کتاب درباره شر
معرفی کتاب درباره شر
کتاب درباره شر نوشتهٔ تری ایگلتون و ترجمهٔ روزبه آقاجری است. نشر چرخ این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب درباره شر
کتاب درباره شر دربردارندهٔ تأملات نقادانهٔ تری ایگلتون درباب مفهوم و جایگاه اخلاق و چیستی شر است؛ جستوجویی نقادانه در معنا و مفهوم شَر و ریشههای آن، بههمراه نقد باورها و دیدگاهها و تلقیهای کلیشهای درباب شَر. ایگلتون، که هم منتقد ادبی و پیگیر جدی آثار ادبی و هنری و هم نظریهپردازی حساس به مسائل سیاسی و اجتماعی است، در کتاب «دربارهٔ شر» متون ادبی و آثار هنری را بهجستوجوی ردپاهای شر میکاود و با ارجاع به متون داستانی و نمایشی و فیلم و... به واکاوی مفهوم شر و آشناییزدایی از این مفهوم میپردازد و با شوخطبعی نقادانهای که خاص نوشتههای اوست، برداشتهای کلیشهای از شر را نقد میکند.
این کتاب به موضوع اخلاق و مقولههای خیر و شر که مقولههایی اخلاقی هستند از این نظرگاه که چه جایی میتوانند در اندیشههای مارکسیستی داشته باشند میپردازد. کتاب صوتی درباره شر همچنین نقدی است به جهان پسامدرن، بنیادگرایی اسلامی، مواضع مارکسیستها و لیبرالهای محافظهکار در قبال شر و نیز نحوۀ مواجهه با شر در دنیای امروز. کتاب «دربارهٔ شر» همچنین جذابیت شر را به پرسش میگیرد و میکوشد با شکاکیتی نقادانه به این سؤال پاسخ دهد که آیا واقعاً شر جذاب است و اگر هست، این جذابیت چه وجوهی از شر را دربرمیگیرد و شر، از کجا به بعد به امری غیرجذاب و نفرتانگیز بدل میشود. ایگلتون معتقد است که شر تا آنجا که بهمعنای تخطی شیطنتآمیز از چهرۀ ملالانگیز و نصیحتگرانه و اتوکشیدۀ خیر و نیکی باشد جذاب است اما وقتی به مثلهکردن آدمها میرسد دیگر جذابیتی برای کسی ندارد و چهرهای کریه پیدا میکند.
خواندن کتاب درباره شر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزههای جامعهشناسی و علوم سیاسی پیشنهاد میکنیم.
درباره تری ایگلتون
تری ایگلتون ۲۲ فوریه ۱۹۴۳ در انگلستان به دنیا آمد. او نظریهپرداز ادبی، منتقد، و روشنفکر بریتانیایی است. بسیاری او را تأثیرگذارترین منتقد ادبی زندهٔ بریتانیا میدانند. او با تکیه بر نظریههای مارکسیستهای اروپایی از جمله والتر بنیامین، لوئی آلتوسر و پیئر ماشری، مخاطبان فراوانی یافت و با پیروی از افکار این نظریهپردازان از شیوهای ماتریالیستی برای مطالعهٔ ادبیات بهره برد. این شیوهٔ او در نوشتههایش در مورد ساموئل ریچاردسون و خواهران برونته نمود دارد. پافشاری ایگلتون بر پیچیدگی و سودمندی مقولات سنتی و هنجاری نظیر ایدئولوژی، زیباییشناسی و نقد فرهنگی بهطور کلی مؤثر بودهاست.
ایگلتون مقالههای بسیاری دربارهٔ آرتور شوپنهاور، کارل مارکس، لودویگ ویتگنشتاین، والتر بنیامین، ژاک دریدا، ریموند ویلیامز و… دارد.
برخی از آثار او از این قرار هستند:
معنای زندگی، ترجمهٔ عباس مخبر، نشر آگه
پیشدرآمدی بر نظریهٔ ادبی، ترجمهٔ عباس مخبر، نشر مرکز
والتر بنیامین یا به سوی نقدی انقلابی، ترجمهٔ محسن ملکی و مهدی امیرخانلو، نشر مرکز
درآمدی بر نظریهٔ ادبی، ۱۹۸۶
ویلیام شکسپیر، ترجمهٔ محسن ملکی و مهدی امیرخانلو، نشر مرکز
آثار ادبی را چگونه باید خواند، ترجمهٔ محسن ملکی و بهزاد صادقی، نشر هرمس
چگونه شعر بخوانیم، ترجمهٔ پیمان چهرازی، نشر آگه
بخشی از کتاب درباره شر
«شاخهای از تفکر سنتی، معروف به باور به عدل الاهی (= دادباوری)، کوشید توضیحی برای این بیمعنایی دستوپا کند. معنای تحتاللفظیِ «تئودیسه» «توجیه کردن خدا» ست. بنابراین، هدف از فراهم آوردن توجیهی برای اینکه چرا جهان به شکلی اسفبار کج و منحرف به نظر میرسد این است که دفاعی شود از خدای بهفرض دوستدارِ همگان در برابر این اتهام که به شکلی فاجعهبار در انجام مسئولیتهایش شکست خورده است. باور به عدل الاهی تلاش میکند وجود شر را به شکلی توضیح دهد که قادر مطلق را از مخمصه رهایی بخشد. بزرگترین پروژهٔ هنری این مکتب در فرهنگ ادبی انگلیسی حماسهٔ قدرتمند بهشت گمشدهی میلتون است که در آن شاعر در پی «توجیه راههای خدا برای انسانها» از طریق دلیل سرهم کردن برای این موضوع است که بشریت بهخودیخود وضعی فلاکتبار و حقیر دارد. برای میلتونِ انقلابی، این کار مستلزم پرسش از این است که چرا بهشت سیاسیای که امیدوار بود با جنگ داخلی انگلستان آغاز شود به چنین مسیر فلاکتباری افتاد. به هر روی، از نگاه برخی خوانندگان، تلاشهای زاهدمآبانهٔ شاعر برای مبرا کردن قادر مطلق عملاً به محکومیت بدتر او انجامیده است. تلاش برای توجیه خداوند با تدارک استدلالهایی پُرتفصیل، یعنی همان کاری که شعر میلتون میخواهد بکند، در عمل او را به سطح خود ما انسانها میکشاند. خدایان نیازی به استدلال کردن ندارند، درست مثل شاهزادگان و قاضیها.
کِنِت سورینِ متأله میگوید هر چه بیشتر جهان را کلیتی هماهنگ و عقلانی ببینیم، آنطور که روشنگری اروپایی سدهٔ هجدهم میدید، فشار مسئلهٔ شر بیشتر میشود. (۱) کوششهای مدرن برای توضیح شر ناشی از خوشبینی بیکران روشنگری بودهاند. شر سایهای تاریک است که پرتوِ خرد نمیتواند محو و نابودش کند؛ وصلهای همواره ناجور، سنگریزهای در صدف و عاملی نابجا در جهانی پاکیزه و مرتب است. برای توضیحِ این خلاف قاعده بودن، باور به عدل الاهی چند استدلال در چنته دارد. در وهلهٔ اول، آن چیزی که میتوان مورد پسرِ پیشاهنگ یا دوشِ آب سرد خواند که وجود این شرها را برای بنا کردن شخصیتی اخلاقی اساسی میداند. این قبیل استدلالها میتواند برای شاهزاده اندرو جالب باشد که در جریان جنگ بر سر جزایر فالکلند گفته بود درگیر شدن در چنین جنگی فرصتی بینظیر برای شکل دادن به شخصیت است. از این منظر، وجود شر شانسی به ما میدهد برای انجام کار خیر و تمرین مسئولیتپذیری. جهانِ بدون شر بیبووخاصیتتر از آن است که به انجام کنشی فضیلتمندانه وادارمان کند. شیطان در برادران کارامازوفِ داستایوسکی مشخصاً از چنین استدلالی برای توجیه وجود خود استفاده میکند: به ایوان کارامازوف میگوید نقشش این است که مانند نوعی اصطکاک مخالفخوان در برابر آفرینش خداوند عمل کند؛ عنصری کژرو و منحرف که اجازه نمیدهد آفرینش به کسالت محض دچار شود. شیطان میگوید «عنصرِ مجهول در معادلهای مبهم» است؛ «مخالفخوانی ضروری» در جهانی که بدون او هماهنگی ناب و نظم مطلقش در هم میشکند و بر هر چیزی نقطهٔ پایان میگذارد.»
حجم
۱۶۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۱۶۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه