
کتاب آگوستین
معرفی کتاب آگوستین
کتاب آگوستین نوشتهٔ کارل یاسپرس و ترجمهٔ محمدحسن لطفی است. انتشارات خوارزمی این کتاب را منتشر کرده است. این اثر در باب یکی از بزرگترین و درخشانترین شخصیتهای تاریخ غرب است.
درباره کتاب آگوستین
کتاب آگوستین شما را با زندگی و آثار و نحوهٔ تفکر آگوستین آشنا میکند. کارل یاسپرس به مقام آگوستین در تاریخ، تاریخ تأثیر او و اهمیت او برای ما پرداخته است. گفته شده است که آگوستین یکی از بزرگترین و درخشانترین شخصیتهای تاریخ غرب است. او بر آستانهٔ تحول طرز فکر و فرهنگ دنیای قدیم (آنتیک) به طرز فکر و فرهنگ قرونوسطی قرار دارد و یکی از مؤثرترین بنیانگذاران فرهنگ قرونوسطی است. او را بیشتر بشناسید.
خواندن کتاب آگوستین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب یکی از بزرگترین و درخشانترین شخصیتهای تاریخ غرب پیشنهاد میکنیم.
درباره کارل یاسپرس
کارل یاسپرس در ۲۲ فوریهٔ سال ۱۸۸۳ میلادی در شهر اولدنبورگ آلمان زاده شد. او بعد از پایان دوران دبیرستان، در دانشگاه هایدلبرگ و مونیخ حقوق خواند و سپس به مدت پنج سال به تحصیل در رشتهٔ پزشکی پرداخت. یاسپرس در سال ۱۹۰۹ دکترای خود را در پزشکی گرفت و در سال ۱۹۱۳ و پیش از آغاز جنگ جهانی اول، استادیار روانپزشکی دانشگاه و در سال ۱۹۲۱ استاد رسمی دانشگاه شد. او از سال ۱۹۳۰ میلادی به تدریس فلسفه مشغول شد و به علت اظهارنظرهای مخالف با نهضت نازی، از کار برکنار شد. در همین دوران افکار «کییرکگور»، فیلسوف اگزیستانسیالیست را دنبال و تبلیغ میکرد. یاسپرس معتقد بود که جامعهٔ صنعتی امروزی برای شخصیت انسانی خطرناک است. یاسپرس در نهایت در ۲۶ فوریهٔ ۱۹۶۹، زمانی که ۸۶ساله بود بر اثر حملهٔ قلبی از دنیا رفت. کتاب «ماهیت رواندرمانی (ارزیابی انتقادی)» و کتاب «ایدهٔ دانشگاه» از آثار مکتوب او است.
بخشی از کتاب آگوستین
«۴. ویژگی و انتقاد
۱. نظر کلی بهشخصیت آگوستین
شخصیت آگوستین، با اینکه تقریباً بهصورت جسمانی در برابر ما قراردارد، معماست. این روح بزرگ ___ که در زمان خود بههمه چیز احاطه داشت و دائم کار میکرد و اثر میآفرید و دستخوش هیجان و اشتیاقی آرامناپذیر بود ___ لاینقطع خود را میکاود و میآزماید و این خودآزمایی را بیهیچ پردهپوشی اعلام میکند و در پایان کار ما را در حال پرسش و حیرت رها میسازد. در ذاتش جنبهای اشرافی هست و جنبهای منحط. تفکرش، هم در جهت والاترین اندیشهها در حرکت است، و هم در جهت امور ساده و پیشپاافتاده؛ از یک سو با بال اندیشههای بلند دربارهٔ خدا، عروج میکند و از سوی دیگر در دام خرافات اسیر است. دیالکتیک پرسشهای بزرگی که بهمیان میآورد در عین حال جنبههای زندگی شخصی او هستند. بهخطر دستیازیدن بهدشوارترین مسائل تن در میدهد، و در عین حال در گوشهٔ امن یقین تزلزلناپذیری آرمیدهاست. اندیشیدنش میان بزرگترین تضادها در حرکت است و در آن واحد هم با تجربههای آنی و روزمرهاش پیوند دارد، و هم با «واحد» که اهمیت و ارزش هر چیزی از آن است؛ گاه روی در حریف مخالف دارد، که در همان آن با او برخورد کردهاست، و گاه در اندیشهٔ تکالیف عملی است که بهعهدهاش نهادهاند. هر وضع تازه که پیشمیآید سبب پیدایی سیلی از نوشتهها میشود، و بدین سان اثری پدیدمیآید که بهگفتهٔ خود او مجموعهٔ بزرگی است و در طی هزار و پانصد سال بهانواع گوناگون تفسیر شدهاست.
۲. مقایسهٔ آگوستین با کیرکهگارد و نیچه
برای ما مقایسهٔ آگوستین با کیرکهگارد و نیچه آموزنده است. اینان همه دستخوش جنبش درونی دائمی هستند و همهٔ عمر را بهاندیشیدنی پرجوش و هیجان که منشأش تجربهٔ انسانبودنشان است، و نوشتن دائم میگذرانند، و بهتحولات شدیدی دچار میگردند. چنین مینماید که اندیشیدن مستقیم و بیواسطۀشان بر بالای سر بیقرارگاهیشان معلق است؛ شکل معینی نمیپذیرند و بهاشکال متعدد نمایان میشوند. همه در اندیشه، راهی بهسوی مبدأ و سرچشمه میجویند: گاه با روانشناسی خاصی که آزمایش و کاوش وجود است، و گاه با نظریههایی که اثرشان زندهماندن تحقق اندیشیدن است. همه با خون خود مینویسند و بههمین جهت بسیاری از جملههایشان هیجانانگیز و تقلیدنکردنی است. از تضاد نمیترسند چون در حال تلاش برای رسیدن بهتمام حقیقت فراگیر هر تکانی را که از مبدأ و سرچشمه میآید دنبال میکنند. کثرت و قاطعیت امکانها در اندیشیدنشان همچنان است که در خود زندگی. با این همه با چنان دقت و نیرویی میاندیشند که اندیشههایشان مرتب و بر یکدیگر استوار میشود بیآنکه بهصورت دستگاهی درآید. ارتباطشان با زبان، بیآنکه خود بخواهند، نوعی آفرینندگی است. تسلط بر زبان در آگوستین سخنور و نحوهٔ رفتار نیچه با زبان، حاکی از لذتی است که از سخنگفتن میبرند.
خودشناسی و تسلط بر خود در هر سه بهحد اعلی است. آگوستین نخستین کسی است که شرح حال خود را مینویسد و در پایان کتاب یک بار دیگر گذشتهٔ خود را با نظر انتقادی مرور میکند. (مانند کیرکهگارد و نیچه). این سه تن، خواننده را تنها با موضوع سخنشان آشنا نمیکنند، بلکه چگونگی تلقی خود را از موضوع در حال تفکر دربارهٔ اهمیت آن نیز بهخواننده اعلام میکنند. چون موضوع برای همهٔ آنان پدیدهای شخصی شدهاست، نشاندادن این شخصیت نیز جزئی از موضوع است.
همهٔ تشابهها میان این متفکران نشاندهندهٔ عمق تأثر و توانایی بر ژرفترین تجربهها و نیروی شخصیت و «جدید» (مدرن) بودن آگوستین است. ولی میان آگوستین و آن دو فرقی هست که سبب میشود هنگام مقایسه، آن دو در پشت سر آگوستین بمانند. آن فرق، ارادهٔ آگوستین است بهمشارکت در ساختن جامعهای بزرگ، تواناییاش در امور دنیوی و نیروی خستگیناپذیرش در فعالیت عملی. بر همهٔ نوشتههای آگوستین روحیهای حکمفرماست بکلی غیر از آنچه در آثار آن دو متفکر دیگر میتوانیافت. اعتدال و احساس مسؤولیت دائم و در عین حال شور و هیجان؛ زیرا آگوستین بهنام جامعهٔ دینی کلیسا و تحت مرجعیت آن جامعه سخن میگوید. البته آگوستین تنها در آن دورهٔ تحول کلیسا میتوانست عقاید خود را بهآن آزادی بیان کند. کیرکهگارد و نیچه، بهعکس او، فردند، و افراد استثناییاند، و خود نیز بدین واقعیت آگاهاند. آگوستین جزئی است از نیرویی جهانی، و در خدمت کلیسا. هر چه میگوید و میکند با حقیقتی یگانه ارتباط دارد و او خود در مأمن سنت مرجعیت پذیرفته شدهاست. کیرکهگارد، بهعکس، بتنهایی در برابر کلیسا ایستادهاست، و بهگفتهٔ خود جاسوسی است در خدمت خدا. نیچه منزوی و بیخداست، دائم سؤال میکند و خود نیز مورد سؤال است و بیهوده میکوشد تا در «بازگشت ابدی» و «میل بهقدرت» و «زندگی دیونیزوسی» قرارگاهی بیابد. انزوای آگوستین نه از راه بشری بلکه بهعنوان عضو کلیسا، از میان برمیخیزد.»
حجم
۱۳۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۶۳
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
حجم
۱۳۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۶۳
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه