کتاب غبرستان حیوانات خانگی

کتاب الکترونیکی «غبرستان حیوانات خانگی» نوشتهٔ استیون کینگ با ترجمهٔ امیرحسین قاضی در انتشارات آذرباد چاپ شده است. این کتاب دربارهٔ خانواده‌ای است که پس از نقل‌مکان به خانه‌ای جدید، با قبرستانی مرموز مواجه می‌شوند که توانایی بازگرداندن موجودات به زندگی را دارد. این رمان در سال ۱۹۸۳ منتشر شده و در سال‌های ۱۹۸۹ و ۲۰۱۹ به فیلم سینمایی اقتباس شده است.

درباره کتاب غبرستان حیوانات خانگی

غبرستان حیوانات خانگی (Pet Sematary) یکی از آثار برجستهٔ استیون کینگ است که در ژانر وحشت نوشته شده است. داستان دربارهٔ دکتر لوئیس کرید، همسرش ریچل و دو فرزندشان، الی و گِیج، است که به شهری کوچک در ایالت مین نقل‌مکان می‌کنند. خانهٔ جدید آن‌ها در نزدیکی جاده‌ای پرتردد قرار دارد و در پشت خانه، مسیری به قبرستانی قدیمی وجود دارد که کودکان محلی حیوانات خانگی خود را در آن دفن می‌کنند.

همسایهٔ خانوادهٔ کرید، جاد کرندال، آن‌ها را با این قبرستان آشنا می‌کند و هشدار می‌دهد که این مکان دارای تاریخچه‌ای مرموز است. پس از حادثه‌ای که منجر به مرگ گربهٔ خانواده، چرچ، می‌شود، جاد به لوئیس پیشنهاد می‌دهد که گربه را در مکانی فراتر از قبرستان حیوانات دفن کند؛ جایی که گفته می‌شود توانایی بازگرداندن مردگان را دارد. چرچ پس از دفن در آن مکان بازمی‌گردد، اما رفتار و ظاهرش تغییر کرده و نشانه‌هایی از خشونت در او دیده می‌شود.

پس از مدتی، تراژدی دیگری رخ می‌دهد و گِیج، پسر کوچک خانواده، در حادثه‌ای در جاده جان خود را از دست می‌دهد. لوئیس که در غم و اندوه فرو رفته، تصمیم می‌گیرد پسرش را در همان مکان مرموز دفن کند، با این امید که او را به زندگی بازگرداند. اما بازگشت گِیج پیامدهای وحشتناکی به همراه دارد و خانوادهٔ کرید با عواقب ناگواری مواجه می‌شوند.

استیون کینگ در این رمان به موضوعاتی مانند مرگ، اندوه، عشق خانوادگی و پیامدهای دخالت در چرخهٔ طبیعی زندگی می‌پردازد. او با خلق فضایی ترسناک و تعلیق‌آمیز، خواننده را درگیر داستانی می‌کند که مرز بین زندگی و مرگ را به چالش می‌کشد. استیون کینگ نویسندهٔ آمریکایی است که به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین نویسندگان ژانر وحشت شناخته می‌شود. او تاکنون بیش از ۶۰ رمان و ۲۰۰ داستان کوتاه منتشر کرده و بسیاری از آثارش به فیلم‌ها و سریال‌های موفقی تبدیل شده‌اند.

این کتاب در سال ۱۹۸۳ منتشر شد و به‌سرعت به یکی از پرفروش‌ترین آثار کینگ تبدیل شد. موفقیت این رمان منجر به ساخت دو فیلم سینمایی در سال‌های ۱۹۸۹ و ۲۰۱۹ شد که هر دو با استقبال مخاطبان و منتقدان مواجه شدند.

کتاب غبرستان حیوانات خانگی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای علاقه‌مندان به ژانر وحشت و داستان‌های تعلیق‌آمیز مناسب است. همچنین، کسانی که به بررسی مفاهیم مرگ و زندگی و تأثیر آن‌ها بر روابط خانوادگی علاقه‌مندند، از مطالعهٔ این رمان لذت خواهند برد.

درباره استیفن کینگ

استیوِن اِدْوین کینْگ (استیفن کینگ) در سال ۱۹۴۷ میلادی در پورتلند در آمریکا متولد شد. روزی پدر استیفن به‌بهانهٔ خرید سیگار، خانه را برای همیشه ترک کرد. مادر، استیفن و برادرخوانده‌اش «دیوید» را به‌تنهایی و با مشقت بسیار بزرگ کرد. استیون در سال ۱۹۵۹ پس از نوشتن مقاله‌ای برای یک روزنامهٔ محلی کم‌تیراژ به نویسندگی علاقه‌مند شد. او درمورد برنامه‌های تلویزیونی نقد و مقاله نوشت. رفته‌رفته داستان‌های کوتاه آغازین خود را به ۳۰ سِنت به آدم‌های محلی فروخت؛ بعضی از داستان‌ها را نیز به هم‌شاگردی‌های مدرسه می‌فروخت که معلم‌ها پس از آگاهی از جریان مانعش شدند. بیشتر آثار ابتدایی این نویسنده، علمی - تخیلی بودند. پس از خواندن مجلات ترسناکِ خاله‌اش، در سال ۱۹۵۹ به ژانر وحشت علاقه‌مند شد. او از نویسندگانی همچون هاوارد فیلیپس لاوْکرَفْت، رابِرتْ بلاچ وجک فینی الهام گرفت و سپس داستان ترسناک I Was a teenage GraveRobber را نوشت.

استیفن در سال ۱۹۶۷ که توانست داستان «کف شیشه‌ای» را چاپ کند، مسیر زندگی‌اش تغییر کرد و از سال دوم دانشگاه شروع به نوشتن مقالات هفتگی برای روزنامهٔ دانشگاه کرد. استیون در فعالیت‌‌های سیاسی - دانشجویی نیز شرکت می‌کرد. او یکی از اعضای تشکل‌های دانشجویی بود؛ ابتدا با این عقیدهٔ محافظه‌کارانه که جنگ با ویتنام برخلاف قانون اساسی است و سپس در مقام یکی از حامیان فعال جنبش ضدجنگ در دانشگاه اورونو. او در سال ۱۹۷۰ در رشتهٔ زبان انگلیسی لیسانس گرفت. پس از ازدواج، وضع مالی خوبی نداشت و نتوانست به‌دلیل فشار خون، قدرت بینایی ضعیف، کف پای صاف و قدرت شنوایی ضعیف، کار متناسب با رشته‌اش پیدا کند. او کارگر یک کارخانهٔ تولید مواد شوینده شد.

کینگ اولین داستان کوتاهش را پس از فراغت از تحصیل نوشت و پس از ازدواج هم تعداد بسیاری از این داستان‌ها را فروخت. در سال ۱۹۷۳ بالأخره یکی از داستان‌های بلند استیون با عنوان «کری» فروش خوبی داشت و او بالأخره دست از کارهای جانبی کشید و نویسنده‌ای تمام‌وقت شد. موضوعاتی از قبیل ترس‌های شبانگاهی، ارواح شیطانی، بیماران روانی خودآزار و دگرآزار ساختار اصلی بیشتر داستان‌های استیفن کینگ را تشکیل می‌دهد؛ در حقیقت او به نویسندهٔ داستان‌های ترسناک مشهور است. بر اساس بسیاری از داستان‌های استفن کینگ فیلم ساخته شده است؛ داستان‌های مشهوری مانند «مسیر سبز»، «جآنی»، «درخشش»، «منطقهٔ مرده»، «رهایی از شاوشنگ» و «کری و کریستین».

بخشی از کتاب غبرستان حیوانات خانگی

«کمیته تحقیق دانشگاه به‌کُندی عمل کرده بود، جست‌وجو برای یافتن خانه‌ای در فاصله‌ای نزدیک به دانشگاه کار وحشتناکی بود و وقتی به‌جایی رسیدند که باور داشت خانه آنجا باشد (لوئیس با ناخوشی، با خودش فکر کرد همهٔ نشونه‌ها درستن... درست مثل علائم ستاره‌شناسی شب قبل از ترور سزار) همگی خسته و عصبی و مضطرب بودند. گِیج تازه داشت دندان درمی‌آورد و تقریباً بی‌وقفه سروصدا می‌کرد. هرچقدر هم که رِیچِل برایش لالایی می‌خواند، خوابش نمی‌برد. بااینکه خارج از برنامه بود، ریچل پستانش را در دهان او گذاشت. گِیج مثل مادرش (شاید هم بهتر) به‌خوبی از برنامه غذایی‌اش باخبر بود و بلافاصله با دندان‌های جدیدش سینهٔ او را گاز گرفت. ریچل که هنوز کاملاً از این نقل‌مکان از شیکاگو (جایی که تمام زندگی‌اش را در آن سپری کرده بود) به مِین مطمئن نبود، زیر گریه زد. اِلی هم ظاهراً در یک نوع همدردی مرموز زنانه به او ملحق شد. در عقب کابین استیشن، چرچ با بی‌قراری به این‌طرف و آن‌طرف می‌رفت، طی سه روز گذشته که طول کشیده بود تا از شیکاگو به اینجا برسند، چرچ همین کار را کرده بود. صدای ناله‌هایش از قفس نگه‌داری گربه بد بود؛ ولی پرسه زدنش بعدازاینکه سرانجام تسلیم شدند و او را در ماشین آزاد گذاشتند تقریباً به همان اندازه روی اعصاب بود.»