازی خویشتن از جامعه که آشیل درپی تحمیل آن به دیگران است، موضوعی جدی به شمار میآید: کسی که از زندگی عمومی با مردم کنار میکشد عملاً از واقعیت کناره میگیرد و درنتیجه آدمی مرده محسوب میشود. هویت فردی پدیدهای اجتماعی است: انسان همان چیزی است که جامعه از او میسازد؛ او بدون واکنشهای جامعه معنایی ندارد. در واقع، غیرممکن است که کاملاً بیرون از اجتماع قرار گیریم و خود را یکسره از بند آن رها سازیم، این جداسازیِ خود همواره نشانهٔ دیگری از جامعه، یا بخشی از واقعیت کلی آن، خواهد بود؛ درست همانطور که بدبینی آشیل و ترسیتس نیز بخشی از همان بیماری عمومیای است که آنها پس از تحلیل و بررسیاش بدان حمله میبرند.
نمایشنامهٔ تریلوس و کرسیدا بارها و بارها اشاره میکند که واقعیت عملاً فرایندی عمومی و آفریدهٔ دست همگان است و چنین به نظر میآید که این نمایشنامه با تکنیکهای دراماتیک خویش دیدگاه اولیس را تأیید میکند.»
حجم
۲۲۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۵۱ صفحه
حجم
۲۲۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۵۱ صفحه